×

We use cookies to help make LingQ better. By visiting the site, you agree to our cookie policy.


image

MBC Persia TV Show | چند شنبه با سینا, چند شنبه با سینــا | فصل چهـارم | قسمت 3 | با حضور گـروه هَــزار آوا (3)

چند شنبه با سینــا | فصل چهـارم | قسمت 3 | با حضور گـروه هَــزار آوا (3)

و نام گروهشونم هَزار آواست

که در ابتدا

یکی از اجراهای فوق العاده شون رو می بینیم و در ادامه در خدمتشون خواهیم بود

ایران هنگام کار است

برخیزو ببین

ایران

بختت در انتظارست از پا منشین

ایران

ایران هنگام کار است برخیز و ببین

ایران

بختت در انتظارست از پا منشین

ایران

از شوق فراوان

هر گوشه شوری

به پاست

خون ها شده پا مال

آزادیش خونبهاست

ممنون

- خیلی خوشومدید - مرسی خیلی لطف کردید

- خیلی محبت کردید - مرسی

ممنون

پگاه

بنفشه

آتوسا شادی

اون منم، خوشبختم

- زنان ایرانی - خیلی خوشبختم

زنان ایرانی که ما بهشون افتخار می کنیم

قربان شما ممنون

- و مردمی که همیشه همراه ما هستن - همراه ما هستن

- خیلی لطف کردید اومدین -خیلی ممنون

- به افتخار شما - خیلی دمتون گرم

- چه آهنگ زیبایی بود و چقدر عالی بود - ممنون

یه کم راجع به خودتون بگید

چه جوری شد اصلا یک گروه را تشکیل دادین

چه جوری اصلا همدیگه رو میشناسین

چه جوری شروع کردین یه کم راجع به خودتون بگید

قبل از اینکه درمورد خودمون بگم

راجع به آهنگی که، قطعه ای که پخش شد توضیح بدم که

قطعه ساخته درویش خان هستش

وشعر از ملک الشعرای بهار

و این اجرایی که ما کردیم در حقیقت تنظیم جدیدی بود

- توسط استاد امیر اسلامی - به به

که ما براتون اجرا کردیم

- بسیار زیبا بود - خیلی ممنون

- بسیار زیبا بود - بعدم

در مورد گروهمون ما "هَزار آوا" هستیم

سال ۲۰۱۶ توسط آقای امیر اسلامی

ما دور همدیگه جمع شدیم

ایشون به ما پیشنهاد تشکیل یه گروه رو دادن

خب هر کدوم به صورت جداگانه داشتیم کار می کردیم

-خیلی شناخته به اون صورت نسبت به هم

- کار موسیقی میکردین جداگونه - بله جداگونه

بعد با هم که آشنا شدیم

خب صداهای همدیگهر رو مسلما خیلی خوشمون اومد

دوست داشتیم و بعد

این ایده رو که ایشون به ما دادند که گروه رو تشکیل بدیم

خیلی باهاش موافق بودیم

و به نظرمون اومد ایده خوبیه

و در حقیقت هدف هزار آوا

از ارائه موسیقی

موسیقی اجرای قطعات موسیقی کلاسیک ایرانی

به صورت همنوایی و به صورت هارمونی هستش

- فوق العاده زیبا فوق العاده - ولی شما کارتون که موسیقی نیست

- هرکدوم یه تحصیلات دیگه ای دارین - بله

چرا به موسیقی رو آوردین

و چیکار می کنین در زندگی روزمرتون

