نقد فیلم - شیرین - کارگردان عباس کیارستمی
داستان جاودانه خسرو و شیرین نظامی
با حضورجمعی از بازیگران خاطره انگیز زن سینمای ایران
شیرین- فیلمی از عباس کیارستمی
در فیلم شیرین کیارستمی و د رسکانس تیتراژ
منظومه خسرو و شیرین نظامی در قالب چند نقاشی ارائه می شود
به دنبال آن تصاویر نمای نزدیک یا کلوز آپ حدود یکصد زن را نظاره گریم
که به نمایش یا فیلم روبه رویشان واکنش نشان می دهند
در طول زمان هشتاد و چند دقیقه ای فیلم کیارستمی
حتی از نمایش یک پلان از فیلم یا نمایش خسرو و شیرین طفره می رود
و هیچ کدام از زنانی که ما در کل فیلم تنها و فقط نمای عکس العمل آنها را می بینیم
حتی یک کلمه دیالوگ ندارند
شیرین در ادامه کارهای کیارستمی اثری به شدت مینی مالیستی است
که بیشتر از طریق کاهش خلق می کند، و درام زدایی از ویژگی های آن است
واضح است گرایش حداقلی و تمایل به حذف ارکان اصلی سینمای کلاسیک
مخاطب عام را از سینمای کیارستمی دور کرده است
و طیف مخاطبین او را کوچک و کوچک تر می کند
بررسی اجمالی فیلم هایی نظیر ده، پنج، بیست و چهار فریم و شیرین
این مدعا را ثابت می کند که کیارستمی فیلم سازی تجربه گراست
که نه تنها قواعد سینمای کلاسیک را جدی نمی گیرد
بلکه در موارد متعددی آن را نادیده انگاشته است
به همین دلیل فیلم های او به خصوص آثار متاخرش
به شدت مخاطب گریز و در عین حال بحث برانگیز است
شاید نیاز به یادآوری نباشد که محدودیت های فرهنگی چامعه ایران
در سال های قبل و بعد از ساخته شدن فیلم شیرین
امکان دیده شدن زن به خصوص احساسات و عواطفش را به حداقل ممکن رسانده است
فیلم ساز در این فیلم و در ضیافتی با شکوه
به بازیگران چند نسل سینمای ایران امکان دیده شدن و بروز عواطف می دهد
و نکته قابل توجه این است که از میان این زنان فقط ژولیت بینوش ملیت غیر اایرانی دارد
ژولیت بینوش را پیش از این در نقش اصلی فیلم کپی برابر اصل کیارستمی دیده بودیم
گوی حضور او حالا و در فیلم شیرین و در میان این حجم از زنان بازیگر ایرانی
حکم ناظری بیرونی و بی طرف را دارد
کیارستمی خود گفته است : که بازیگران فیلم در زمان و مکان واقعی در کنار یکدیگر قرار نگرفته اند
و پلان های مربوط به هریک به صورت مجزا فیلم برداری شده است
علاوه بر این فکر استفاده از داستان خسرو و شیرین بعد از فیلم برداری به فکر کیارستمی خطور کرده است
او با طفره رفتن از نمایش بصری فیلم اصلی یعنی خسرو و شیرین
و با نمایش رادیویی قصه و از طریق بازتاب فیلم در فضای مخاطب
هنر بارها ستوده شده سینما را به روش خود می ستاید
این شکل از ادای دین به سینما توسط کیارستمی
سکانس پایانی سینما پاردادیزو اثر تحسین شده ی جوزپه تورناتوره کارگردان ایتالیایی تبار را یادآوری می کند
آن جایی که شخصیت اصلی فیلم در سینمایی خالی از تماشاگر نشسته
و با چشمانی اشکبار پلان های سانسور شده ی تاریخ سینما را نظاره می کند
پلان هایی سرشار از عواطف و احساسات که گویی منتظر دیده شدن مانده اند
دیدن حضور این زنان در نمای نزدیک دوربین کیارستمی حس نوستالژ یمان را نوازش می دهد
فیلم هایی که درآن نقش آفرینی کرده اند، جلوی چشمانمان رژه می روند
و چه بسا فیلم هایی که ساخته نشده تا در آن نقش آفرینی کنند
به قول بهرام بیضایی: فیلم ساز نام آشنای ایرانی
