×

Ми використовуємо файли cookie, щоб зробити LingQ кращим. Відвідавши сайт, Ви погоджуєтесь з нашими cookie policy.


image

Iran International News, ۲۴ با فرداد فرحزاد: دو ساعت فاصله بین بازداشتگاه گشت ارشاد تا بخش آی‌سی‌یو بیمارستان (1)

۲۴ با فرداد فرحزاد: دو ساعت فاصله بین بازداشتگاه گشت ارشاد تا بخش آی‌سی‌یو بیمارستان (1)

امشب در ۲۴

دو ساعت فاصله بین بازداشتگاه گشت ارشاد تا بخش آی سی یو بیمارستان

مهسا امینی دختر ۲۲ ساله اهل سقز به دلیل آسیب شدید مغزی در آستانه مرگ قرار گرفته

تحریم های جدید آمریکا علیه نهادهای حامی فتوای قتل سلمان رشدی

وال استریت ژورنال میگه دولت بایدن در حال بررسی و وضع تحریم‌های

جدید و شدیدتر علیه نهادهای وابسته به جمهوری اسلامی و بیت رهبریه

احیای توافق برجام در بخش اورژانس

بنی گانتز حصول توافق با ایران را در آینده نزدیک بعید خونده

و مرگ شاعری در تبعید، یدالله رویایی در پاریس درگذشت

از واشنگتن دی سی این ۲۴است با فرداد فرحزاد

سلام و وقت بخیر

دختر ۲۲ ساله ای به نام مهسا امینی اهل سقز که برای تفریح با خانواده اش

به تهران سفر کرده بود سه شنبه شب بعد از بازداشت توسط گشت ارشاد

به دلیل شدت جراحات وارده و آسیب شدید مغزی در بیمارستان کسری در حال جدال با مرگه

برادر مهسا به سایت ایران وایر گفته فاصله بازداشت و انتقال خواهرش

به پلیس امنیت اخلاقی خیابان وزرا تا زمانی که او

را در بیمارستان کسری تهران در وضعیت کما یافته فقط دو ساعت بوده

به گفته شاهدان عینی ماموران امنیتی به خانواده دختران بازداشتی

که بیرون ساختمان وزرا تجمع کرده بودند با باتوم و گاز اشک آور حمله ور شدند

دقایقی بعد از بازداشت مهسا یک آمبولانس پیکر نیمه جان او

را به بیمارستان منتقل کرده گفته میشه جو بیمارستان کسری امنیتی شده

پلیس پایتخت در اطلاعیه ای گفته او برای توجیه و آموزش به

بخشی از پلیس تهران بزرگ هدایت شده بود که ناگهان در جمع سایر افراد

به گفته آنها هدایت شده دچار عارضه قلبی شده

چندی پیش ابراهیم رئیسی بر افزایش فعالیت ستاد امر به معروف و نهی از منکر و

تشدید طرح های امنیت اخلاقی تاکید کرده بود

همکارم شاهد علوی اینجا در استودیو و شیما بابایی

فعال حقوق بشر و فعال مدنی از بروکسل با ماست

شاهد با تو شروع می کنم چه میدانیم در مورد وضعیت او؟

الان تا این لحظه ما به طور قطع نمی دونیم که آیا در واقع ایشان

عذرخواهی میکنم

عملاً آخرین خبری که داریم این است که ایشان هنوز در کما است

یعنی خوشبختانه هنوز زنده هستند

منتها وضعیت هشیاریشون خوب نیست اما اخباری که منتشر شده در مورد

اینکه ایشون جونش را از دست داده خوشبختانه صحت نداره هنوز امید وجود دارد

دختر جوانی هست سابقه بیماری زمینه ای نداره

جوان بودنش سالم بودنش میتونه این شانس رو بده که ایشون در واقع وضعیتش بهبود پیدا بکنه

از کما خارج بشه اما به نظرم مهمه بدونیم که دقیقا چه رخ داده

که در واقع ژینا به معنای زندگی بخش در خونه بهش میگن ژینا اسم شناسنامه ایش

مهسا هست چون اون زمان اجازه ندادن شناسنامه بگیره با اسم ژینا در جمهوری اسلامی

چه اتفاقی افتاده ،این خواهر و برادر وقتی از

مترو میان بیرون پلیس گشت ارشاد مزاحمشون میشه

برادر مانع میشه دستش را میپیچونن بهش میگن که برو کنار میگه چرا دارین می برین

میگن نه کلاسی داریم آموزش می دهیم نگران نباش برخورد بدی هم باهاش نمی کنن

این تنش اونجا به وجود میاد سوار ماشین گشت ارشاد میشه رادیو زمانه گزارش داده به نقل از