همه رشته هاتون

خب من خودم به شخصه چون توی یه خانواده ای بزرگ شدم

شدم که موسیقی نقش خیلی مهمی توش بازی میکرد

و احترام بسیاری برای موسیقی قائل بودند

در عین حال که هم پدر هم مادر

شغل دولتی داشتن و کار اصلیشون موسیقی نبود

نبود ولی همیشه به اصطلاح موسیقی در خونه ما جریان داشت

به همین شکل ما هم از کودکی با موسیقی بزرگ شدیم

ولی یه نکته متاسفانه بود که

هیچوقت موسیقی رو به عنوان یک کار جدی

جدی به عنوان یه کاری که شما شغل می تونید

- در صورتیکه در جاهای دیگه‌ی دنیا شغله - در واقع تلقی کنید، بله

در ایران متاسفانه مرسوم نبود

و همه باید می رفتند یک رشته دیگه و تحصیل می کردن

- به خصوص خانم ها - و اگر دوست داشتن

موسیقی رو ادامه می دادن در هر صورت من خودم

طراحی داخلی رو در اتریش به اصطلاح تحصیل کردم

- دکتر یعنی نیستی؟ زدی توی کار هنری که - نه

کار هنری بدون دکتر مهندس شدن ارزشی نداره

نه دیگه، نه

ولی اتریش یعنی موسیقی رو هم همونجا توی اتریش...

من موسیقی اصیل رو در واقع پیش پدرم کار کردم

چون ایشان استاد آواز هستن و خب ردیف رو در واقع نزد...

استاد کریمی، دوامی، بنان

پدرم شاگرد این اساتید بودن و من این شانس رو داشتم که تونستم

در واقع ردیف آوازی موسیقی ایرانی رو

که در واقع پایه و اساس موسیقی اصیل و کلاسیک هست رو پیش پدرم یاد بگیرم

و اونو در کانادا یاد گرفتم،نه اتریش اتریش فقط درس خوندنم، متاسفانه

کاشکی اونجام یه کاری کرده بودم

خیلی سال هم هست که از ایران اومدی فکر می کنم

بله، بله، من حدود سی و شش سال هست که از ایران خارج شدم

- پدرم توی همون کانادا بودن - بله پدرم، همه‌ی خانواده کانادا هستن

ﯾﺎﺭ ﺟﺎﻧﯽ ﻣﻦ ﺍﮔﺮ ﻧﻤﺎﯾﺪ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﯾﺎﺭ ﺟﺎﻧﯽ ﻣﻦ ﺍﮔﺮ ﻧﻤﺎﯾﺪ ﻧﮕﺎﻫﯽ

نگاهی به ماهی

ﺍﺯ ﺷﺐ ﻏﻢ ﻣﻦ ﺁﻥ ﻣﻪ ﺯﺩﺍﯾﺪ ﺳﯿﺎﻫﯽ

زداید سیاهی

زداید سیاهی

خانواده شما چه جوری بوده؟

نه خانواده‌ی من خیلی خداروشکر خیلی همیشه منو ساپورت می کردن از اول

من طراحی پارچه و لباس دانشگاه هنر درس خوندم

از قبلش هم یادمه من نمره هام خیلی خوب بود و همیشه معدل بالایی داشتم

همه به مامانم میگفتن که نذار بنفشه بره مثلا

همینجوری هنر اینا بخونه چون خانواده ام خیلی هنری بودن

مثلا خاله‌م نقاش بود منم ناخودآگاه دوست داشتم اینجوری باشم

فکر می کردم خب بهترینم اینه ولی خب اولش

من یادمه مثلا جلسه میذاشت مدیر مدرسه مون

یا ناظم مدرسه مون که مثلا بنفشه رو نذارین بره هنر بخونه

- ولی، آره - چرا آخه؟

نمی دونم مثلا میگفت حیفه حیفه این، این کلمه حیفه رو...

