×

Używamy ciasteczek, aby ulepszyć LingQ. Odwiedzając stronę wyrażasz zgodę na nasze polityka Cookie.


image

Afternoon Magazine | Radio Farda, مجله بعدازظهر5-پنج

مجله بعدازظهر5-پنج

وکلای این پرونده گفته‌اند که تلاش خواهند کرد در خارج از کانادا نیز جهت دسترسی به دارایی‌های مسدود شده ایران برای دریافت غرامت اقدام کنند. سعید محمودی می‌گوید این امکان وجود دارد. ولی زمان بر است. و در برخی موارد دادگاه بین‌المللی لاهه باید نظر خود را اعلام کند.

این امر بی‌سابقه نیست. منتها هر اموالی رو نمیشه هر اموال مربوط به ایران را بر اساس نمیشه ضبط کرد و غرامت پرداخت. مساله‌ی مربوط میشه به اموالی که در واقع برای مقاصد عالی دولت استفاده نشه. مثلا فرض کنید اگر دولت ایران یک هتل در یه کشوری داشته باشه و اونجا رو به عنوان هتل ازش استفاده می کنه، یا یک کشتی داره که برای مصارف تجاری ازش استفاده می‌کنه، این رو در صورتی که قرضی داشته باشه و اون قرض رو نده، میشه روش اقدام کرد.

ولی مشکل این تصمیم آمریکا و کانادا مشکل حقوقیش به نظر من این است که در هر دو مورد این مسئله رو به امر تروریسم وصل کردن و بعد هم اموالی که تا حالا ضبط شده صحبت اینه مثلا در مورد آمریکا دو میلیارد دلاری که ضبط شد در سال دو هزار و شونزده از اموالی بود که مال بانک مرکزی ایرانه.

بانک مرکزی ایران کار تجاری معمولی انجام نمیده معمولا و بنابراین سوال حقوقی این است که آیا یک دادگاه اجازه داره که اموالی که مصرف نهاییش مصرف عالی دولتی است اینا رو ضبط بکنه و غرامت بده یا نه؟ و این چیزی‌ست که دیوان بین‌المللی لاهه باید راجبش تصمیم بگیره. به همین دلیل باید صبر کنیم تا ببینیم دیوان بین‌المللی چه خواهد گفت.

سال گذشته ایران اعلام کرد که در نظر دارد به خانواده‌ی هر یک از قربانیان صد و پنجاه هزار دلار غرامت بپردازد. این تصمیم ایران با واکنش شدید اوکراین و کانادا روبرو شد. و رهبران این دو کشور تاکید کردند که جمهوری اسلامی نمی‌تواند یک طرفه در مورد پرداخت خسارت و غرامت و مبلغ آن تصمیم بگیرد.

در پرونده شکایت از مقامات و نهادهای جمهوری اسلامی، علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی، سپاه پاسداران، ستاد کل نیروهای مسلح و برخی از مقامات ارشد نظامی جزو متهمین بودند. حکومت ایران در دادگاه عالی اونتاریو نماینده و یا وکیلی برای دفاع از خود معرفی نکرده بود. و رای دادگاه به صورت غیابی صادر شد. ایران تاکنون به صدور این حکم واکنشی نشان نداده است.

گزارشی بود از جمشید زند. تا فردا تنها نمی‌مانم. امروز، هر روز رادیو فردا.

شنونده‌ی مجله‌ی بعدازظهر رادیو فردا هستید. دیروز دوشنبه نیروهای ائتلاف آمریکا دو پهباد مسلح را که یک پایگاه نظامی عراقی میزبان نیروهای آمریکایی در نزدیکی فرودگاه بین‌المللی بغداد را هدف گرفته بودند، سرنگون کردند.

امروز هم یک حمله‌ی پهادی دیگر به پایگاه عین‌الاسد که محل استقرار نظامیان آمریکایی در غرب عراق است انجام شد که تلفاتی نداشت و هر دو پهپاد ساقط شدند.