یکی از شاهدین در اون گشت اونجا هم در واقع ژینا و دختر دیگری اعتراض می‌کنند

باهاشون برخورد می کنند اعتراض بالا میگیره

بچه های دیگر هم دختران بازداشتی هم اعتراض می کنن

این دو نفر را میزنند میگه ژینا همون لحظه بدحال میشه اما در واقع سالم بوده

حرف میزده اما کاملاً مشخص بود ضربه ای خورده

در یازداشتگاه وزرا باز همون شاهدین به رادیو زمانه میگن کسان دیگری

میگن ما دیدیم دختر رنگ و روش پریده به مأموران گفتیم

یکی از مامورین برمیگرده میگه که این موش بازی ها را در نیار ما خودمونیم استادشیم

میگه اصرار کردیم دعوا کردیم اینقدر نگران حال ژینا میشن که

اینها اعتراض می‌کنند شعار می‌دهند و خطاب می کنند مامورین رو آنها حمله می کنند

با اسپری و در واقع با باتوم و اسپری گاز فلفل

میگه بعد از این حمله چون دوباره ژینا هم در این حمله آسیب میبینه بیهوش میشه

وقتی بیهوش میشه دو مامور زن میان میخوان او را ماساژ قلبی بدن

ولی حالش همچنان بده

اینجا دیگه دخترها جیغ می زنند خانمهای زندانی اونجا که این داره از دست میره

این فاصله جیغ زدن به روایت برادر در واقع ژینا کیارش و کسانی که بیرون زندان بودند

بیست دقیقه بعد از این فریاد ها یک آمبولانس میاد

که این آمبولانس گم میشه با تاخیر زیادی این رو بر می دارند می برند در واقع به

بیمارستان کسری و در کما هست

به این ترتیب آنچه اتفاق افتاده در چارچوب سیاستی که جمهوری اسلامی داره

برای برخورد با زنان در واقع میشه بهش گفت برنامه ریزی برای یک قتل عامدانه دیگر

که خوشبختانه تا این لحظه محقق نشده اما یک تصمیم آگاهانه سنجیده است

که جمهوری اسلامی اتخاذ کرده برای اینکه زنان رو به خونه هاشون برگردونه

زنان رو از مقاومت منصرف کنه و این بار قرعه در واقع

آزار و آسیب و انتخاب برای کشتن به نام ژینا افتاده

خانم بابایی واقعا چطور باید این رو توصیف کرد به دیگران

زبان آدم قاصره وقتی یک شهروند خارجی میپرسه چه اتفاقی افتاد مثلاً برای این خانم

واقعا چطوری باید برای یک نفر تشریح کرد که چه اتفاقی در ایران میفته که یک نفر

به خاطر پوششش در یک فاصله دو ساعتی از وسط شهر به بیمارستان می رسد

ببینید من از دیشب که این خبر را شنیدم به حدی عصبانیم و

یک بغض و فریاد نزده تو گلومه فکر می کنم هر انسانی هم که ذره ای

وجدان و انسانیت داشته باشه از شنیدن این خبر همین حالا پیدا کرده و قلبش به درد آمده