یعنی تو در نظر بگیر علاوه بر دخالت توی مو ، لباس، پوشش

و موسیقی، خوندن، رقصیدن، همه چی

می خواسته بره هنر بخونه خود دانشگاه هنرم داشته برای دخترا

می تونستن برن میگفته نرو

یعنی یه فرمی، هرجوری شده باید این سانسوره رو انجام بدن

ولی خب پدر مادرم خداروشکر گوش نکردن

بعد دیدن من واقعا استعداد دارم گفتن خب برو کاری که میخوای بکن

خوب از همون زمانی که دیگه شروع کردم

چه هنرستان نقاشی می خوندم بعدشم که رفتم دانشگاه

- شروع کرده بودم موسیقی رو دنبال کردن - توی هنریتان هنر هم بودی

یعنی هنر میخوندی، بعد اون مدیر اینا جلسه گذاشته بودن که نرو هنر

اصلا قبل از اینکه ما انتخاب رشته کنیم برای هنرستان

میگن شما نمره هات خوبه یا معدلت خوبه نرو هنرستان

- به خدا - آره، آره اینو شنیدم

تو میگن کسایی که درس نخونن برن

یعنی تعاریفی که... کسی که درس نخونه میره هنرستان، مثلا

چرا؟

بعد همه‌م این ایده رو دارن دیگه فکر میکنن

یعنی ماها کلی هم درس می خونیم میریم دانشگاه های خوب هنر دیگه

باید رتبه های خوب داشته باشیم

اصلا تمرینش، درسش باید کلی ساعت ها وقت بذارین

به هر حال اون زمان اینجوری بود و بعد

همون زمان هم شروع کردم به خوندن

خب مامانم همیشه میخوند صداشو دوست داشتم ولی بیشترموسیقی پاپ می خوندن

ولی من نمی دونم چرا، ناخودآگاه دلم با اون اشعار موسیقی سنتی بیشتر یکی میشد

نمی دونم چرا، همیشه می شستم این شعرها رو می نوشتم که حفظ کنم

این سلیقه‌ست دیگه سه نفر آدم

سه تفکر و سلیقه مختلف کنار هم جمع شدن این خودش خیلی قشنگه، تفکراتشون و نگاهشون

بعد دیگه از اون موقع، مثلا شاید از زمانی که هیجده تا بیست سالم بود

شروع کردم یه ذره جدی تر موسیقی رو یاد گرفتن

بعد از اون ردیف های موسیقی رو به صورت خیلی جدی تر یاد گرفتم

تا اینکه اومدم ونکور بعد هم با بچه ها آشنا شدم

و تو چی؟

منم با عرض شرمندگی هنر خوندم

ای داد بیداد نشد اینا همه هنر خوندن

دیگه شطرنجی کنید ما رو

شما به خاطر حجاب و پوشش و اینا که شطرنجی باید میشدید از ابتدا،

ولی خب الان برای هنر خوندنم اضافه

بله هنرستانی بودم طراحی گرافیک خوندم

- توی ایران؟ - بله، حدود ده سال توی این زمینه کار کردم

به عنوان طراح گرافیک

و بعد که مهاجرت کردم به ونکوور اینجا رفتم توی شاحه‌ی طراحی داخلی

الان به عنوان طراح داخلی دارم کار می کنم

ولی گروه موسیقی تون رو هم دارید چجوری شد که به موسیقی علاقه مند شدی؟

من هم از همون ایران به قول آتوسا جون از بچگی می خوندیم همه مون

ولی موسیقی سنتی رو از همون ایران کلاس ها رو رفتم، ردیف ها رو کامل یاد گرفتم

ساز تار رو شروع کردم یاد گرفتم همزمان

- تو هم ساز میزنی؟ -نه

- شروع کردم ولی ادامه ندادم - اشکالی نداره

بعد دیگه، فعالیت های تک و توکی داشتم

آهنگ هایی اجرا کردم ولی با گروه آشنا شدن خودش خیلی...