کمی بیش تر گفتگویی داشتم با پرویز رحیم استاد علوم سیاسی و روابط بین‌الملل در دانشگاه اربیل کردستان عراق. و از او پرسیدم که ممکنه این حمله‌ها به دلیل هم‌زمانی با سالگرد کشته ‌شدن قاسم سلیمانی کار حامیان ایران باشه؟ و اگر هست آیا بیشتر جنبه‌ی نمادین داره یا اون‌ها رو باید حملاتی سیستماتیک دونست که قراره ادامه داشته باشه؟ پرویز رحیم.

بنده معتقدم اگر مستقیم از طرف ایران نباشد غیرمستقیم این شیعه های طرفدار ایران این رو انجام میدن که از یک طرف در سالگرد کشته‌ شدن قاسم سلیمانی یک نوع به اصطلاح بعد تبلیغاتی، نمادین و حتی ایدئولوژیک داشته باشه. و نشون بدن که اون ها مصر هستند بر اینکه تقاص خون قاسم سلیمانی ژنرال کشته شده‌ای که اون رو به نماد یا سردار بزرگی خطاب می‌کنند به نوعی بخوان انتقام اون رو بگیرن که آمریکایی‌ها رو مسولان این کشتن میدونن.

از طرفی دیگه بخشی از اون هم به نوعی پیام غیرمستقیم ایران برمی‌گرده که در عراق ایران می‌تونه که آمریکایی ها رو هدف قرار بده اگر مذاکرات اتمی و یا مذاکرات وین به نتیجه‌ای نرسه می‌تونه این برای آمریکا خطرساز باشه. به نوعی افزایش تنش یا فشار بر آمریکاست. که از طرف مقابل آمریکا نمیخواد این تنش ها اضافه بشه یا بیشتر بشه.

پس هم جنبه‌ی تبلیغاتی و نمادین داره و هم بخشیش هم به انتخابات اخیر مرتبط است که این گروه‌ها می‌خوان عرض اندامی بکنن که بر تغییر تحولات سیاسی تاثیرگذار باشن. که جریان سرد نخواد اون‌ها رو به حاشیه برونه.

خب حالا فرض کنیم اگر این حملات موفقیت‌آمیز باشن، اون‌ها رو میشه ضربه‌ی بزرگی به پایگاه‌های آمریکایی در عراق به حساب آورد یا نه؟

بنده معتقد هستم که چه ایرانی‌ها و چه گروه‌های شبه نظامی شاید از توانایی بیشتری برای ضربه‌ زدن آمریکا برخوردار باشند. اما در این مقطع اون ها خط قرمز آمریکان. که کشته شدن نیروهای آمریکایی رو به خوبی میدونن که این ممکنه ورق رو به زیان اون‌ها برگردونه. همچنان که حمله به خونه ی نخست وزیر عراق آقای مصطفی کاظمی همینطور عمل کرد. و به زیان این جریان تمام شد.

هر چند هیچ مسیولیتی مستقیما ایران از زیر مسئولیت شونه خالی کرد و اونا قبول نکردن و گروه‌های شبه‌نظامی دیگه. بنده فکر نمی‌کنم که در این مقطع اونا بخوان واقعا زیان سنگینی رو متوجه نیروهای آمریکایی بکنن. چراکه آگاه هستن که این به ضرر خودشون هست. بلکه به نوعی میتونه این ربط داشته باشه به اتمام نقش نظامی آمریکا که از این طریق بتونن نفوذ سیاسی آمریکا رو هم در میدان سیاسی و نظامی کم کنن.

بخشی به این مرتبط است. یک نوع پیام هستن. بنده بیشتر به این جنبه از این حملات معتقدم.

خب آقای رحیمی این حملات الان داره در خاک عراق انجام میشه. استفاده از خاک و آسمان عراق برای این حمله‌ها چه تبعاتی برای خود عراق داره؟ و دولت مصطفی کاظمی چطور میخواد با ریشه‌های این حمله‌ها توی خاک خودش مبارزه کنه؟ برخورد کنه؟

یکی از نقاط ضعف عراق ضعف حاکمیتی هست که می‌تونیم اون رو مهمترین اون حتی آسمان عراق که مرتبا این حاکمیت نقد میشه از طرف نیروها. و عملا عراق کنترل چندانی بر اون نداره. و از طرفی خود دولت آقای کاظمی هستم مخصوصا در این مقطع زمانی از پاسخگویی و کنترل این گروه‌های شبه نظامی واقعا عاجزه. نمی‌تونه، ناتوانه.