مردم ایران زن های ایرانی دارن زیر چرخ دنده های ظلم این حکومت له میشن

و هرچقدر هم ما بیشتر فریاد میزنیم انگار سرعت این چرخ دنده ها بیشتر میشه

و مشکل اینجاست که ما ها باید در چند جبهه با جمهوری اسلامی بجنگیم

یعنی از یک طرف با خود جمهوری اسلامی باید مبارزه بکنبم از یک طرف با بازوهای

جمهوری اسلامی که خارج از ایران میان حقیقت را وارونه جلوه میدن باید مبارزه کنیم

ما باید بیاییم به مردم کشورهای خارجی به دولت های خارجی بگیم که حقیقت

اون چیزیه که شما دیشب خبرش رو شنیدید حقیقت اینه که مهسا

یک دختری که بخاطر حجاب بازداشت شده الان رو تخت

بیمارستان داره بین مرگ و زندگی دست و پا میزنه

حقیقت اینه که سپیده رشنو تو بی آر تی داشته میرفته سر کار

و بعد سر از بازداشتگاه اطلاعات در آورده نشوندنش جلوی دوربین علیه خودش اعتراف کنه

و ازش درس عبرت بسازند حقیقت اینه که سحر خدایاری همین چند روز پیش سالگردش بود

به خاطر اینکه تیم محبوبش رو تشویق بکنه بلایی سرش میارن که

ترجیح بده خودش رو بکشه ولی دوباره پاش به بازداشتگاه های جمهوری اسلامی باز نشه

حقیقت این چیزهاست حقیقت اینه که مهسا اومده بود سفر با خانواده اش

دستش رو از دست برادرش میکشن بیرون میبرن دو ساعت بعدش مهسا رو

جسم نیمه جانش را تحویل می دهند

من اولین بار که خودم تجربه کردم گشت ارشاد رو فقط ۱۴ سالم بود

تو خیابان ولیعصر تهران از سینما استقلال آمدم بیرون پدر و مادرم

چند قدم از من جلوتر میرفتن یک زن چادری اومد دست منو کشید

که من رو سوار ماشین بکنه و من چند لحظه خشکم زده بود

یه دختر ۱۴ساله فقط تنها چیزی که به ذهنم رسید این بود

که چون پدر و مادرم جلوتر از من بودند و من رو نمیدیدن

این بود که فریاد بزنیم بگم بابا و وقتی صدا از گلوم اومد بیرون بابام

با عجله برگشت سمت من و به زور دست من رو از تو دست او زن کشید بیرون

و اینقدر سر و صدا کرد تا همه جمع شدن

من اون ون گشت ارشاد رو تجربه کردم بازداشتگاه وزرا که توش این اتفاق

واسه مهسا افتاده رو لمس کردم من توی اون بازداشتگاه همراه چند زن

دیگه رفتم طبقه پایین بازداشتگاه که بازداشتگاه مخصوص زنان هست

از جلوی اتاقی رد شدم که دوربینهاش رو مردها داشتن چک میکردن

و وقتی از جلوی اون اتاق زد شدیم گفتن لباس هاتون رو در

بیارید و بعد بازرسی بدنی بکنیم بعد بفرستیمتون توی بازداشتگاه

و ما اعتراض کردیم ما گفتیم ما خودمون الان دیدیم که این آقایون دارن دوربین ها

رو چک می کنن ما نمی خواهیم لباس هامون رو در بیاریم می دونید چی شد

یه آقا از تو اتاق داد زد زر نزن لباست رو در بیار

من وقتی یکبار دیگه بازداشت شده بودم من رو با دستبند

از میله ای که سطحش از خودم بالاتر بود دستبند زده بودن به یک میله

و چندتا دختر دیگه چند قدم اون طرف تر از من تو همین وضعیت بودند

بیشتر شبیه خواندن کتاب تاریخه واقعاً تا اخبار روز یعنی فکر میکنید چطور میشه در

سال ۲۰۲۲ همچین اتفاقاتی همچنان بیوفته و این اولین بار هم نیست شاهد

آخرین بار هم متاسفانه نخواهد بود، نه متاسفانه من میخوام اشاره بکنم

به یک نکته دیگه هم قبل از اینکه بگم چرا این اتفاقات اصلا الان میفته

نکته ای که خانم بابایی هم گفتن این هست در واقع اساساً برای انسان غربی

برای انسانی که اینجا زندگی میکنه تو این کشور های دیگر

قابل درک نیست باور نمیکنند حکومتی میتونه با شهروندان خودش

چنین بی رحمانه و سفاکانه رفتار بکنه من مایلم این رو بگم چون

خانم بابایی هم اشاره کردن در خارج و داخل کشور

اکانت هایی صداهای بلند شدن که بله این سکته قلبی و مغزی از ترس بوده

کار بدی هم بوده ما خیلی متاسفیم، دروغه برادر ایشان تایید کرده که کبودی روی پاش هست

روی صورتش هست پزشکی به همکار ما گفته به خانم حقانی فر

که در واقع بر اثر ضربه مغزش آسیب دیده

و البته یکی از زنان بازداشتی تو همون بازداشتگاه

وقتی میاد بیرون میگه به خانواده های حاضر که یکی از ما رو کشتن

نگفته یکی بیهوش شده اینم لازمه به نظر من بگم

یادمون نره سال ۸۸ وقتی اعتراضات در ایران بالا گرفته بود

وقتی میخواستن به جامعه زهر چشم نشون فرزاد کمانگر

فرهاد وکیلی علی حیدریان ، شیرین علم هولی و مهدی اسلامیان را اعدام کردن

که خب چهار نفرشون از چهره های شناخته شده کرد بودن

این بار هم ظاهراً به نظر میرسه وقتی میخوان از زنان زهر چشم بگیرند

کسی رو به یک معنا بی پناه تر از یک کرد گیر نیاوردن

دختر جوان کردی که با برادرش میاد مسافرت و او

را می زنند و احتمالا وقتی در ماشین گشت ارشاد

صحبت میکنه لهجه کردیش مشخصه که اینجایی نیست

پرسیدن از کجا اومدی و خب این سوژه مناسبیه برای اینکه من ژینا رو میزنم

برای اینکه تو بترسی حکومت قبلا هم نشان دادیم بارها بارها در این چهل سال

زمانی خواست پیام بده به جامعه که من آماده کشتن و سرکوب هستم

یکی از ما را که احتمالا بی پناه تره انتخاب میکند

اونچه اتفاق افتاده اینه اجازه بده بگم فرداد

من در توییتر نوشتم آرزو می کنم خبر مرگ اونی که همه منتظر مرگش هستن بیاد

و ژینا که زندگی‌بخشه برگرده ببینیم این خبر رو و مردم شادی بکنند

واکنش ها در شبکه های اجتماعی زیاد بوده الان یکی از همکاران برام فرستاد علی کریمی

بازیکن سابق تیم ملی فوتبال ایران که معمولا هم به مسائل اجتماعی واکنش زیاد نشون میده