تاریخ سینمای ایران، تاریخ فیلم های ساخته نشده است
این زن ها تاریخ سینمای ایرانند و هرکدام در دل خود قصه ها دارند
و به این ترتیب کیارستمی ذائقه مخاطب خارج از تصویر را شیرین می کند
مخاطبی که اشباع از تصویر است ، اشباع از تصویر از این نظر که
رسانه های مالتی مدیا به نحو فزاینده ای اذهان مخاطب و تصویر ناخود آگاه جمعی ما را قالبی شکل می دهند
در جهان تصاویر ما با سایه ای از واقعیت سرو کار داریم نه خود واقعیت
ما با کپی سروکار داریم که لزوما برابر اصل نیست
و چه بسا ممکن است یک سند جعلی باشد
و کیارستمی با حذف این سندهای جعلی به مدیوم سینما اعتبار تازه ای می بخشد
در اینجا سوژه در بیرون دنیای فیلم نیست که بازیگر نقش آن را بازی کند، سوژه خود بازیگر است
به قول سهراب: واژه باید خود باد، واژه باید خود باران باشد
احتمال جعلی بودن جهان تصاویر در فیلم هایی نظیر
نمایش ترومن اثر پیتر ویر و سیمون اثر آندرو نیکول مطرح شده است
کیارستمی در فیلم ده روی ده که به نحوی مانیفست سینمایی او محسوب می شود
هویت صدا را از تصویر مستقل می داند
او با حذف صدا از یک صحنه و حذف تصویر از همان صحنه
مخاطب را به قضاوت فرا می خواند
حال کیارستمی در فیلم شیرین تصویر را به طور کلی از فیلم حذف می کند
و مخاطب را به چالش می کشد
در طول تماشای فیلم بارها سردرگم می شویم
مخاطب اصلی فیلم زنانی هستند که در سینما درحال تماشای فیلم خسرو شیرین هستند
و یا ما که در حال تماشای آن ها هستیم و فیلم شیرین کیارستمی را می بینیم
که البته در واقع نمی بینیم
و به این ترتیب مخاطب از جایگاه انفعالی یک تماشاگر صرف خارج شده و در اثر هنری تنیده می شود
همچنین شاید گزاف نباشد در کنار نوآوری های مورد بحث
فیلم شیرین را یک اثر روان شناختی بنامیم
از نقطه نظر روان شناسی
واکنش افراد به مجموعه ای از رویداداها و تصاویر همیشه مورد نظر بوده است
بسیاری از تست های روان شناسی نظیر رورشاخ و تی ای تی
با همین رویکرد، یعنی ارتعاش در فضای مخاطب به قضاوت می نشینند
چه احساس خوش آیندی است که
در سینما صندلی ات را برعکس بگذاری و به تماشاگران و عکس العمل هایشان نگاه کنی
آنها آینه ای هستند برای آنچه می بینند
و شاید به مراتب بهتر بتوانند ژرفا و عمق اثر را نشان دهند
درست به مثابه نقاشی بین رومیان و چینی ها که در مثنوی مولوی آمده است
چینی ها روزها تلاش کردند تا نقاشی زیبایی را بر دیوار ترسیم کنند
و در مقابل رومیان بر دیوار روبه رو فقط دیوار را صیقل می زدند
و در نهایت بازتاب نقاشی چینی ها بر روی دیوار صیقل خورده رومیان، برنده این مسابقه بود
کیارستمی در فیلم شیرین چنین تجربه ی شیرینی را به ما هدیه می دهد
کیارستمی که در بسیاری از فیلم های پیشین
نمای عکس العمل را از برداشت های سینمایی خود حذف کرده بود در این جا
به اندازه تمام آن حذفیات و بیشتر از آن نمای عکس العمل را در فیلم خود گنجانده است
شاید شنیدن این جمله دیوید برودول خالی از لطف نباشد
اگر به نمای واکنشی ( ریورس شات ) علافه مندید این گفته درایر را به خاطر بسپارید
چهره انسان چشم اندازی است که هیچ گاه از کنکاش درآن خسته نخواهید شد
آگر از این ویدیو لذت بردید کانال مارا در یوتیوب سابسکرایب کنید
و با کلیک کردن روی آیکون زنگوله از جدیدترین ویدیوهای ما آگاه شوید
سپاس از همراهی تان