و از طرفی هم خود آقای کاظمی نمی‌خواد این گروه‌ها رو به دشمن خودش تبدیل کنه. چرا که یک چشم داشتی هم به کسب مجدد کرسی نخست‌وزیری داره.

همه‌ی این عوامل دست به دست هم میده که این دولت ناتوان باشه. که کنترل نظامیان یا حتی گروه‌های شبه نظامی رو انجام بده. و حتی عکس‌العمل شدیدی در مقابل اونها انجام بده.

با علم اینکه این گروه‌ها از پشتیبانی ایران برخوردارند، که هم در بعد امنیتی و نظامی هم سیاسی در عراق بالادسته.

پرویز رحیم بود استاد علوم سیاسی و روابط بین‌الملل در دانشگاه اربیل کردستان عراق.

شنونده‌ی مجله‌ی بعد از ظهر رادیو فردا هستید.

روزنامه واشنگتن پست در گزارشی از وجود یک زنجیره‌ی قاچاق سوخت از ایران به مقصد چین، سومالی و یمن با نقش محوری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خبر داد. براساس این گزارش علاوه در سپاه پاسداران عواملی از دولت جمهوری اسلامی و تعدادی از شرکت‌های کشتیرانی خصوصی ثبت شده در کشورهای جنوب خلیج فارس نیز در این عملیات همکاری دارند.

کمی پیش تر گفت‌وگویی داشتم با بهزاد احمدی نیا کارشناس حوزه‌ی انرژی در قبرس و از او در مورد پیامدهای منفی حضور سپاه در قاچاق سوخت پرسیدم. بهزاد احمدی نیا.

دو پیامد منفی قطعا خواهد داشت. یکی از جنبه‌ی داخلی و یکی از جنبه‌ی بین‌المللی.

در جنبه‌ی داخلی پیامد منفی که ایجاد کرده قبلا هم کرده اینه که وقتی که دولت و حکومت وابسته میشه به مسیرهایی که در اختیار سپاه هستش و همشونم چاق و غیرقانونی ان، یعنی این مسیرها قبل از تحریم‌ها هم در اختیار سپاه بوده به صورت مافیایی ازش قاچاق می‌کردند، به خصوص قاچاق سوخت و مواد مخدر و دیگر اقلام دیگه‌ای که حتی زمان احمدی نژاد هم راجع بهش صحبت شد، این وقتی در کنترل سپاه قرار می‌گیره وابستگی درآمدی ای که ایجاد می‌کنه.

باعث می‌شه سپاه از اینی هم که هستش در داخل غیر قابل کنترل‌تر بشه. و یک قدرت مضاعفی در کنار اسلحه‌ای که در اختیارشه در اختیارش میذاره. که این دخالت توی تمام امور سیاسی و اجتماعی ایران رو در پی داره. که همین الان هم متاسفانه داریم می‌بینیم این اتفاق میفته.

کما اینکه در سال نود و هشت وقتی که تحریم‌های ترامپ شروع شده بود علیه جمهوری اسلامی، وزارت نفت سعی کردش که از مسیرهای مشابه شرکت‌هایی که ثبت شده داشت و نفتکش‌های کوچک ناشناسی که تو منطقه بودند، این قاچاق سوخت رو یعنی دور زدن تحریم‌ها رو انجام بده. اما سپاه بهش اجازه نداد.

در اون تابستان مرتب ما این اخبار رو داشتیم که سپاه محموله قاچاق کشف کرده و برگردونده به سواحل ایران. کشتی‌های بزرگ، متوسط، کوچک و اینا همه شون محموله‌های سوختی بودند که وزارت نفت بارگیری کرده بود و می‌خواست بفرسته و پولش و دریافت بکنه.