عکسی از او منتشر کرده و گفت کاوه آینده ایران زمین زن است

خانم بابایی در آخر میخوام از شما بپرسم که

فکر می‌کنید چرا علیرغم تمام این واکنش هایی

که در سطح جامعه میبینیم فشارهای بین المللی

همچنان ادامه میدن به چنین رفتاری که باعث

میشه که اتفاقات ناگوار این چنینی به بار بیارن

آقای فرحزاد من فکر میکنم ما تو جنگیم یعنی

یک تجربه مشترکی بین همه ما دخترهای ایرانی است هرروز که

از خونه می خواهیم بیایم بیرون وقتی تو آینه به خودمون نگاه می کنیم

اولین چیزی که میاد تو ذهنمون اینه که این لباس رو پوشیدم گشت ارشاد نگیرتم

یعنی بدون اینکه بدونیم ما داریم لباس رزم می کنیم تنمون از خونه میایم بیرون


۲۴ با فرداد فرحزاد: دو ساعت فاصله بین بازداشتگاه گشت ارشاد تا بخش آی‌سی‌یو بیمارستان (1) 24 with Fardad Farahzad: two hours distance between the Irshad police detention center and the ICU department of the hospital (1) 24 con Fardad Farahzad: dos horas de distancia entre el centro de detención policial de Irshad y el departamento de UCI del hospital (1) 24 与 Fardad Farahzad:Ershad 警察拘留中心和医院 ICU 部门之间的两小时距离 (1)

امشب در ۲۴ Tonight on 24

دو ساعت فاصله بین بازداشتگاه گشت ارشاد تا بخش آی سی یو بیمارستان two hours between the detention center of Morality Police Station and the ICU of the hospital

مهسا امینی دختر ۲۲ ساله اهل سقز به دلیل آسیب شدید مغزی در آستانه مرگ قرار گرفته Mahsa Amini, a 22-year-old girl from Saqqez, is on the verge of death due to a severe brain injury

تحریم های جدید آمریکا علیه نهادهای حامی فتوای قتل سلمان رشدی New US sanctions against organizations that support the fatwa of Salman Rushdie's murder

وال استریت ژورنال میگه دولت بایدن در حال بررسی و وضع تحریم‌های The Wall Street Journal says the Biden administration is considering and imposing new sanctions

جدید و شدیدتر علیه نهادهای وابسته به جمهوری اسلامی و بیت رهبریه which are more severe against the institutions affiliated to the Islamic Republic and the leader

احیای توافق برجام در بخش اورژانس Revival of the JCPOA agreement in the emergency roon

بنی گانتز حصول توافق با ایران را در آینده نزدیک بعید خونده Benny Gantz called it unlikely to reach an agreement with Iran in the near future

و مرگ شاعری در تبعید، یدالله رویایی در پاریس درگذشت And the death of a poet in exile, Yadollah Royai died in Paris

از واشنگتن دی سی این ۲۴است با فرداد فرحزاد From Washington DC this is 24 with Fardad Farahzad

سلام و وقت بخیر Greetings

دختر ۲۲ ساله ای به نام مهسا امینی اهل سقز که برای تفریح با خانواده اش A 22-year-old girl named Mahsa Amini from Saqqez, who was traveling with her family

به تهران سفر کرده بود سه شنبه شب بعد از بازداشت توسط گشت ارشاد to Tehran on Tuesday night after being arrested by the Morality Police

به دلیل شدت جراحات وارده و آسیب شدید مغزی در بیمارستان کسری در حال جدال با مرگه Due to the severity of her injuries and severe brain damage, is battling death in Kasra hospital

برادر مهسا به سایت ایران وایر گفته فاصله بازداشت و انتقال خواهرش Mahsa's brother told the Iran Wire site the time between his sister's arrest and transfer

به پلیس امنیت اخلاقی خیابان وزرا تا زمانی که او to Moral police of Vozara street until she

را در بیمارستان کسری تهران در وضعیت کما یافته فقط دو ساعت بوده was found in a coma in Kasra hospital in Tehran ,was only two hours

به گفته شاهدان عینی ماموران امنیتی به خانواده دختران بازداشتی According to eyewitnesses, security agents attacked the families of the detained girls

که بیرون ساختمان وزرا تجمع کرده بودند با باتوم و گاز اشک آور حمله ور شدند who had gathered outside the building of the Vozara with batons and tear gas

دقایقی بعد از بازداشت مهسا یک آمبولانس پیکر نیمه جان او Minutes after Mahsa's arrest, an ambulance transferred her half-lifeless

را به بیمارستان منتقل کرده گفته میشه جو بیمارستان کسری امنیتی شده body to the hospital, it is said that security forces are in Kasra hospital

پلیس پایتخت در اطلاعیه ای گفته او برای توجیه و آموزش به The capital police said in an announcement that he was to explain and educate

بخشی از پلیس تهران بزرگ هدایت شده بود که ناگهان در جمع سایر افراد when suddenly in the company of other people

به گفته آنها هدایت شده دچار عارضه قلبی شده According to them, guided, had a heart problem

چندی پیش ابراهیم رئیسی بر افزایش فعالیت ستاد امر به معروف و نهی از منکر و Not long ago, Ebrahim Raisi stressed on increasing the activities of the headquarters of the command for good and forbidding evil

تشدید طرح های امنیت اخلاقی تاکید کرده بود and Intensification of moral security plans

همکارم شاهد علوی اینجا در استودیو و شیما بابایی My colleague Shahed Alavi is here in the studio and Shima Babaei

فعال حقوق بشر و فعال مدنی از بروکسل با ماست Human rights activist and civil activist from Brussels are with us

شاهد با تو شروع می کنم چه میدانیم در مورد وضعیت او؟ Shahed I'll start with you. What do we know about her condition?