- توی ایران فعالیت داشتی؟ - توی ایران خیلی به سختی

یعنی واقعاً یکی از دلایلی که همه ما به نوعی مهاجرت می کنیم

همین محدودیت ها و سانسور هاست

فرار از سانسور و خفقانه دیگه وگرنه میموند توی کشور خودش میخوند

بله فقط همین سانسور کردن صدا و به عنوان بک بوکال میتونی بخونی

بک وکال هم من خودم به شخصه شاهدم که

مثل سارا نائینی رو نمی دونم میشناسین یا نه بک وکال نمیذاشتن

صدای سار رو قطع می‌کردن توی کنسرت های علیرضا عصار

تجربه‌ش رو داشتم بک وکال که خوندم میکروفونمو انقدر صداش رو آورده بودن پایین

اصلا خودم نمی دونستم دارم چیکار می کنم و چی میخونم

میدونم صدا رو میوردن پایین، نمی ذاشتن

بعد استادم هی میگفت بیا جلو، بیا جلوی میکروفن

منم نمی دونستم، تجربه های اولم هم بود که توی ایران به صورت بک وکال خوندم

ولی اون حسی که آدم باید داشته باشه رو همیشه فکر میکنی

- که خب داری یه جورایی پاک میشی دیگه - درسته

یه سر بریم به اتاق فرمان دوباره برمی گردم در خدمت شما خواهیم بود

- خیلی خوش اومدید - همچنان در خدمت گروه هزار آوا هستیم

- ممنون - هنرمندان خوب

مرسی

توی این چند روز گذشته توی شرایطی که توی ایران هست

توی شرایطی که توی کشورمون هست

و خبرهای بد هر روز و هر ساعت توی صفحات اجتماعی

قلب همه‌ی ما رو به درد میاره

یکی دوتا کار یکی دوتا آهنگ خیلی تاثیر گذار بود

یکی اون آهنگ قدیمی "بلا چاو" که ایتالیایی هست

چند بار به مدل های مختلف اینو اجراش کردن

یکی دیگه از اجراهاش اجرای شکیب مصدق بود، خواننده افغان

که این رو دقیقا دو سال قبل از اینکه به وضعیت ما دچار بشن

خوند

خونده بود در اوج آزادی زمانی که زن و مرد می تونستن که در کنار هم بشین و لذت ببرن

حالا شما سه نفر الان اینجا این فرصت خیلی خوبیه که

این آهنگ بلا چاو رو حالا نه اون ورژن ولی یه ورژن دیگه یه فرم دیگش رو آماده کنید

می دونم هم که آماده نیستین می دونم هم که تمرین ندارید ولی خب

- این کارو برا مردم... - انجام بدید لطفا

یه ذره سعی می کنیم هزار آواییش کنیم تا جایی که بتونیم

برای همراهی واقعا

پس همراه ما باشید این اجرای فوق العاده شما رو ببینیم

ممنون

مرگ مهسا امینی پس از امتناع از حجاب کامل

زنان "ساسکاچووان" کانادا به حمایت از زنان در ایران موهای خود را کوتاه میکنند

بعد از مرگ مهسا امینی تظاهرات زیادی در سراسر دنیا در حال برگزاری است

او تحت بازداشت گشت ارشاد که در مورد قوانین حجاب و پوشش زنان است، فوت شد

خاک این گندم تو خیابونه

خوشه‌ی خشم من و تو تشنه‌ی بارونه

حق ما کم نیست زانوی غم نیست

قلب ما که دور از هم نیست

دنیای تاره این یه آغازه

پنجره تا رویا بازه

یا همه با هم یا همه تنها

اوه، بلا چاو بلا چاو بلا چاو چاو چاو!

میپریم از خواب یک شب مهتاب

ما که بیداریم تا فردا

آخرش زنجیر ظلم عالمگیر

میشکنه با دستای ما

خاک این گندم تو خیابونه

خوشه‌ی خشم من و تو تشنه‌ی بارونه

حق ما کم نیست زانوی غم نیست

قلب ما که دور از هم نیست

نیای تاره این یه آغازه

پنجره تا رویا بازه

یا همه با هم یا همه تنها

اوه، بلا چاو بلا چاو بلا چاو چاو چاو!

میپریم از خواب یه شب مهتاب

ما که بیداریم تا فردا

آخرش زنجیر ظلم عالمگیر

میشکنه با دستای ما

یا همه با هم یا همه تنها

اوه، بلا چاو بلا چاو بلا چاو چاو چاو!

میپریم از خواب یه شب مهتاب

ما که بیداریم تا فردا

آخرش زنجیر، ظلم عالمگیر

میشکنه با دستای ما

بسیار عالی تازه اینو تمرینم نداشتید

- نه دیگه - دمتون هم گرم، فوق العاده بود

لطف دارید

این هزار آوا معنی خاصی داره؟

به جز حالا اون معنی که از روی کلماتش مشخصه

شما حساسیت خاصی هم روی اسمش داشتین

معنی خاصی داره بله

در زمانی که داشتیم دنبال اسم برای گروهمون می گشتیم

به یاد بلبل هزار افتادیم

که در واقع تنها گونه ای از بلبل هست که آوازش رو خلق میکنه

و هیچوقت یک آوازی رو تکرار نمیکنه

هر بار یک نغمه جدیدی رو میسازه

فقط در صورتی که آزاد باشه و در بند نباشه


چند شنبه با سینــا | فصل چهـارم | قسمت 3 | با حضور گـروه هَــزار آوا (3) A few Saturdays with Sina The fourth chapter Part 3 with the presence of Hazar Ava group (3) Qualche sabato con Sina Il quarto capitolo Parte 3 Con la presenza del gruppo Hazar Ava (3)

و نام گروهشونم هَزار آواست And the name of their band is "Hazar Ava"

که در ابتدا At first we would listen to one of their songs and then we will chat with them.