اما چون محدوده‌ی قلمرو قاچاق سپاه بود، به شکل مافیایی اینا رو توقیف می‌کردند و برمیگردوندن. انقدر این کار رو کردن تا دولت رو مجبور کردن که برگرده به سمت سپاه.

در حوزه‌ی بین‌المللی، سپاه در لیست تروریستی قرار گرفته. اقداماتی که کرده در توقیف نفتکش‌ها در دزدی‌های دریایی که تو همین گزارش هم راجع بهش نوشته واشتنگتن پست، این باعث میشه که وقتی نفت ایران و سوخت ایران در اختیار سپاه قرار بگیره واسه صادرات، شرکت‌های بین‌المللی و کشورهای خارجی دیگه کاملا روابط آینده شون رو هم قطع خواهند کرد با ایران.

و متاسفانه ما در موضع ضعف بیشتری قرار خواهیم گرفت.

مجله بعدازظهر5-پنج Afternoon Magazine 5-Thurs

وکلای این پرونده گفته‌اند که تلاش خواهند کرد در خارج از کانادا نیز جهت دسترسی به دارایی‌های مسدود شده ایران برای دریافت غرامت اقدام کنند. سعید محمودی می‌گوید این امکان وجود دارد. ولی زمان بر است. و در برخی موارد دادگاه بین‌المللی لاهه باید نظر خود را اعلام کند.

این امر بی‌سابقه نیست. منتها هر اموالی رو نمیشه هر اموال مربوط به ایران را بر اساس نمیشه ضبط کرد و غرامت پرداخت. مساله‌ی مربوط میشه به اموالی که در واقع برای مقاصد عالی دولت استفاده نشه. مثلا فرض کنید اگر دولت ایران یک هتل در یه کشوری داشته باشه و اونجا رو به عنوان هتل ازش استفاده می کنه، یا یک کشتی داره که برای مصارف تجاری ازش استفاده می‌کنه، این رو در صورتی که قرضی داشته باشه و اون قرض رو نده، میشه روش اقدام کرد.

ولی مشکل این تصمیم آمریکا و کانادا مشکل حقوقیش به نظر من این است که در هر دو مورد این مسئله رو به امر تروریسم وصل کردن و بعد هم اموالی که تا حالا ضبط شده صحبت اینه مثلا در مورد آمریکا دو میلیارد دلاری که ضبط شد در سال دو هزار و شونزده از اموالی بود که مال بانک مرکزی ایرانه.

بانک مرکزی ایران کار تجاری معمولی انجام نمیده معمولا و بنابراین سوال حقوقی این است که آیا یک دادگاه اجازه داره که اموالی که مصرف نهاییش مصرف عالی دولتی است اینا رو ضبط بکنه و غرامت بده یا نه؟ و این چیزی‌ست که دیوان بین‌المللی لاهه باید راجبش تصمیم بگیره. به همین دلیل باید صبر کنیم تا ببینیم دیوان بین‌المللی چه خواهد گفت.

سال گذشته ایران اعلام کرد که در نظر دارد به خانواده‌ی هر یک از قربانیان صد و پنجاه هزار دلار غرامت بپردازد. Last year, Iran announced plans to pay $ 150,000 in compensation to the families of each of the victims. این تصمیم ایران با واکنش شدید اوکراین و کانادا روبرو شد. و رهبران این دو کشور تاکید کردند که جمهوری اسلامی نمی‌تواند یک طرفه در مورد پرداخت خسارت و غرامت و مبلغ آن تصمیم بگیرد. And the leaders of the two countries stressed that the Islamic Republic could not decide unilaterally on the payment of damages and the amount.

در پرونده شکایت از مقامات و نهادهای جمهوری اسلامی، علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی، سپاه پاسداران، ستاد کل نیروهای مسلح و برخی از مقامات ارشد نظامی جزو متهمین بودند. حکومت ایران در دادگاه عالی اونتاریو نماینده و یا وکیلی برای دفاع از خود معرفی نکرده بود. The Iranian government had not nominated a representative or lawyer to defend itself in the Ontario Supreme Court. و رای دادگاه به صورت غیابی صادر شد. And the court ruling was issued in absentia. ایران تاکنون به صدور این حکم واکنشی نشان نداده است.

