×

Ми використовуємо файли cookie, щоб зробити LingQ кращим. Відвідавши сайт, Ви погоджуєтесь з нашими правилами обробки файлів «cookie».


image

Learn Persian With Majid, Elena learned Persian, married an Iranian and lived in Iran

Elena learned Persian, married an Iranian and lived in Iran

اولا من زبان فارسیم خوبه

بعضی ها حتی باورشون نمیشه که خارجی هستم

خاک زیر پاتم

به ما هیچکی یاد نداده بود قابل نداره چه معنا داره

پیاز داغ نکن

ایرانیان خیلی بلدند شادی کنند

گلند از این لحاظ

یه بو گندی دود درست کردم تو بالکن با این بادمجون

مگه میشه که ایرانی ها کامنت بد ندن

سلام، خوش اومدید به کانال من

من مجید هستم

امروز با النا از کشور بلاروس صحبت میکنم

که خودش زبان فارسی رو یاد گرفته

همسر ایرانی داره

و کانال یوتیوب به زبان فارسی داره

سلام النا، چطوری؟ خوبی؟

سلام مرسی، تو خوبی؟

من هم خوبم، مرسی

خوب، میخوام که اولش خودت رو برای ما معرفی کنی

من النا هستم، اهل بلاروسم

و فارسی خیلی خوب بلدم

به همه خوش آمد گویی میگم

فارسی خیلی خوب بلدی

کجا، کی، چجوری یاد گرفتی؟

حدود ده سال تجربه دارم

همه چی شروع شد از اینجا توی (شهر) مینسک

سفارت ایران در بلاروس برگزار کرده بود

کلاس زبان فارسی

یه دختری دوستم بود که

دوست پسر ایرانی داشت

ازش من شنیده بودم که

توی سفارت کلاس برگزار شده

اسم نویسی کردم

اینجوری اولش بود

میتونم بپرسم چرا؟ چرا فارسی؟ اینهمه زبان های دیگه

چونکه به من معرفی کردن که اولا زبانش رایگان بوده

این جذب کرد (من رو)