یکی از اجراهای فوق العاده شون رو می بینیم و در ادامه در خدمتشون خواهیم بود

ایران هنگام کار است Iran it is time for work, get up and see

برخیزو ببین

ایران Iran!

بختت در انتظارست از پا منشین Your fortune awaits you, do not stand down.

ایران Iran!

ایران هنگام کار است برخیز و ببین Iran it is time for work, get up and see

ایران - Iran - Iran

بختت در انتظارست از پا منشین Your fortune awaits you, do not stand down. - Do not stand down - Iran

ایران Iran!

از شوق فراوان From a lot of oppression every corner is rising.

هر گوشه شوری

به پاست

خون ها شده پا مال Bloods has been disregarded, and their redeem is freedom.

آزادیش خونبهاست

ممنون

- خیلی خوشومدید - مرسی خیلی لطف کردید - Very beautiful - Very beautiful

- خیلی محبت کردید - مرسی - Thank you for your performance - Thank you

ممنون

پگاه Pegah

بنفشه Banafsheh, Atoosa, Shadi.

آتوسا شادی

اون منم، خوشبختم Great to meet you.

- زنان ایرانی - خیلی خوشبختم The women of Iran

زنان ایرانی که ما بهشون افتخار می کنیم The Iranian women whom we are so proud of.

قربان شما ممنون

- و مردمی که همیشه همراه ما هستن - همراه ما هستن And men who are always supportive

- خیلی لطف کردید اومدین -خیلی ممنون - much obliged - Thank you

- به افتخار شما - خیلی دمتون گرم Well done to you.

- چه آهنگ زیبایی بود و چقدر عالی بود - ممنون What a beautiful song, it was awesome.

یه کم راجع به خودتون بگید Tell us a little bit about yourself, how did you started a band?

چه جوری شد اصلا یک گروه را تشکیل دادین

چه جوری اصلا همدیگه رو میشناسین How do you know each other?

چه جوری شروع کردین یه کم راجع به خودتون بگید How did you start? Tell us about yourself.

قبل از اینکه درمورد خودمون بگم Before I say anything about ourselves,

راجع به آهنگی که، قطعه ای که پخش شد توضیح بدم که I want to explain about the song that we performed.

قطعه ساخته درویش خان هستش The song is written by "Darvish Khan",

وشعر از ملک الشعرای بهار and the lyrics by "Malekoshoaraye Bahar",

و این اجرایی که ما کردیم در حقیقت تنظیم جدیدی بود and our performance was actually a new arrangement,

- توسط استاد امیر اسلامی - به به - by master "Amir Islami", - Yes

که ما براتون اجرا کردیم and we performed it for you.

- بسیار زیبا بود - خیلی ممنون It was very beautiful, It was very beautiful.

- بسیار زیبا بود - بعدم

در مورد گروهمون ما "هَزار آوا" هستیم About our band, we are "Hazar Ava"

سال ۲۰۱۶ توسط آقای امیر اسلامی In 2016 by Mr "Amir Islami",

ما دور همدیگه جمع شدیم we got together,

ایشون به ما پیشنهاد تشکیل یه گروه رو دادن he offered us to start a band.

خب هر کدوم به صورت جداگانه داشتیم کار می کردیم We were all working solo and we were not famous,

-خیلی شناخته به اون صورت نسبت به هم

- کار موسیقی میکردین جداگونه - بله جداگونه -So worked as solo artists. - Yes, solo.

بعد با هم که آشنا شدیم Then after meeting each other,

خب صداهای همدیگهر رو مسلما خیلی خوشمون اومد we really liked each other's voice of course and then...

دوست داشتیم و بعد

این ایده رو که ایشون به ما دادند که گروه رو تشکیل بدیم after he gave us the idea of starting a band,

خیلی باهاش موافق بودیم we agreed and felt like it's a great idea.