گزارشی بود از جمشید زند. It was a report by Jamshid Zand. تا فردا تنها نمی‌مانم. I will not be alone until tomorrow. امروز، هر روز رادیو فردا.

شنونده‌ی مجله‌ی بعدازظهر رادیو فردا هستید. دیروز دوشنبه نیروهای ائتلاف آمریکا دو پهباد مسلح را که یک پایگاه نظامی عراقی میزبان نیروهای آمریکایی در نزدیکی فرودگاه بین‌المللی بغداد را هدف گرفته بودند، سرنگون کردند.

امروز هم یک حمله‌ی پهادی دیگر به پایگاه عین‌الاسد که محل استقرار نظامیان آمریکایی در غرب عراق است انجام شد که تلفاتی نداشت و هر دو پهپاد ساقط شدند. Today, another drone strike struck a U.S. military base in western Iraq with no casualties, and both drones were shot down.

کمی بیش تر گفتگویی داشتم با پرویز رحیم استاد علوم سیاسی و روابط بین‌الملل در دانشگاه اربیل کردستان عراق. و از او پرسیدم که ممکنه این حمله‌ها به دلیل هم‌زمانی با سالگرد کشته ‌شدن قاسم سلیمانی کار حامیان ایران باشه؟ و اگر هست آیا بیشتر جنبه‌ی نمادین داره یا اون‌ها رو باید حملاتی سیستماتیک دونست که قراره ادامه داشته باشه؟ پرویز رحیم.

بنده معتقدم اگر مستقیم از طرف ایران نباشد غیرمستقیم این شیعه های طرفدار ایران این رو انجام میدن که از یک طرف در سالگرد کشته‌ شدن قاسم سلیمانی یک نوع به اصطلاح بعد تبلیغاتی، نمادین و حتی ایدئولوژیک داشته باشه. I believe that if it is not directly from Iran, indirectly these pro-Iranian Shiites are doing something on the one hand on the anniversary of the assassination of Qassem Soleimani to have a kind of so-called propaganda, symbolic and even ideological dimension. و نشون بدن که اون ها مصر هستند بر اینکه تقاص خون قاسم سلیمانی ژنرال کشته شده‌ای که اون رو به نماد یا سردار بزرگی خطاب می‌کنند به نوعی بخوان انتقام اون رو بگیرن که آمریکایی‌ها رو مسولان این کشتن میدونن. And to show that they are Egyptians in retaliation for the blood of the slain General Qassem Soleimani, who calls him a symbol or a great general, in a way to take revenge on the Americans who are responsible for this murder.

از طرفی دیگه بخشی از اون هم به نوعی پیام غیرمستقیم ایران برمی‌گرده که در عراق ایران می‌تونه که آمریکایی ها رو هدف قرار بده اگر مذاکرات اتمی و یا مذاکرات وین به نتیجه‌ای نرسه می‌تونه این برای آمریکا خطرساز باشه. به نوعی افزایش تنش یا فشار بر آمریکاست. که از طرف مقابل آمریکا نمیخواد این تنش ها اضافه بشه یا بیشتر بشه.

پس هم جنبه‌ی تبلیغاتی و نمادین داره و هم بخشیش هم به انتخابات اخیر مرتبط است که این گروه‌ها می‌خوان عرض اندامی بکنن که بر تغییر تحولات سیاسی تاثیرگذار باشن. که جریان سرد نخواد اون‌ها رو به حاشیه برونه. That the cold current does not want to marginalize them.