کلاسش رایگان بود، گفتم چرا که نه

اومدم، خیلی سخت بود

به اون صورت علاقمندی، انقدر سرسختی توی سال اول من نداشتم

بسیار شاگرد ضعیفی بودم

اما خوب دیگه

بعد از یک سال به من پیشنهاد دادند که بیام ایران

شرکت کنم توی یک برنامه تحصیلی

توی دانشگاه طباطبایی

حدود یک و نیم ماه بود، طول کشید

که اونجا بیشتر آشنا شدم با کشورتون، با زبان

زبانم بهتر شد

البته اون موقع مقدماتی من بودم گروهم

افتضاح زبانم بود

اما خوب اینجوری خیلی بیشتر علاقمند شدم

اینکه یهو بری یه کشور دیگه، کشور ایران

زبان فارسی یاد بگیری، تو یه دوره ای شرکت کنی

البته رایگان بود، اوکی، اما

همه چیش رایگان نبود

ولی خوب همین تصمیمش سخت نبود

که یهو بری مثلا یک ماه ونیم تا دو ماه ایران بمونی

چرا خیلی سخت بود

من با مادر و پدرم صحبت کردم و

اجازه دادن به من، گفتند برو

اینجور،فکر کنم، تجربه اصلا برای هرکس نمیاد

با استاد زبان فارسیم

که این خانوم یه خانوم ایرانی اینجا هستش

باهاش مشورت کردیم

گفتش کاملا کشور امنیت داره برای ما

که اوکی شد اینجوری

و البته هزینه های زندگی هم خوب به عهده خودتون بود، درسته؟

کاملا

الان بگن (میگن) وای چقدر مفت خور ها میریزن

خارجی ها

خوب خیلیش رایگان بوده البته

آره رایگان ما زندگی میکردیم تو هتل

و کل این تحصیلات یعنی درس، غذا همه چی بوده رایگان برای ما

خیلی خوبه، بنظر من اینجور هزینه ها خیلی خوبه

وقتی یکی بیاد زبان مارو یاد بگیره

کلا یادگیری زبان فارسی برات سخت نبود؟

گرامرش برای ما آسونه

سختیش این بوده که

این چیزی که شما تو کتاب میخونید یه چیزیه

اما زبان خیابونی هم وجود داره

میخوام، نه اینکه میخواهم، اینجوری نمیگن

البته نوشتنی هم خیلی سخته

آره از راست به چپ خیلی فرق میکنه

به این دلیل یکم سخت بود برای من

باید بگم که اونجا در ایران بیشتر

ادبیات و مثلا فارسی به ما

متن های بسیار قدیم که الان اصلا استفاده نمیشه چیزی

برای من اون موقع یعنی خیلی سخت بود

خیلی سخت بود

بیشتر این چیزها به ما یاد میدادند تا زبان عامیانه

آره متاسفانه اینجوریه

دقیقا واسه همین بود که من کانالم رو روی زبان عامیانه گذاشتم

چطور شد کانال به زبان فارسی و ری اکت به موزیک فارسی زدی؟

اولا من زبان فارسیم خوبه

آهنگ محسن یگانه: بهت قول میدم

کلا از این آهنگ من متوجه شدم که

میشینن ری اکشن میدن به آهنگ ها

من واقعا نمیدونستم

بعد که چند تا دیدم گفتم

شاید خودم هم باید امتحان کنم

بیننده هام بیشتر علاقمندند هرچی به ایران ربطی داره

به فارسی ربطی داره

به این موضوع ها اینها خیلی بیشترعلاقمندند که تعریف کنم

خیلی خوب حمایت میکنند

خیلی اینها احترام میذارن به خارجی ها که یکم فارسی بلدند

کامنت بد هم واست میاد؟ چیز بد مینویسند؟

مگه میشه که ایرانی ها کامنت بد ندن

پیش میاد

البته فکر میکنم همه جای دنیا هست

همیشه کس هایی هستند که هیتر اند

فارسی یاد گرفتی، رفتی ایران هم فارسی یاد گرفتی

بعدا با یک فرد ایرانی هم ازدواج کردی

وقتی که من داشتم فارسی میخوندم اینجا

ما زیاد جلسه های فرهنگی داشتیم، اینجوری بگم

و شوهر آیندم اومده بود اینجا پیش دوستش

که اینجا درس میخوند

اونجا همدیگه رو دیدیم، اینجوری میشه گفت

آشنا شدیم، بعد اون رفت

و دقیقا به من پیشنهاد داده بودند بیام ایران

یعنی دعوتم کردند این دانشگاه ایران

اونجا رفتم، دوباره همدیگه رو دیدیم

منو دعوت کرد به شهر خودش

همینجوری به من پیشنهاد داد که بیام شهرش

و من فرار کردم از این کلاس

یعنی با هم با اتوبوس رفتیم

با خانوادش منو آشنا کرد

یعنی اصلا خیلی جالب بود برای من

خیلی منو خوب پذیرایی کردند

خیلی مهربون بودند

و بعد دیگه سال دیگه اومد و ما ازدواج کردیم

توی بلاروس ما ازدواج کردیم

ولی دوست داشتی عروسی ایرانی داشته باشی؟

نمیدونم، شایدهم چه بهتر بوده که نگرفتند

چونکه این شلوغی اون زمان برای من خیلی سخت بود

ما اینقدر مهمونی و شلوغی عادت نداریم

خوب موقعی که رفتی ایران برای اولین بار

چه چیزی واست جدید بود

از فرهنگ، از مردم، از نمیدونم فضای ایران

خوب اولا این تعارف شما است

میگی آقا چقدر شد مثلا کرایه تاکسی

میگفتند قابل نداره

بخدا اون زمان به ما هیچکی یاد نداده بود

قابل نداره چه معنی داره

و من یادمه که ما سوار شدیم

یک پیرمرد راننده بود

کلی براش شعر میخوندیم

اینقدر به به میکرد

بعد که ما رو آورد دم در هتل

گفت که قابل نداره

و ما گفتیم واقعا!؟ آقا مرسی

گفتیم اینقدر از شعرمون خوشش اومد که گفت

خداحافظ، قابل نداره

ما همینجوری پیاده شدیم

دیدیم که ماشین یکم موند...موند

اما خوب نیومد سراغمون که پول...کرایه بدید و از اینجور حرفها

خوب اینجوری کلاه سر پیرمرده گذاشتیم

آها، نیومد سراغتون

نیومد، نه

پس اون پیرمرد بیچاره توی تعارف گیر کرد در واقع

چون این جمله قابل نداره

در واقع 99 درصد

شاید 100 درصد قابل داره

باید پول رو پرداختی کنی

برای تعارف میگیم

پس اولین چیز عجیب، یا جالب شاید براتون تعارف بود

دیگه چی؟

خوب البته مردم شما خیلی خارجی هارو دوست دارند

خیلی فضولند، دوست دارن بیان بپرسن چی بی چیه ، از کجایی تو و اینا

کلا خیلی مهربونند مردم

مثلا مال ما آدمها یکم معروفند به سردی

انقدر مثلا مهربون نیستن

بعد اینکه ایرانی ها خیلی همیشه دوست دارن مثلا کمک کنند

یعنی حتی به آدمهای غریب در خیابون

ایرانیان متاسفانه رک نمیگن

بسیار آدمهای مودب هستن

به رک بودن عادت نکردند

به غیر از این دوره زبان، رفتی تو ایران یه مدت بمونی؟

بعد از عروسی ما اومدیم ایران به قصد زندگی در ایران

به قصد زندگی؟؟

بله من چمدونم رو جمع کردم

خداحافظی کردم با مادر و پدرم

و دیگه برای همیشه قصد داشتم بیام ایران زندگی کنم

چقدر جالب

زندگی من اونجا 1.5 سال طول کشید

یه بار هم حتی از اون چادر گل ملی پوشیدم

رفتم سراغ نون

اصلا مسافرت میری الان؟ یا دوست داری دوباره مسافرت بری ایران؟

کلا من دوست دارم بیام ایران مسافرت کنم

چونکه ما بیشتر میریم سر میزنیم به خانواده اش

یعنی کل این مدت میشینیم توی شهرش

و ایران رو به اون صورت من ندیدم

البته خوب مسافرت رفتم اونجا چند تا شهرها رو دیدم

اما خیلی چیزها که من ندیدم

الان تو اینترنت چیزهایی میبینم که

آدم شاخ درمیاره ایران چی داره

از تعارف گفتی

چه فرهنگ ایرانی، یا چه رسم ایرانی رو از همه بیشتر دوست داری

فکر میکنی خیلی باحاله

غروبها که میری پارک

و این خانواده ها با هم میشینند توی پارک