الان تا این لحظه ما به طور قطع نمی دونیم که آیا در واقع ایشان Now, until this moment, we do not know for sure if in fact she is

عذرخواهی میکنم I apologize

عملاً آخرین خبری که داریم این است که ایشان هنوز در کما است Actually, the last news we have is that she is still in a coma

یعنی خوشبختانه هنوز زنده هستند Fortunately, she is still alive

منتها وضعیت هشیاریشون خوب نیست اما اخباری که منتشر شده در مورد However, her state of consciousness is not good, but the news that has been published about

اینکه ایشون جونش را از دست داده خوشبختانه صحت نداره هنوز امید وجود دارد her death Fortunately is not true , there is still hope

دختر جوانی هست سابقه بیماری زمینه ای نداره She is a young girl and has no underlying medical history

جوان بودنش سالم بودنش میتونه این شانس رو بده که ایشون در واقع وضعیتش بهبود پیدا بکنه Being young and healthy can give her the chance that her condition will actually improve

از کما خارج بشه اما به نظرم مهمه بدونیم که دقیقا چه رخ داده and come out of the coma, but I think it is important to know what exactly happened

که در واقع ژینا به معنای زندگی بخش در خونه بهش میگن ژینا اسم شناسنامه ایش In fact, they call her Zina, which means life-giving, and her birth name is

مهسا هست چون اون زمان اجازه ندادن شناسنامه بگیره با اسم ژینا در جمهوری اسلامی Mahsa , because at that time she was not allowed to get a birth certificate with the name of Zina in the Islamic Republic

چه اتفاقی افتاده ،این خواهر و برادر وقتی از What happened, these siblings when came out of subway

مترو میان بیرون پلیس گشت ارشاد مزاحمشون میشه The Morality police disturbs them

برادر مانع میشه دستش را میپیچونن بهش میگن که برو کنار میگه چرا دارین می برین The brother stops them, they twist his hand, they tell him to go away, he says why are you taking her

میگن نه کلاسی داریم آموزش می دهیم نگران نباش برخورد بدی هم باهاش نمی کنن They say that we have a class,we educate her, don't worry, they won't treat him badly

این تنش اونجا به وجود میاد سوار ماشین گشت ارشاد میشه رادیو زمانه گزارش داده به نقل از This tension arises there, she gets into the patrol car, Radio Zamane reported, quoting from

یکی از شاهدین در اون گشت اونجا هم در واقع ژینا و دختر دیگری اعتراض می‌کنند One of the witnesses that in that patrol there, in fact, Zina and another girl were protesting

باهاشون برخورد می کنند اعتراض بالا میگیره the agents attack them, the protest rises

بچه های دیگر هم دختران بازداشتی هم اعتراض می کنن Other children and detained girls also protest

این دو نفر را میزنند میگه ژینا همون لحظه بدحال میشه اما در واقع سالم بوده They beat these two people, she says that Zina got hurt at that moment, but she was OK

حرف میزده اما کاملاً مشخص بود ضربه ای خورده she was talking, but it was clear that she had been hurt

در یازداشتگاه وزرا باز همون شاهدین به رادیو زمانه میگن کسان دیگری In the Vozara detention, the same witnesses told Radio Zamane that there other people

میگن ما دیدیم دختر رنگ و روش پریده به مأموران گفتیم saw a pale girl and told the officers

یکی از مامورین برمیگرده میگه که این موش بازی ها را در نیار ما خودمونیم استادشیم One of the officers comes says don't act up, we are the masters of these games

میگه اصرار کردیم دعوا کردیم اینقدر نگران حال ژینا میشن که she says that we insisted and fought so much they were worried about Zina's condition

اینها اعتراض می‌کنند شعار می‌دهند و خطاب می کنند مامورین رو آنها حمله می کنند They protest, chant and call the officers ,the agents attack them

با اسپری و در واقع با باتوم و اسپری گاز فلفل With spray and actually with baton and pepper spray

میگه بعد از این حمله چون دوباره ژینا هم در این حمله آسیب میبینه بیهوش میشه she says that after this attack, because Zina gets hurt again in this attack, she faints

وقتی بیهوش میشه دو مامور زن میان میخوان او را ماساژ قلبی بدن When he faints, two female agents perform heart massage