خب حالا فرض کنیم اگر این حملات موفقیت‌آمیز باشن، اون‌ها رو میشه ضربه‌ی بزرگی به پایگاه‌های آمریکایی در عراق به حساب آورد یا نه؟

بنده معتقد هستم که چه ایرانی‌ها و چه گروه‌های شبه نظامی شاید از توانایی بیشتری برای ضربه‌ زدن آمریکا برخوردار باشند. I believe that both Iranians and militant groups may have a greater ability to strike at the United States. اما در این مقطع اون ها خط قرمز آمریکان. که کشته شدن نیروهای آمریکایی رو به خوبی میدونن که این ممکنه ورق رو به زیان اون‌ها برگردونه. همچنان که حمله به خونه ی نخست وزیر عراق آقای مصطفی کاظمی همینطور عمل کرد. و به زیان این جریان تمام شد.

هر چند هیچ مسیولیتی مستقیما ایران از زیر مسئولیت شونه خالی کرد و اونا قبول نکردن و گروه‌های شبه‌نظامی دیگه. However, no responsibility was directly removed from Iran, and they did not accept it, and other militant groups. بنده فکر نمی‌کنم که در این مقطع اونا بخوان واقعا زیان سنگینی رو متوجه نیروهای آمریکایی بکنن. I do not think that at this point they should really inflict heavy losses on American forces. چراکه آگاه هستن که این به ضرر خودشون هست. Because they are aware that this is to their detriment. بلکه به نوعی میتونه این ربط داشته باشه به اتمام نقش نظامی آمریکا که از این طریق بتونن نفوذ سیاسی آمریکا رو هم در میدان سیاسی و نظامی کم کنن. Rather, it could somehow be related to the end of the US military role, through which they can reduce US political influence in the political and military arena.

بخشی به این مرتبط است. یک نوع پیام هستن. بنده بیشتر به این جنبه از این حملات معتقدم. I believe more in this aspect of these attacks.

خب آقای رحیمی این حملات الان داره در خاک عراق انجام میشه. استفاده از خاک و آسمان عراق برای این حمله‌ها چه تبعاتی برای خود عراق داره؟ و دولت مصطفی کاظمی چطور میخواد با ریشه‌های این حمله‌ها توی خاک خودش مبارزه کنه؟ برخورد کنه؟

یکی از نقاط ضعف عراق ضعف حاکمیتی هست که می‌تونیم اون رو مهمترین اون حتی آسمان عراق که مرتبا این حاکمیت نقد میشه از طرف نیروها. و عملا عراق کنترل چندانی بر اون نداره. و از طرفی خود دولت آقای کاظمی هستم مخصوصا در این مقطع زمانی از پاسخگویی و کنترل این گروه‌های شبه نظامی واقعا عاجزه. And on the other hand, I am the government of Mr. Kazemi, especially at this time when I am really unable to answer and control these militant groups. نمی‌تونه، ناتوانه. You can not, you can not.

و از طرفی هم خود آقای کاظمی نمی‌خواد این گروه‌ها رو به دشمن خودش تبدیل کنه. چرا که یک چشم داشتی هم به کسب مجدد کرسی نخست‌وزیری داره. Because he also had an eye on regaining the post of Prime Minister.

همه‌ی این عوامل دست به دست هم میده که این دولت ناتوان باشه. All these factors go hand in hand to make this government incompetent. که کنترل نظامیان یا حتی گروه‌های شبه نظامی رو انجام بده. و حتی عکس‌العمل شدیدی در مقابل اونها انجام بده. And even react strongly to them.

با علم اینکه این گروه‌ها از پشتیبانی ایران برخوردارند، که هم در بعد امنیتی و نظامی هم سیاسی در عراق بالادسته. Knowing that these groups have the support of Iran, which is superior in both security and military as well as political aspects in Iraq.

پرویز رحیم بود استاد علوم سیاسی و روابط بین‌الملل در دانشگاه اربیل کردستان عراق. Parviz Rahim was a professor of political science and international relations at the University of Erbil in Iraqi Kurdistan.

شنونده‌ی مجله‌ی بعد از ظهر رادیو فردا هستید.

روزنامه واشنگتن پست در گزارشی از وجود یک زنجیره‌ی قاچاق سوخت از ایران به مقصد چین، سومالی و یمن با نقش محوری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خبر داد. براساس این گزارش علاوه در سپاه پاسداران عواملی از دولت جمهوری اسلامی و تعدادی از شرکت‌های کشتیرانی خصوصی ثبت شده در کشورهای جنوب خلیج فارس نیز در این عملیات همکاری دارند.