تخمه میخورند، آجیل میخورند، حرف میزنند

تا نصف شب

این یعنی برای من یک سوال بزرگ بود همیشه

چجوری؟

نه اینها نگران فرداشونن

نه نگران همه این مشکلات و بدبختی هستن

به حدی به تو یه حس آرامش میده

که این برای من خیلی عجیب بود

خیلی ارتباط تو داخل خانواده خیلی قویه

یعنی با هم پیکنیک میرن، با هم مسافرت میکنند

ما تا این حد اینجا نداریم

من بعد از اینکه از ایران اومدم

خیلی سعی میکنم این فرهنگ سازی کنم

توی خانواده خودم

ما حتی صبر میکنیم تا خانواده بیان دورهم حتما غذا بخوریم

آره آره

کلا میگم این ارتباط بسیار محکم داخل خانواده ها خیلی خوبه، عالیه

چیزی که خیلی خوشم میاد ایرانی ها خیلی بلدند شادی کنند

کلا آدم های بسیار شادی اند

یعنی اینجوری که توی جاده، توی ترافیک

ماشین رو بزنن کنار، بزن برقص تو جاده

پنچر شدیم، بیا وسط

واقعا خیلی فوق العاده است

ایرانیان گل اند از این لحاظ

برگردم به زبان

کدوم واژه تو فارسی واست از همه قشنگتره؟

شما خیلی عبارت های مودبانه زیاد دارید

حتی کلمه مرسی

چند تا فرم زیاد داره

تشکر، مرسی ، ممنون

قربونت برم، خاک زیر پاتم

انشالله عروسی بچه ات

چاکریم، نوکریم، فدات شم

بمیرم برات، فدات

یعنی به حدی زیاده واقعا خیلی عالیه

کلا خیلی حرفهای مودبانه زیاد، عزیزم، جونم

زبانتون اینجوری خیلی خوبه

خیلی مهربونه، خیلی حال میده

اولین اصطلاح فارسی که یاد گرفتی چی بود؟

پیاز داغ نکن

پیازداغش رو زیاد نکن

واژه ای هم هست توی فارسی

عبارت، واژه، که سخت باشه واست تلفظش

هنوزم بعد از ده سال واست سخت باشه که بیان کنیش

کاغذ

آره من همیشه من یادم میره غ اولش ک

اولش یا آخرش

یکم سخته برای من

اما کلا چونکه ما تو زبان روسی غ نداریم

میشه گفت که این برای من خیلی سخت بود

تا یاد بگیرم این کلمه رو

الان مثلا اگه به دوستم بگم اینو بگو

هیچکی نمیتونه، خیلی سخته

غذای ایرانی برای شوهرت درست میکنی؟

بلدی؟ دوست داری خودت؟

کلا چونکه غذای روسی ایرانی ها نمیپذیرند

فقط غذای ایرانی درست میکنم براش

حتی ...چی بود این

غذای شمالی

از بادمجون درست میشه خیلی معروفه

میرزاقاسمی

آفرین! میرزاقاسمی هم درست میکردیم

یه بوی گندی دود درست کردم تو بالکن

با این بادمجون

تا سه روز نمیرفت

خوب قرمه سبزی رو چی میگی

وقتی قرمه سبزی درست کنی تمام محله بوی قرمه سبزی میده

خوب خودت غذای ایرانی دوست داری؟

کدوم رو از همه بیشتر دوست داری؟

خوب همون قرمه سبزی خوشم میاد

اگر خوب جا افتاده باشه

خوشمزه

و کدوم رو از همه بهتر درست میکنی؟

خورشت بادمجون

خیلی خوشم میاد، عالی درست میکنم

وقتی دوستهای بلاروسی ات میان برای مهمونی

غذای ایرانی درست میکنی یا روسی؟

من سعی میکنم میکس کنم

اما خوب غذای اصلی مثلا همیشه برنجیه (با برنج)

اونها نظرشون در مورد غذای... میخورن؟ دوست دارن؟

میخورن، البته خوب مثلا زرشک برای ما تو غذا یکم عجیبه

بین زبان خودت و زبان فارسی

کلمات مشترک، یا اصطلاح، ضرب المثل تقریبا مشابه چی دارید

چی پیدا کردی؟

خوب کلمات خیلی زیاد هست

فکر کنم تا 60 کلمات کلا پیدا کردیم

مثل شارلاتان

سماور خوب معروفه

استکان، گاراژ، بنزین، گاز

البته فکر کنم خیلی هاش از انگلیسی

دیگه از کجا اینها اومدن من نمیدونم

اما خوب کلا خیلی چیزها هست

همون چمدون

چایی، چای ما میگیم

خرافات زیاد... هم ما داریم هم شما زیاد دارید

شما مثلا

مثلا وقتی که مهمونها میرند

یک پارچ آب میریزند

البته فکر کنم شهر به شهر شاید فرق میکنه

مثلا که سفرشون به خیر باشه

ما مثلا قبل از اینکه جایی بریم مثلا مسافرت

میشینیم

یعنی باید یه لحظه بشینی فقط

پا شی بعد میتونی بری

آهان، مثل عادت صبر ما

یکی عطسه که میزنه

میگیم صبر (اومد)

یعنی یک لحظه باید واستی

خرافاته

خوب، مرسی از اینکه تو این مصاحبه بودی

امیدوارم که بچه ها بیان ازت بیشتر و بیشتر حمایت کنن

کانالت سابسکرایب هاش همینجور بره بالا

خیلی ممنون

اجازه بدید منم تشکر کنم که منو دعوت کردید

خیلی برای من قابل احترامه

امیدوارم همه بتونن راحت با کمک شما فارسی یاد بگیرند

خیلی ممنون

مرسی ازت خداحافظی میکنم

خیلی ممنون، خداحافظ

Elena learned Persian, married an Iranian and lived in Iran Elena lernte Persisch, heiratete einen Iraner und lebte im Iran Η Έλενα έμαθε περσικά, παντρεύτηκε έναν Ιρανό και έζησε στο Ιράν Elena learned Persian, married an Iranian and lived in Iran Elena aprendió persa, se casó con un iraní y vivió en Irán Elena a appris le persan, s'est mariée avec un Iranien et a vécu en Iran Elena nauczyła się perskiego, wyszła za mąż za Irańczyka i mieszkała w Iranie Elena aprendeu persa, casou-se com um iraniano e morou no Irã Елена выучила персидский язык, вышла замуж за иранца и жила в Иране. Elena lärde sig persiska, gifte sig med en iranier och bodde i Iran Elena Farsça öğrendi, bir İranlı ile evlendi ve İran'da yaşadı.

اولا من زبان فارسیم خوبه First of all, I speak Persian well En primer lugar, hablo bien persa. Tout d'abord, je parle bien le persan

بعضی ها حتی باورشون نمیشه که خارجی هستم some people don't believe I am a foreigner Algunas personas ni siquiera creen que soy un extranjero Certains ne croient même pas que je suis étranger

خاک زیر پاتم a Persian idiom La suciedad bajo mis pies La terre sous mes pieds

به ما هیچکی یاد نداده بود قابل نداره چه معنا داره nobody taught us what 'ghabeli nadaare' means Nadie nos había enseñado lo que significa Personne ne nous avait appris ce que cela signifie

پیاز داغ نکن a persian idiom No quemes cebollas Ne pas chauffer l'oignon

ایرانیان خیلی بلدند شادی کنند Iranians know hot to be happy Los iraníes saben cómo ser felices Les Iraniens savent être heureux

گلند از این لحاظ they are nice like flowers Glándula en este sentido Glande dans ce sens

یه بو گندی دود درست کردم تو بالکن با این بادمجون I made a bad smell on the balcony with eggplants Hice mal olor a humo en el balcón con esta berenjena

مگه میشه که ایرانی ها کامنت بد ندن for sure Iranian leave bad comments ¿Es posible que los iraníes no hagan malos comentarios? Est-il possible que les Iraniens ne fassent pas de mauvais commentaires ?