ولی حالش همچنان بده But she is still unconscious

اینجا دیگه دخترها جیغ می زنند خانمهای زندانی اونجا که این داره از دست میره then the girls start screaming, the women there that she is dying

این فاصله جیغ زدن به روایت برادر در واقع ژینا کیارش و کسانی که بیرون زندان بودند This interval of screaming according to her brother, Kiarash and those who were outside the prison

بیست دقیقه بعد از این فریاد ها یک آمبولانس میاد Twenty minutes after these screams, an ambulance comes

که این آمبولانس گم میشه با تاخیر زیادی این رو بر می دارند می برند در واقع به When this ambulance gets lost, they pick her up with a long delay

بیمارستان کسری و در کما هست take her to Kasra hospital ,she is in a coma

به این ترتیب آنچه اتفاق افتاده در چارچوب سیاستی که جمهوری اسلامی داره In this way, what happened in the framework of the policy of the Islamic Republic

برای برخورد با زنان در واقع میشه بهش گفت برنامه ریزی برای یک قتل عامدانه دیگر To deal with women, in fact, it can be said planning another murder

که خوشبختانه تا این لحظه محقق نشده اما یک تصمیم آگاهانه سنجیده است Fortunately, it has not been realized until now, but it is a conscious decision

که جمهوری اسلامی اتخاذ کرده برای اینکه زنان رو به خونه هاشون برگردونه which the Islamic Republic has adopted to return women to their homes

زنان رو از مقاومت منصرف کنه و این بار قرعه در واقع to dissuade women from resistance and this time the chance for

آزار و آسیب و انتخاب برای کشتن به نام ژینا افتاده Harassment and injury and the choice to kill was Zina

خانم بابایی واقعا چطور باید این رو توصیف کرد به دیگران Ms. Babaei, how should you describe this to others?

زبان آدم قاصره وقتی یک شهروند خارجی میپرسه چه اتفاقی افتاد مثلاً برای این خانم we are speechless when a foreigner asks what happened to this lady, for example

واقعا چطوری باید برای یک نفر تشریح کرد که چه اتفاقی در ایران میفته که یک نفر How should one really explain to one person what is happening in Iran?

به خاطر پوششش در یک فاصله دو ساعتی از وسط شهر به بیمارستان می رسد Due to her hijab, she ends up in the hospital in two hours from the center of the city

ببینید من از دیشب که این خبر را شنیدم به حدی عصبانیم و You see, I am so angry since I heard this news last night

یک بغض و فریاد نزده تو گلومه فکر می کنم هر انسانی هم که ذره ای I have a scream in my throat, I think every human being that

وجدان و انسانیت داشته باشه از شنیدن این خبر همین حالا پیدا کرده و قلبش به درد آمده has a conscience and humanity, his heart would ache after hearing this news

مردم ایران زن های ایرانی دارن زیر چرخ دنده های ظلم این حکومت له میشن Iranian people and Iranian women are being crushed under the wheels of oppression of this government

و هرچقدر هم ما بیشتر فریاد میزنیم انگار سرعت این چرخ دنده ها بیشتر میشه And the more we shout, the speed of these gears seems to increase

و مشکل اینجاست که ما ها باید در چند جبهه با جمهوری اسلامی بجنگیم And the problem is that we have to fight the Islamic Republic on several fronts

یعنی از یک طرف با خود جمهوری اسلامی باید مبارزه بکنبم از یک طرف با بازوهای That means, on the one hand, we have to fight with the Islamic Republic itself, on the other hand, with its arms

جمهوری اسلامی که خارج از ایران میان حقیقت را وارونه جلوه میدن باید مبارزه کنیم of the Islamic Republic which are abroad, which distort the truth outside of Iran

ما باید بیاییم به مردم کشورهای خارجی به دولت های خارجی بگیم که حقیقت We must tell the people of foreign countries and foreign governments that the truth

اون چیزیه که شما دیشب خبرش رو شنیدید حقیقت اینه که مهسا is What you heard last night , the truth is that Mahsa

یک دختری که بخاطر حجاب بازداشت شده الان رو تخت A girl who was arrested for hijab is now in hospital

بیمارستان داره بین مرگ و زندگی دست و پا میزنه struggling between life and death

حقیقت اینه که سپیده رشنو تو بی آر تی داشته میرفته سر کار The truth is that Sepideh Rashno was going to work on the BRT

و بعد سر از بازداشتگاه اطلاعات در آورده نشوندنش جلوی دوربین علیه خودش اعتراف کنه And then she had to confess against herself in front of the camera in the detention center

و ازش درس عبرت بسازند حقیقت اینه که سحر خدایاری همین چند روز پیش سالگردش بود to make an example of her. The truth is that Sahar Khodayari's anniversary was just a few days ago

به خاطر اینکه تیم محبوبش رو تشویق بکنه بلایی سرش میارن که Because of cheering her favorite team, she faced trouble by police

ترجیح بده خودش رو بکشه ولی دوباره پاش به بازداشتگاه های جمهوری اسلامی باز نشه she preferred to kill herself, but not to return to the detention centers of the Islamic Republic