و به نظرمون اومد ایده خوبیه

و در حقیقت هدف هزار آوا and actually the purpose of "Hazar Ava",

از ارائه موسیقی for releasing music,

موسیقی اجرای قطعات موسیقی کلاسیک ایرانی was performing Iranian classical music songs as a choir,

به صورت همنوایی و به صورت هارمونی هستش and singing harmony.

- فوق العاده زیبا فوق العاده - ولی شما کارتون که موسیقی نیست

- هرکدوم یه تحصیلات دیگه ای دارین - بله - Yes. - Yes.

چرا به موسیقی رو آوردین Why did you turned to music and what are you doing for living?

و چیکار می کنین در زندگی روزمرتون

همه رشته هاتون You have different educations.

خب من خودم به شخصه چون توی یه خانواده ای بزرگ شدم Well, personally I grew up in a family that...

شدم که موسیقی نقش خیلی مهمی توش بازی میکرد music had a very important rule and...

و احترام بسیاری برای موسیقی قائل بودند they respected music very much,

در عین حال که هم پدر هم مادر although both of my parents had government jobs and...

شغل دولتی داشتن و کار اصلیشون موسیقی نبود their job was not music but...

نبود ولی همیشه به اصطلاح موسیقی در خونه ما جریان داشت

به همین شکل ما هم از کودکی با موسیقی بزرگ شدیم

ولی یه نکته متاسفانه بود که

هیچوقت موسیقی رو به عنوان یک کار جدی music never was a real career and...

جدی به عنوان یه کاری که شما شغل می تونید - it was not a job. - It was not viewed as job.

- در صورتیکه در جاهای دیگه‌ی دنیا شغله - در واقع تلقی کنید، بله - But in other places it is a real job - Yes exactly.

در ایران متاسفانه مرسوم نبود Unfortunately in Iran it was not like that,

و همه باید می رفتند یک رشته دیگه و تحصیل می کردن and everyone should educate in other fields of study.

- به خصوص خانم ها - و اگر دوست داشتن And if you liked you could study music on the side, I personally...

موسیقی رو ادامه می دادن در هر صورت من خودم

طراحی داخلی رو در اتریش به اصطلاح تحصیل کردم studied interior design in Austria.

- دکتر یعنی نیستی؟ زدی توی کار هنری که - نه So you are not a doctor? You studied art anyway.

کار هنری بدون دکتر مهندس شدن ارزشی نداره Art has no value without being a doctor or an engineer.

نه دیگه، نه No I didn't became a doctor.

ولی اتریش یعنی موسیقی رو هم همونجا توی اتریش... So Austria, you studied music in Austria?

من موسیقی اصیل رو در واقع پیش پدرم کار کردم I learned Iranian classic music from my father,

چون ایشان استاد آواز هستن و خب ردیف رو در واقع نزد...

استاد کریمی، دوامی، بنان

پدرم شاگرد این اساتید بودن و من این شانس رو داشتم که تونستم

در واقع ردیف آوازی موسیقی ایرانی رو

که در واقع پایه و اساس موسیقی اصیل و کلاسیک هست رو پیش پدرم یاد بگیرم

و اونو در کانادا یاد گرفتم،نه اتریش اتریش فقط درس خوندنم، متاسفانه I only studied in Austria.

کاشکی اونجام یه کاری کرده بودم I wish I did some music in Austria too.

خیلی سال هم هست که از ایران اومدی فکر می کنم And it's been a lot of year that you migrated from Iran.

بله، بله، من حدود سی و شش سال هست که از ایران خارج شدم It is 36 years now that I have migrated from Iran.

- پدرم توی همون کانادا بودن - بله پدرم، همه‌ی خانواده کانادا هستن Yes my father and my family are living in Canada.

ﯾﺎﺭ ﺟﺎﻧﯽ ﻣﻦ ﺍﮔﺮ ﻧﻤﺎﯾﺪ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﯾﺎﺭ ﺟﺎﻧﯽ ﻣﻦ ﺍﮔﺮ ﻧﻤﺎﯾﺪ ﻧﮕﺎﻫﯽ My dear lover. My dear lover. If she glance at me for a moment.