سلام، خوش اومدید به کانال من hi, welcome to my channel

من مجید هستم this is Majid

امروز با النا از کشور بلاروس صحبت میکنم today, I speak with Elena from Belarus Hoy estoy hablando con Elena de Bielorrusia.

که خودش زبان فارسی رو یاد گرفته who learned Persian qui a appris lui-même la langue persane

همسر ایرانی داره has an Iranian husband Tiene una esposa iraní.

و کانال یوتیوب به زبان فارسی داره and runs a youtube channel in Persian Y tiene un canal de YouTube en farsi.

سلام النا، چطوری؟ خوبی؟ Hi Elena, how are you?

سلام مرسی، تو خوبی؟ Hi, thanks, and you?

من هم خوبم، مرسی I'm fine, too. Thanks Estoy bien también, gracias

خوب، میخوام که اولش خودت رو برای ما معرفی کنی well, I'd like you to introduce yourself to us

من النا هستم، اهل بلاروسم I am Elena, from Belarus

و فارسی خیلی خوب بلدم and I can speak Persian very well Y sé farsi muy bien Et je connais très bien le farsi

به همه خوش آمد گویی میگم Ich heiße alle herzlich willkommen greeting to all (who watch this video) doy la bienvenida a todos Je souhaite la bienvenue à tout le monde

فارسی خیلی خوب بلدی you can speak Persian very well Conoces muy bien el farsi. Vous connaissez très bien le farsi

کجا، کی، چجوری یاد گرفتی؟ where, when, how did you learn it?

حدود ده سال تجربه دارم I have almost 10 years experience (of learning Persian) J'ai une dizaine d'années d'expérience

همه چی شروع شد از اینجا توی (شهر) مینسک everything began from here, from the city of Minsk Todo comenzó aquí en Minsk Tout a commencé ici à Minsk

سفارت ایران در بلاروس برگزار کرده بود the Iranian embassy in Belarus gave a course La embajada de Irán en Bielorrusia había organizado L'ambassade d'Iran en Biélorussie avait organisé

کلاس زبان فارسی in Persian clase de farsi

یه دختری دوستم بود که I had a friend habia una chica que era mi amiga Il y avait une fille qui était mon amie

دوست پسر ایرانی داشت who had an Iranian boy-friend ella tenia un novio irani Elle avait un petit ami iranien

ازش من شنیده بودم که I had heard from her that... J'avais entendu ça de lui

توی سفارت کلاس برگزار شده there was a course in the embassy

اسم نویسی کردم I enrolled (in the course) j'ai écrit un nom

اینجوری اولش بود that was the beginning C'était la première fois

میتونم بپرسم چرا؟ چرا فارسی؟ اینهمه زبان های دیگه can I ask you why? why Persian? many other language are out there Puis-je demander pourquoi? Pourquoi le farsi ? Tant d'autres langues

چونکه به من معرفی کردن که اولا زبانش رایگان بوده because firstly it was introduced to me and then it was free (no fee) Parce qu'ils m'ont fait comprendre que la langue était avant tout gratuite

این جذب کرد (من رو) it got me interested

کلاسش رایگان بود، گفتم چرا که نه the course was free, I said why not

اومدم، خیلی سخت بود I entered the course, it was difficult Je suis venu, c'était très difficile

به اون صورت علاقمندی، انقدر سرسختی توی سال اول من نداشتم in the first year I was not that interested Lors de ma première année, je n'avais pas ce genre d'intérêt

بسیار شاگرد ضعیفی بودم I was a weak student J'étais un élève très pauvre

اما خوب دیگه but anyway Mais ça va

بعد از یک سال به من پیشنهاد دادند که بیام ایران after one year they offered me to go to Iran Au bout d'un an, ils m'ont proposé de venir en Iran

شرکت کنم توی یک برنامه تحصیلی to participate in a university program (a persian course) Participer à un programme d'études

توی دانشگاه طباطبایی at the university of Tabatabaei (Tehran)

حدود یک و نیم ماه بود، طول کشید the course was for 1.5 months Cela a pris environ un mois et demi

که اونجا بیشتر آشنا شدم با کشورتون، با زبان there I got more familiar with your country, with your language

زبانم بهتر شد my Persian got better

البته اون موقع مقدماتی من بودم گروهم of course I was in the elementary level then Bien sûr, à cette époque, j'étais le membre préliminaire de mon groupe

افتضاح زبانم بود my Persian was horrible Ma langue était horrible

اما خوب اینجوری خیلی بیشتر علاقمند شدم but I got more interested by taking this course

اینکه یهو بری یه کشور دیگه، کشور ایران going suddenly to another country like Iran Partir dans un autre pays, l'Iran

زبان فارسی یاد بگیری، تو یه دوره ای شرکت کنی to take part in a course to learn Persian Apprenez la langue persane, suivez un cours

البته رایگان بود، اوکی، اما it was free of charge, ok, but

همه چیش رایگان نبود not everything was free of charge Tout n'était pas gratuit

ولی خوب همین تصمیمش سخت نبود but making this decision, wasn't it difficult? Mais cette décision n'a pas été difficile

که یهو بری مثلا یک ماه ونیم تا دو ماه ایران بمونی the decision to go to Iran to stay there for 1.5 - 2 months Si vous partez, restez en Iran pendant un mois et demi à deux mois