حقیقت این چیزهاست حقیقت اینه که مهسا اومده بود سفر با خانواده اش The truth is these things that Mahsa had come to travel with his family

دستش رو از دست برادرش میکشن بیرون میبرن دو ساعت بعدش مهسا رو They pull her hand from her brother's hand and take Mahsa ,then two hours later

جسم نیمه جانش را تحویل می دهند They hand over her almost dead body

من اولین بار که خودم تجربه کردم گشت ارشاد رو فقط ۱۴ سالم بود I was only 14 years old when I experienced the Morality Police for the first time

تو خیابان ولیعصر تهران از سینما استقلال آمدم بیرون پدر و مادرم I came out of Esteghlal Cinema on Valiasr Street in Tehran, my parents were

چند قدم از من جلوتر میرفتن یک زن چادری اومد دست منو کشید Walking a few steps ahead of me, a veiled woman came and pulled my hand

که من رو سوار ماشین بکنه و من چند لحظه خشکم زده بود to took me in the van and I was shocked for a few moments

یه دختر ۱۴ساله فقط تنها چیزی که به ذهنم رسید این بود A 14-year-old girl , the only thing that came to my mind

که چون پدر و مادرم جلوتر از من بودند و من رو نمیدیدن because my parents were ahead of me and did not see me

این بود که فریاد بزنیم بگم بابا و وقتی صدا از گلوم اومد بیرون بابام was shouting "daddy" and when the voice came out of my throat, my dad

با عجله برگشت سمت من و به زور دست من رو از تو دست او زن کشید بیرون hurriedly turned to me and forcibly pulled my hand out of her hand

و اینقدر سر و صدا کرد تا همه جمع شدن And he made so much noise that everyone gathered

من اون ون گشت ارشاد رو تجربه کردم بازداشتگاه وزرا که توش این اتفاق I experienced that patrol van that Vozara detention center where this happened

واسه مهسا افتاده رو لمس کردم من توی اون بازداشتگاه همراه چند زن to Mahsa. I was in that detention center with some women

دیگه رفتم طبقه پایین بازداشتگاه که بازداشتگاه مخصوص زنان هست we were taken to the lower floor of the detention center, which is a detention center for women

از جلوی اتاقی رد شدم که دوربینهاش رو مردها داشتن چک میکردن I passed in front of a room where men were checking the cameras

و وقتی از جلوی اون اتاق زد شدیم گفتن لباس هاتون رو در And when we passed that room, they told us to take off your clothes

بیارید و بعد بازرسی بدنی بکنیم بعد بفرستیمتون توی بازداشتگاه to do a body search, then we will send you to the detention center

و ما اعتراض کردیم ما گفتیم ما خودمون الان دیدیم که این آقایون دارن دوربین ها And we protested, we said, we ourselves have now seen that these men have cameras

رو چک می کنن ما نمی خواهیم لباس هامون رو در بیاریم می دونید چی شد we don't want to take off our clothes, you know what happened

یه آقا از تو اتاق داد زد زر نزن لباست رو در بیار A man shouted from the room, shut up and take off your clothes

من وقتی یکبار دیگه بازداشت شده بودم من رو با دستبند When I was arrested one more time, I was handcuffed

از میله ای که سطحش از خودم بالاتر بود دستبند زده بودن به یک میله to a bar which was higher than me

و چندتا دختر دیگه چند قدم اون طرف تر از من تو همین وضعیت بودند And some other girls were in the same situation a few steps away from me

بیشتر شبیه خواندن کتاب تاریخه واقعاً تا اخبار روز یعنی فکر میکنید چطور میشه در It's more like reading a history book than the news of the day

سال ۲۰۲۲ همچین اتفاقاتی همچنان بیوفته و این اولین بار هم نیست شاهد how come In 2022, such events will continue to happen and this is not the first time

آخرین بار هم متاسفانه نخواهد بود، نه متاسفانه من میخوام اشاره بکنم Unfortunately, it will not be the last time, no, unfortunately, I want to point out

به یک نکته دیگه هم قبل از اینکه بگم چرا این اتفاقات اصلا الان میفته another point, before I say why these events are happening now

نکته ای که خانم بابایی هم گفتن این هست در واقع اساساً برای انسان غربی The point that Ms. Babaei also said is basically for the western man

برای انسانی که اینجا زندگی میکنه تو این کشور های دیگر For a person who lives here in these other countries

قابل درک نیست باور نمیکنند حکومتی میتونه با شهروندان خودش It is not understandable, they don't believe that a government can treat with its own citizens

چنین بی رحمانه و سفاکانه رفتار بکنه من مایلم این رو بگم چون so cruelly and brutally, I would like to say this because

خانم بابایی هم اشاره کردن در خارج و داخل کشور Ms. Babaei also mentioned abroad and inside the country

اکانت هایی صداهای بلند شدن که بله این سکته قلبی و مغزی از ترس بوده There are accounts ,some voices that this was heart and brain attack due to fear