نگاهی به ماهی A glance to the moon

ﺍﺯ ﺷﺐ ﻏﻢ ﻣﻦ ﺁﻥ ﻣﻪ ﺯﺩﺍﯾﺪ ﺳﯿﺎﻫﯽ That moon will clean the darkness from my night.

زداید سیاهی

زداید سیاهی Will clean the darkness.

خانواده شما چه جوری بوده؟ How was your family?

نه خانواده‌ی من خیلی خداروشکر خیلی همیشه منو ساپورت می کردن از اول Thank God that my family sported me from the beginning,

من طراحی پارچه و لباس دانشگاه هنر درس خوندم I studied design of cloth and dress in art academy of Tehran.

از قبلش هم یادمه من نمره هام خیلی خوب بود و همیشه معدل بالایی داشتم And before that I remember that my scores was very good, and I always had high average score.

همه به مامانم میگفتن که نذار بنفشه بره مثلا Everybody was telling my mom that don't allow Banafsheh to study art.

همینجوری هنر اینا بخونه چون خانواده ام خیلی هنری بودن

مثلا خاله‌م نقاش بود منم ناخودآگاه دوست داشتم اینجوری باشم so I wanted to work in arts too.

فکر می کردم خب بهترینم اینه ولی خب اولش

من یادمه مثلا جلسه میذاشت مدیر مدرسه مون

یا ناظم مدرسه مون که مثلا بنفشه رو نذارین بره هنر بخونه always telling my mother that don't let Banafsheh to study art.

- ولی، آره - چرا آخه؟ - But in the end... - Why?

نمی دونم مثلا میگفت حیفه حیفه این، این کلمه حیفه رو... I don't know, they were saying it is a waste of talent.

یعنی تو در نظر بگیر علاوه بر دخالت توی مو ، لباس، پوشش Just think that in addition to interfering in hair style... and clothing and all of that,

و موسیقی، خوندن، رقصیدن، همه چی in music, singing, dancing and everything

می خواسته بره هنر بخونه خود دانشگاه هنرم داشته برای دخترا She wanted to study art in the university that has art for girls,

می تونستن برن میگفته نرو they were saying don't go

یعنی یه فرمی، هرجوری شده باید این سانسوره رو انجام بدن They must do their censorship anyway.

ولی خب پدر مادرم خداروشکر گوش نکردن But thankfully my parents... - They didn't listen. - yes they didn't listen,

بعد دیدن من واقعا استعداد دارم گفتن خب برو کاری که میخوای بکن and because I had talent, they say do whatever you want to do.

خوب از همون زمانی که دیگه شروع کردم From the time I was studying painting in art school,

چه هنرستان نقاشی می خوندم بعدشم که رفتم دانشگاه and after that when I went to college,

- شروع کرده بودم موسیقی رو دنبال کردن - توی هنریتان هنر هم بودی

یعنی هنر میخوندی، بعد اون مدیر اینا جلسه گذاشته بودن که نرو هنر

اصلا قبل از اینکه ما انتخاب رشته کنیم برای هنرستان When you are choosing your field of study,

میگن شما نمره هات خوبه یا معدلت خوبه نرو هنرستان they come and say your scores are high don't go to art school.

- به خدا - آره، آره اینو شنیدم Yes, yes I heard that before.

تو میگن کسایی که درس نخونن برن They say art school is for those who won't study hard. - Yes exactly. - Exactly.

یعنی تعاریفی که... کسی که درس نخونه میره هنرستان، مثلا Anyone who is not study hard enough would go to art school.

چرا؟ Why?

بعد همه‌م این ایده رو دارن دیگه فکر میکنن And everybody think this way,

یعنی ماها کلی هم درس می خونیم میریم دانشگاه های خوب هنر دیگه although we study hard for good art colleges,

باید رتبه های خوب داشته باشیم - It is not easy thing to do. - with great scores.

اصلا تمرینش، درسش باید کلی ساعت ها وقت بذارین You have to practice and put a lot of hours to get in.

به هر حال اون زمان اینجوری بود و بعد Anyway back then it was like that and so yeah...