چرا خیلی سخت بود it was a very hard decision

من با مادر و پدرم صحبت کردم و I talked to my parents

اجازه دادن به من، گفتند برو they allowed me to go

اینجور،فکر کنم، تجربه اصلا برای هرکس نمیاد I think, an experience (opportunity) like this does not happen for everybody De cette façon, je pense que l'expérience n'est pas pour tout le monde

با استاد زبان فارسیم (I talked) with my Persian teacher

که این خانوم یه خانوم ایرانی اینجا هستش she is an Iranian lady who teaches here (in Minsk) que cette dame est une dame iranienne ici

باهاش مشورت کردیم we got counsel from her Nous l'avons consulté

گفتش کاملا کشور امنیت داره برای ما she said the country is fully safe for us Il a dit que le pays était totalement sûr pour nous

که اوکی شد اینجوری that way the decision got confirmed C'était bien comme ça

و البته هزینه های زندگی هم خوب به عهده خودتون بود، درسته؟ you had to pay of course for the costs of living, right? Et bien sûr, les frais de subsistance ont été bien couverts par vous, n'est-ce pas ?

کاملا absolutely free

الان بگن (میگن) وای چقدر مفت خور ها میریزن they (the audience) might say now what free-loaders come here Maintenant, ils disent (ils disent) wow, combien de gens libres affluent

خارجی ها foreigners

خوب خیلیش رایگان بوده البته well most of it was for free Eh bien, la plupart étaient gratuits bien sûr

آره رایگان ما زندگی میکردیم تو هتل yes, we lived free of charge in hotels

و کل این تحصیلات یعنی درس، غذا همه چی بوده رایگان برای ما and the whole course, food, everything was free for us

خیلی خوبه، بنظر من اینجور هزینه ها خیلی خوبه very well, I think such costs are good (for a country) Très bien, je pense que ces coûts sont très bons

وقتی یکی بیاد زبان مارو یاد بگیره when somebody comes to learn our language

کلا یادگیری زبان فارسی برات سخت نبود؟ on the whole, wasn't learning Persian difficult for you? Était-ce difficile pour vous d’apprendre le persan ?

گرامرش برای ما آسونه the grammar is easy for us

سختیش این بوده که the diffiuclty was this:

این چیزی که شما تو کتاب میخونید یه چیزیه what you learn in books is one thing (standard Persian) Ce que tu lis dans le livre est quelque chose

اما زبان خیابونی هم وجود داره there is also another thing: street talk (colloquial Persian) Mais il y a aussi le langage de la rue

میخوام، نه اینکه میخواهم، اینجوری نمیگن you say'Mikhaam' (in daily conversations), not 'mikhaaham', nobody says that

البته نوشتنی هم خیلی سخته of course writing system is also difficult Bien sûr, écrire est aussi très difficile

آره از راست به چپ خیلی فرق میکنه yes from right to left is a big difference

به این دلیل یکم سخت بود برای من that's why it was a bit difficult for me

باید بگم که اونجا در ایران بیشتر also I must say, there in Iran

ادبیات و مثلا فارسی به ما the gave us for Persian

متن های بسیار قدیم که الان اصلا استفاده نمیشه چیزی old litrary texts which are no more used in current conversations

برای من اون موقع یعنی خیلی سخت بود it was really difficult for me

خیلی سخت بود really difficult

بیشتر این چیزها به ما یاد میدادند تا زبان عامیانه Most of these things were taught to us rather than vernacular

آره متاسفانه اینجوریه unfortunately it is true

دقیقا واسه همین بود که من کانالم رو روی زبان عامیانه گذاشتم that was exactly why I dedicated my channel to colloquial Persian

چطور شد کانال به زبان فارسی و ری اکت به موزیک فارسی زدی؟ how come did you launch a (youtube) channel in Persian and to react to Persian music?

اولا من زبان فارسیم خوبه firs of all, my Persian is good

آهنگ محسن یگانه: بهت قول میدم Mohsen Yeganeh has a song: 'behet ghol midam' (I promise you)

کلا از این آهنگ من متوجه شدم که I realised it from this song that

میشینن ری اکشن میدن به آهنگ ها a lot of people just make videos reacting to such songs Ils s'assoient et réagissent aux chansons

من واقعا نمیدونستم I was not at all aware (of such a trend)

بعد که چند تا دیدم گفتم after watching some of such videos, I told myself Après en avoir vu quelques-uns, j'ai dit

شاید خودم هم باید امتحان کنم perhaps, I should also give it a try

بیننده هام بیشتر علاقمندند هرچی به ایران ربطی داره my audience is more interested in whatever that is related to Iran Mes téléspectateurs sont plus intéressés par tout ce qui concerne l'Iran

به فارسی ربطی داره or related to Persian language

به این موضوع ها اینها خیلی بیشترعلاقمندند که تعریف کنم such topics are of more interest to them

خیلی خوب حمایت میکنند they support me very well Ils soutiennent très bien

خیلی اینها احترام میذارن به خارجی ها که یکم فارسی بلدند they really respect foregners who speak a bit Persian Beaucoup d'entre eux respectent les étrangers qui connaissent le persan

کامنت بد هم واست میاد؟ چیز بد مینویسند؟ Do you get also bad comments? Do they write bad things to you? Aimez-vous les mauvais commentaires? Est-ce qu'ils écrivent quelque chose de mal ?

مگه میشه که ایرانی ها کامنت بد ندن it is for sure that Iranians leave bad comments Est-il possible que les Iraniens ne fassent pas de mauvais commentaires ?