کمی پیش تر گفت‌وگویی داشتم با بهزاد احمدی نیا کارشناس حوزه‌ی انرژی در قبرس و از او در مورد پیامدهای منفی حضور سپاه در قاچاق سوخت پرسیدم. Earlier, I had a conversation with Behzad Ahmadinia, an expert in the field of energy in Cyprus, and asked him about the negative consequences of the IRGC's presence in fuel smuggling. بهزاد احمدی نیا.

دو پیامد منفی قطعا خواهد داشت. There will definitely be two negative consequences. یکی از جنبه‌ی داخلی و یکی از جنبه‌ی بین‌المللی.

در جنبه‌ی داخلی پیامد منفی که ایجاد کرده قبلا هم کرده اینه که وقتی که دولت و حکومت وابسته میشه به مسیرهایی که در اختیار سپاه هستش و همشونم چاق و غیرقانونی ان، یعنی این مسیرها قبل از تحریم‌ها هم در اختیار سپاه بوده به صورت مافیایی ازش قاچاق می‌کردند، به خصوص قاچاق سوخت و مواد مخدر و دیگر اقلام دیگه‌ای که حتی زمان احمدی نژاد هم راجع بهش صحبت شد، این وقتی در کنترل سپاه قرار می‌گیره وابستگی درآمدی ای که ایجاد می‌کنه. Internally, the negative consequence it has already created is that when the government and the government become dependent on the routes owned by the IRGC, and all of them are fat and illegal, that is, these routes were owned by the IRGC before the sanctions, and were smuggled out of the mafia. They did, especially the smuggling of fuel and drugs and other items that were talked about even in Ahmadinejad's time, when it came under the control of the IRGC, the income dependence it creates.

باعث می‌شه سپاه از اینی هم که هستش در داخل غیر قابل کنترل‌تر بشه. و یک قدرت مضاعفی در کنار اسلحه‌ای که در اختیارشه در اختیارش میذاره. که این دخالت توی تمام امور سیاسی و اجتماعی ایران رو در پی داره. که همین الان هم متاسفانه داریم می‌بینیم این اتفاق میفته.

کما اینکه در سال نود و هشت وقتی که تحریم‌های ترامپ شروع شده بود علیه جمهوری اسلامی، وزارت نفت سعی کردش که از مسیرهای مشابه شرکت‌هایی که ثبت شده داشت و نفتکش‌های کوچک ناشناسی که تو منطقه بودند، این قاچاق سوخت رو یعنی دور زدن تحریم‌ها رو انجام بده. اما سپاه بهش اجازه نداد.

در اون تابستان مرتب ما این اخبار رو داشتیم که سپاه محموله قاچاق کشف کرده و برگردونده به سواحل ایران. کشتی‌های بزرگ، متوسط، کوچک و اینا همه شون محموله‌های سوختی بودند که وزارت نفت بارگیری کرده بود و می‌خواست بفرسته و پولش و دریافت بکنه. Large, medium, small ships, and these were all fuel cargo that the Ministry of Oil had loaded and wanted to send and receive and receive.

اما چون محدوده‌ی قلمرو قاچاق سپاه بود، به شکل مافیایی اینا رو توقیف می‌کردند و برمیگردوندن. انقدر این کار رو کردن تا دولت رو مجبور کردن که برگرده به سمت سپاه.

در حوزه‌ی بین‌المللی، سپاه در لیست تروریستی قرار گرفته. اقداماتی که کرده در توقیف نفتکش‌ها در دزدی‌های دریایی که تو همین گزارش هم راجع بهش نوشته واشتنگتن پست، این باعث میشه که وقتی نفت ایران و سوخت ایران در اختیار سپاه قرار بگیره واسه صادرات، شرکت‌های بین‌المللی و کشورهای خارجی دیگه کاملا روابط آینده شون رو هم قطع خواهند کرد با ایران.

و متاسفانه ما در موضع ضعف بیشتری قرار خواهیم گرفت.