کار بدی هم بوده ما خیلی متاسفیم، دروغه برادر ایشان تایید کرده که کبودی روی پاش هست It was a bad thing, we are very sorry, it is a lie ,her brother confirmed that there is a bruise on her leg

روی صورتش هست پزشکی به همکار ما گفته به خانم حقانی فر on her face, the doctor told our colleague to Ms. Haqanifar

که در واقع بر اثر ضربه مغزش آسیب دیده she actually suffered from a brain injury

و البته یکی از زنان بازداشتی تو همون بازداشتگاه And of course, one of the detained women in the same detention center

وقتی میاد بیرون میگه به خانواده های حاضر که یکی از ما رو کشتن When she comes out, she tells the families there that they killed one of us

نگفته یکی بیهوش شده اینم لازمه به نظر من بگم she did not say that someone has fainted. I think it is necessary to say this

یادمون نره سال ۸۸ وقتی اعتراضات در ایران بالا گرفته بود Do not forget the year 2009 when the protests were on the rise in Iran

وقتی میخواستن به جامعه زهر چشم نشون فرزاد کمانگر when the regime wanted to scare the society,Farzad Kamangar

فرهاد وکیلی علی حیدریان ، شیرین علم هولی و مهدی اسلامیان را اعدام کردن Farhad Vakili ,Ali Heydarian, Shirin Alam Holi and Mehdi Islamian were executed

که خب چهار نفرشون از چهره های شناخته شده کرد بودن Four of them are well-known Kurdish figures

این بار هم ظاهراً به نظر میرسه وقتی میخوان از زنان زهر چشم بگیرند

کسی رو به یک معنا بی پناه تر از یک کرد گیر نیاوردن

دختر جوان کردی که با برادرش میاد مسافرت و او A young Kurdish girl who goes on a trip with her brother

را می زنند و احتمالا وقتی در ماشین گشت ارشاد and beat her and probably when spoke in the Police van

صحبت میکنه لهجه کردیش مشخصه که اینجایی نیست her an accent was clear ,they knew she is not from here

پرسیدن از کجا اومدی و خب این سوژه مناسبیه برای اینکه من ژینا رو میزنم Asked her where you come from? Well, they thought is a suitable victim,they beat Gina

برای اینکه تو بترسی حکومت قبلا هم نشان دادیم بارها بارها در این چهل سال In order to make you afraid , the regime, had already shown many times in these forty years

زمانی خواست پیام بده به جامعه که من آماده کشتن و سرکوب هستم Once it wants to send a message to the society that I am ready to kill and oppress

یکی از ما را که احتمالا بی پناه تره انتخاب میکند it chooses one of us who is probably more helpless

اونچه اتفاق افتاده اینه اجازه بده بگم فرداد that is what has happened

من در توییتر نوشتم آرزو می کنم خبر مرگ اونی که همه منتظر مرگش هستن بیاد I wrote on Twitter that I wish the news of the death of the one whom everyone is waiting for will come

و ژینا که زندگی‌بخشه برگرده ببینیم این خبر رو و مردم شادی بکنند And Zina, who is life-giving, come back and let people be happy

واکنش ها در شبکه های اجتماعی زیاد بوده الان یکی از همکاران برام فرستاد علی کریمی There have been many reactions on social networks, now one of my colleagues sent me, Ali Kari mi

بازیکن سابق تیم ملی فوتبال ایران که معمولا هم به مسائل اجتماعی واکنش زیاد نشون میده A former player of Iran's national football team who usually reacts to social issues

عکسی از او منتشر کرده و گفت کاوه آینده ایران زمین زن است published a photo of her and said that the next Kaveh of Iran, is a women

خانم بابایی در آخر میخوام از شما بپرسم که Ms. Babaei, finally, I want to ask you that

فکر می‌کنید چرا علیرغم تمام این واکنش هایی Why do you think despite all these reactions in the society

که در سطح جامعه میبینیم فشارهای بین المللی all the international pressures

همچنان ادامه میدن به چنین رفتاری که باعث they Continue to behave in such a way that causes

میشه که اتفاقات ناگوار این چنینی به بار بیارن Such unfortunate events

آقای فرحزاد من فکر میکنم ما تو جنگیم یعنی Mr. Farahzad, I think we are at war

یک تجربه مشترکی بین همه ما دخترهای ایرانی است هرروز که It is a common experience between all of us Iranian girls every day

از خونه می خواهیم بیایم بیرون وقتی تو آینه به خودمون نگاه می کنیم We want to leave the house when we look at ourselves in the mirror

اولین چیزی که میاد تو ذهنمون اینه که این لباس رو پوشیدم گشت ارشاد نگیرتم The first thing that comes to our mind is that with this outfit will the Morality Police arrest me?

یعنی بدون اینکه بدونیم ما داریم لباس رزم می کنیم تنمون از خونه میایم بیرون That is, without knowing we are wearing combat uniforms when we are leaving the house