پیش میاد it can happen se produit

البته فکر میکنم همه جای دنیا هست actually I think it happens all over the world Bien sûr, je pense que c'est partout dans le monde

همیشه کس هایی هستند که هیتر اند there are always people out there in the world who are simply haters

فارسی یاد گرفتی، رفتی ایران هم فارسی یاد گرفتی you learned Persian, then you went to Iran to learn Persian

بعدا با یک فرد ایرانی هم ازدواج کردی then you married also an Iranian man

وقتی که من داشتم فارسی میخوندم اینجا when I was learning Persian here (in Minsk) Quand j'étudiais le farsi ici

ما زیاد جلسه های فرهنگی داشتیم، اینجوری بگم we had a lot of cultural gatherings On a fait beaucoup de rencontres culturelles, pour ainsi dire

و شوهر آیندم اومده بود اینجا پیش دوستش my future husband had come here to visit his friend Et mon futur mari était venu ici chez son ami

که اینجا درس میخوند who was studying here

اونجا همدیگه رو دیدیم، اینجوری میشه گفت let's say, it was there that we met each other On s'y est vu, pour ainsi dire

آشنا شدیم، بعد اون رفت we got to know each other, then he went back to Iran Nous nous sommes rencontrés, puis il est parti

و دقیقا به من پیشنهاد داده بودند بیام ایران and exactly at that time I got the offer to go to Iran Et ils m'ont exactement suggéré de venir en Iran

یعنی دعوتم کردند این دانشگاه ایران I mean this invitation (to the persian course) from the university Autrement dit, ils m'ont invité dans cette université iranienne

اونجا رفتم، دوباره همدیگه رو دیدیم I went to Iran, we met each other again J'y suis allé, nous nous sommes revus

منو دعوت کرد به شهر خودش he invited me to his city

همینجوری به من پیشنهاد داد که بیام شهرش he simply offered me to go to his vity

و من فرار کردم از این کلاس and I escaped this Persian class Et je me suis enfui de ce cours

یعنی با هم با اتوبوس رفتیم we went together by bus

با خانوادش منو آشنا کرد he introduced me to his family Il m'a présenté à sa famille

یعنی اصلا خیلی جالب بود برای من it was really interesting for me

خیلی منو خوب پذیرایی کردند they gave me a warm welcome Ils m'ont très bien traité

خیلی مهربون بودند they were very nice

و بعد دیگه سال دیگه اومد و ما ازدواج کردیم and the next year we got married Et puis une autre année est arrivée et nous nous sommes mariés

توی بلاروس ما ازدواج کردیم we married in Belarus

ولی دوست داشتی عروسی ایرانی داشته باشی؟ didn't you like to have a wedding party in Iran? Mais aimeriez-vous avoir un mariage iranien ?

نمیدونم، شایدهم چه بهتر بوده که نگرفتند I don't know, perhap it was better that I didn't have it Je ne sais pas, c'était peut-être mieux qu'ils ne l'aient pas compris

چونکه این شلوغی اون زمان برای من خیلی سخت بود because having so many people around at that time was difficult for me Parce que cette activité à cette époque était très difficile pour moi

ما اینقدر مهمونی و شلوغی عادت نداریم we are not accustomed to such parties with a lot of people Nous ne sommes pas habitués à une telle fête et à une telle foule

خوب موقعی که رفتی ایران برای اولین بار well, when you went to Iran for the first time

چه چیزی واست جدید بود what was new to you?

از فرهنگ، از مردم، از نمیدونم فضای ایران about culture, about people, about the atmosphere in Iran De la culture, du peuple, de je ne connais pas l'atmosphère de l'Iran

خوب اولا این تعارف شما است first of all, your Taarof

میگی آقا چقدر شد مثلا کرایه تاکسی you ask how much should I pay for the taxi ride Monsieur, combien coûtait le taxi, par exemple ?

میگفتند قابل نداره they said 'ghabeli nadaare' (it's a taarof phrase means you don't need to pay) Ils ont dit que c'était impossible

بخدا اون زمان به ما هیچکی یاد نداده بود swear to God, nobody had taught us Dieu ne nous a rien appris à cette époque

قابل نداره چه معنی داره what 'ghabeli nadaare' means Qu'est-ce que ça veut dire?

و من یادمه که ما سوار شدیم I can remember we got into a taxi Et je me souviens que nous avons roulé

یک پیرمرد راننده بود the driver was an old man Un vieil homme était le chauffeur

کلی براش شعر میخوندیم we sang a lot of poem for him Nous lui lisons de la poésie

اینقدر به به میکرد he kept saying 'beautiful! nice!'

بعد که ما رو آورد دم در هتل later when he took us to the hotel (dstination) Après nous avoir amenés à la porte de l'hôtel

گفت که قابل نداره he said 'ghaabeli nadaare'

و ما گفتیم واقعا!؟ آقا مرسی we said 'REALLY?? THANKS!' Et nous avons dit vraiment !? Merci Monsieur

گفتیم اینقدر از شعرمون خوشش اومد که گفت we thought he enjoyed our poetry singing so much that he said Nous avons dit qu'il aimait tellement notre poème qu'il l'a dit

خداحافظ، قابل نداره goodbye, you don't need to pay (ghabel nadaare)

ما همینجوری پیاده شدیم we simply got out of the taxi (without paying) On s'en est tiré comme ça

دیدیم که ماشین یکم موند...موند we saw that the car stayed there a little...and stayed a bit more On a vu que la première voiture était restée

اما خوب نیومد سراغمون که پول...کرایه بدید و از اینجور حرفها but he didn't come to us to ask for the money Mais ce n'était pas bien pour nous de payer un loyer et ce genre de choses

خوب اینجوری کلاه سر پیرمرده گذاشتیم well, that way we ripped the oldman off Eh bien, c'est comme ça qu'on met le chapeau sur la tête du vieil homme

آها، نیومد سراغتون aha, he didn't come to you Oh, il n'est pas venu vers toi

نیومد، نه no, he didn't

پس اون پیرمرد بیچاره توی تعارف گیر کرد در واقع so the poor oldman got stuck in the Tarrof that he made Alors ce pauvre vieil homme est resté coincé dans les compliments

چون این جمله قابل نداره because the phrase 'ghaabel nadaare'

در واقع 99 درصد in fact 99% it means

شاید 100 درصد قابل داره perhaps 100% it means give me the money

باید پول رو پرداختی کنی you have to pay the money

برای تعارف میگیم we just say it as a kind of Tarrof

پس اولین چیز عجیب، یا جالب شاید براتون تعارف بود the the first strange or interesting thing for you in Iran was Tarrof

دیگه چی؟ what else?

خوب البته مردم شما خیلی خارجی هارو دوست دارند well your people love people from abroad

خیلی فضولند، دوست دارن بیان بپرسن چی بی چیه ، از کجایی تو و اینا they are really nosy (curious), they'd like to come to ask you about everyything: where you are from, etc.

کلا خیلی مهربونند مردم the people are really kind

مثلا مال ما آدمها یکم معروفند به سردی our people (in Belarus) are well-known for being cold-hearted

انقدر مثلا مهربون نیستن we are not that kind like Iranians

بعد اینکه ایرانی ها خیلی همیشه دوست دارن مثلا کمک کنند and Iranians like it really always to help you

یعنی حتی به آدمهای غریب در خیابون even to people they don't know

ایرانیان متاسفانه رک نمیگن Iranians unfortunately don't speak straighforwardly

بسیار آدمهای مودب هستن they are really polite

به رک بودن عادت نکردند that's why they are not used to being direct

به غیر از این دوره زبان، رفتی تو ایران یه مدت بمونی؟ apart from this course, did you go to Iran to stay there for a while?

بعد از عروسی ما اومدیم ایران به قصد زندگی در ایران after the marriage, we went to Iran to live there

به قصد زندگی؟؟ to live there??

بله من چمدونم رو جمع کردم yes, I packed my suitcase

خداحافظی کردم با مادر و پدرم said goodbye to my parents

و دیگه برای همیشه قصد داشتم بیام ایران زندگی کنم and I wannted to live in Iran forever

چقدر جالب interesting

زندگی من اونجا 1.5 سال طول کشید I lived there for 1.5 years

یه بار هم حتی از اون چادر گل ملی پوشیدم once, I even wore those floral Chadors

رفتم سراغ نون and went to buy bread

اصلا مسافرت میری الان؟ یا دوست داری دوباره مسافرت بری ایران؟ do you travel to Iran now? or would you like to travel to Iran again?

کلا من دوست دارم بیام ایران مسافرت کنم generally I love travelling around Iran

چونکه ما بیشتر میریم سر میزنیم به خانواده اش because we mostly go to visit my husband's family

یعنی کل این مدت میشینیم توی شهرش it means that the whole travel is spent in their city

و ایران رو به اون صورت من ندیدم that's why I haven't seen Iran properly

البته خوب مسافرت رفتم اونجا چند تا شهرها رو دیدم we have some travels to some cities there in Iran

اما خیلی چیزها که من ندیدم but there is a lot that I haven't seen yet

الان تو اینترنت چیزهایی میبینم که now on the internet I see things

آدم شاخ درمیاره ایران چی داره that drops my teeth what is going on in Iran

از تعارف گفتی you talked about Taarof

چه فرهنگ ایرانی، یا چه رسم ایرانی رو از همه بیشتر دوست داری which Iranian tradition or culture do you like most?

فکر میکنی خیلی باحاله you find it really cool

غروبها که میری پارک in the evening when you go to Park

و این خانواده ها با هم میشینند توی پارک (you see) the familes who are sitting together

تخمه میخورند، آجیل میخورند، حرف میزنند talking, eating nuts together

تا نصف شب until midnight

این یعنی برای من یک سوال بزرگ بود همیشه it was a big question always for me

چجوری؟ how?

نه اینها نگران فرداشونن they have no worries over tomorrow

نه نگران همه این مشکلات و بدبختی هستن niether are they worried about problems

به حدی به تو یه حس آرامش میده it gives you a great sense of peace

که این برای من خیلی عجیب بود which was really strange to me

خیلی ارتباط تو داخل خانواده خیلی قویه the relationship among family members is really strong

یعنی با هم پیکنیک میرن، با هم مسافرت میکنند the go to picnic together, they travel together

ما تا این حد اینجا نداریم we don't have it to that extent here

من بعد از اینکه از ایران اومدم when I came back from Iran

خیلی سعی میکنم این فرهنگ سازی کنم I tried to make this culture

توی خانواده خودم in my family

ما حتی صبر میکنیم تا خانواده بیان دورهم حتما غذا بخوریم we even wait until family members come, so that we can eat all together

آره آره yes yes

کلا میگم این ارتباط بسیار محکم داخل خانواده ها خیلی خوبه، عالیه generally I believe this strong relationship in a family is good, is great

چیزی که خیلی خوشم میاد ایرانی ها خیلی بلدند شادی کنند what I really like is that Iranins know how to be happy

کلا آدم های بسیار شادی اند they are really happy people

یعنی اینجوری که توی جاده، توی ترافیک so that when they are stuck in a traffic or when they are driving

ماشین رو بزنن کنار، بزن برقص تو جاده they pull over suddenly and start dancing in the street

پنچر شدیم، بیا وسط we have a flat tire, come on let's dance

واقعا خیلی فوق العاده است that's awesome

ایرانیان گل اند از این لحاظ Iranians are perfect in this way

برگردم به زبان back to language

کدوم واژه تو فارسی واست از همه قشنگتره؟ which Persian word is the most beautiful to you?

شما خیلی عبارت های مودبانه زیاد دارید you have a lot of polite words and phrases

حتی کلمه مرسی even the word 'mercy'

چند تا فرم زیاد داره has multiple forms (alternatives):

تشکر، مرسی ، ممنون tashakor, mercy, mamnoon

قربونت برم، خاک زیر پاتم ghorboonet beram, khake zire patam

انشالله عروسی بچه ات inshalla aroosi bachat

چاکریم، نوکریم، فدات شم chakerim, nokarim, fadat sham

بمیرم برات، فدات bemiram barat, fadat

یعنی به حدی زیاده واقعا خیلی عالیه there are so many, that's awesome

کلا خیلی حرفهای مودبانه زیاد، عزیزم، جونم a lot of polite words like Azizam, Joonam, etc.

زبانتون اینجوری خیلی خوبه your language in this way is really good

خیلی مهربونه، خیلی حال میده is really nice, and enjoyable

اولین اصطلاح فارسی که یاد گرفتی چی بود؟ what was the first Persian idiom that you learned?

پیاز داغ نکن 'piaaz daagh nakon'

پیازداغش رو زیاد نکن (I correct) piaaz daaghesh ro ziaad nakon (means don't exaggerate)

واژه ای هم هست توی فارسی is there a word in Persian

عبارت، واژه، که سخت باشه واست تلفظش a phrase, a word which is difficut for you to pronounce

هنوزم بعد از ده سال واست سخت باشه که بیان کنیش even after 10 years you still have problem to say it

کاغذ Kaghaz (means paper)

آره من همیشه من یادم میره غ اولش ک I always forget which comes first 'K' or 'GH'

اولش یا آخرش (comes) in the begging or at the end

یکم سخته برای من it is (still) a bit difficult for me

اما کلا چونکه ما تو زبان روسی غ نداریم because in Russian we have no 'GH' sound

میشه گفت که این برای من خیلی سخت بود I can say it was very difficult for me

تا یاد بگیرم این کلمه رو to learn this word

الان مثلا اگه به دوستم بگم اینو بگو when I tell my friends to say this word

هیچکی نمیتونه، خیلی سخته nobody can do it, it is really difficult

غذای ایرانی برای شوهرت درست میکنی؟ do you cook Iranian food for your husband?

بلدی؟ دوست داری خودت؟ can you cook Iranian food? do you yourself like it?

کلا چونکه غذای روسی ایرانی ها نمیپذیرند because Iranians don't accept Russian food

فقط غذای ایرانی درست میکنم براش I only cook Iranian food for him

حتی ...چی بود این even this one...

غذای شمالی the food from the north of Iran

از بادمجون درست میشه خیلی معروفه it is made with eggplants, it is famous...

میرزاقاسمی Mirza Ghasemi

آفرین! میرزاقاسمی هم درست میکردیم well done! right! we also cooked Mirza Ghasemi

یه بوی گندی دود درست کردم تو بالکن I made a terrible smell on the balcony

با این بادمجون with the eggplants

تا سه روز نمیرفت the smell didn't go away fo days

خوب قرمه سبزی رو چی میگی then what about 'Ghorme Sabzi'

وقتی قرمه سبزی درست کنی تمام محله بوی قرمه سبزی میده when you cook 'Ghorme Sabzi' the whole neighborhood smells like Ghorme Sabzi

خوب خودت غذای ایرانی دوست داری؟ do you yourself like Iranian food?

کدوم رو از همه بیشتر دوست داری؟ which one do you like most?

خوب همون قرمه سبزی خوشم میاد well I like Ghorme Sabzi

اگر خوب جا افتاده باشه when it is well cooked

خوشمزه yummy

و کدوم رو از همه بهتر درست میکنی؟ and which one do you cook best?

خورشت بادمجون Khoresht Bademjoon (Eggplants Stew)

خیلی خوشم میاد، عالی درست میکنم I love it and I cook it perfectly

وقتی دوستهای بلاروسی ات میان برای مهمونی when your Belarusian friends come over

غذای ایرانی درست میکنی یا روسی؟ do you cook Iranian food or Russian?

من سعی میکنم میکس کنم I try to have both

اما خوب غذای اصلی مثلا همیشه برنجیه (با برنج) but our main food is always with rice

اونها نظرشون در مورد غذای... میخورن؟ دوست دارن؟ what is their idea about Iranian food? do they eat? do they like it?

میخورن، البته خوب مثلا زرشک برای ما تو غذا یکم عجیبه they eat, but for example having something like barberry in food is strange for us

بین زبان خودت و زبان فارسی between you language and Persian

کلمات مشترک، یا اصطلاح، ضرب المثل تقریبا مشابه چی دارید what common words, common idioms or proverbs do you see?

چی پیدا کردی؟ what did you find?

خوب کلمات خیلی زیاد هست well there are a lot of common words

فکر کنم تا 60 کلمات کلا پیدا کردیم I think we found about 60 common words

مثل شارلاتان like charlatan

سماور خوب معروفه samavar (samowar) is well-known

استکان، گاراژ، بنزین، گاز estekan (glass), garage, benzin, gaz (gas)

البته فکر کنم خیلی هاش از انگلیسی I think most of them come from English

دیگه از کجا اینها اومدن من نمیدونم I don't know where they come from really

اما خوب کلا خیلی چیزها هست but there are many common words

همون چمدون like 'chamedoon' (suitcase)

چایی، چای ما میگیم 'chaii' , we say 'chai'

خرافات زیاد... هم ما داریم هم شما زیاد دارید both you and us, we have a lot of superstition

شما مثلا you for example

مثلا وقتی که مهمونها میرند when the guests are leaving

یک پارچ آب میریزند you pour a jug of water down on the earth

البته فکر کنم شهر به شهر شاید فرق میکنه I think however it is different from cities to cities

مثلا که سفرشون به خیر باشه to wish the people who are leaving a safe trip back home

ما مثلا قبل از اینکه جایی بریم مثلا مسافرت we, before we go somewhere like before travelling

میشینیم we sit

یعنی باید یه لحظه بشینی فقط it means that you should sit for a moment

پا شی بعد میتونی بری and then you get up and you can go

آهان، مثل عادت صبر ما aha, it is like our 'SABR' (wait) tradition

یکی عطسه که میزنه when somebody sneezes

میگیم صبر (اومد) we say 'WAIT' (wait or patience order has come)

یعنی یک لحظه باید واستی it means you should wait for a moment

خرافاته it is just superstition

خوب، مرسی از اینکه تو این مصاحبه بودی well, thanks for your participation in this interview

امیدوارم که بچه ها بیان ازت بیشتر و بیشتر حمایت کنن I hope that more people come to your channel and support you

کانالت سابسکرایب هاش همینجور بره بالا and that you subscriber number goes up and up

خیلی ممنون let me also thank you for inviting me

اجازه بدید منم تشکر کنم که منو دعوت کردید Let me thank you for inviting me

خیلی برای من قابل احترامه it means a lot to me

امیدوارم همه بتونن راحت با کمک شما فارسی یاد بگیرند I hope that all people can learn Persian with your help

خیلی ممنون thank you

مرسی ازت خداحافظی میکنم Thank you, goodbye

خیلی ممنون، خداحافظ thanks, bye.