همون زمان هم شروع کردم به خوندن I started singing back then,

خب مامانم همیشه میخوند صداشو دوست داشتم ولی بیشترموسیقی پاپ می خوندن my mom was always singing and I liked her voice but she sang pop songs,

ولی من نمی دونم چرا، ناخودآگاه دلم با اون اشعار موسیقی سنتی بیشتر یکی میشد but I don't know why I liked classic music poems more,

نمی دونم چرا، همیشه می شستم این شعرها رو می نوشتم که حفظ کنم I don't know why? I always memorized their poems,

این سلیقه‌ست دیگه سه نفر آدم It is the matter of taste, three person with three different taste got together,

سه تفکر و سلیقه مختلف کنار هم جمع شدن این خودش خیلی قشنگه، تفکراتشون و نگاهشون and it is beautiful itself.

بعد دیگه از اون موقع، مثلا شاید از زمانی که هیجده تا بیست سالم بود And then since I was 18 to 20,

شروع کردم یه ذره جدی تر موسیقی رو یاد گرفتن I started learning music more seriously

بعد از اون ردیف های موسیقی رو به صورت خیلی جدی تر یاد گرفتم

تا اینکه اومدم ونکور بعد هم با بچه ها آشنا شدم

و تو چی؟ And...

منم با عرض شرمندگی هنر خوندم - what about you? - Sorry but I studied art too.

ای داد بیداد نشد اینا همه هنر خوندن They are all studied art

دیگه شطرنجی کنید ما رو Put a mast over my face.

شما به خاطر حجاب و پوشش و اینا که شطرنجی باید میشدید از ابتدا، You should be masked because of hijab and clothing,

ولی خب الان برای هنر خوندنم اضافه but for studying art we put another mask on you.

بله هنرستانی بودم طراحی گرافیک خوندم Yes, I was in art school and I studied graphic design.

- توی ایران؟ - بله، حدود ده سال توی این زمینه کار کردم Yes, I worked as a graphic designer for ten years,

به عنوان طراح گرافیک

و بعد که مهاجرت کردم به ونکوور اینجا رفتم توی شاحه‌ی طراحی داخلی

الان به عنوان طراح داخلی دارم کار می کنم

ولی گروه موسیقی تون رو هم دارید چجوری شد که به موسیقی علاقه مند شدی؟ But you have the band too, how did you get interested to music?

من هم از همون ایران به قول آتوسا جون از بچگی می خوندیم همه مون I got into music when I was in Iran we were all sang since childhood,

ولی موسیقی سنتی رو از همون ایران کلاس ها رو رفتم، ردیف ها رو کامل یاد گرفتم so I learned Iranian classic music in Iran, I went to vocal classes

ساز تار رو شروع کردم یاد گرفتم همزمان and I learned to play Tar instrument

- تو هم ساز میزنی؟ -نه - Are you playing instrument too? - No.

- شروع کردم ولی ادامه ندادم - اشکالی نداره I learned a bit but I didn't continue to learn.

بعد دیگه، فعالیت های تک و توکی داشتم and then I had some performances,

آهنگ هایی اجرا کردم ولی با گروه آشنا شدن خودش خیلی... How was performing in Iran? but being in a band is so different.

- توی ایران فعالیت داشتی؟ - توی ایران خیلی به سختی

یعنی واقعاً یکی از دلایلی که همه ما به نوعی مهاجرت می کنیم

همین محدودیت ها و سانسور هاست

فرار از سانسور و خفقانه دیگه وگرنه میموند توی کشور خودش میخوند Running from censor. If there was no censor she would have stayed in her country and sing.

بله فقط همین سانسور کردن صدا و به عنوان بک بوکال میتونی بخونی censoring women's voice and only being allowed to sing as back vocal.

بک وکال هم من خودم به شخصه شاهدم که I personally witnessed that...

مثل سارا نائینی رو نمی دونم میشناسین یا نه بک وکال نمیذاشتن For example do you know Sara Nayini?

صدای سار رو قطع می‌کردن توی کنسرت های علیرضا عصار they wouldn't allow her to sing back vocal in Alireza Asar concerts.

تجربه‌ش رو داشتم بک وکال که خوندم میکروفونمو انقدر صداش رو آورده بودن پایین - They turned the microphone off. - I had the same experience. When I was singing back vocal they turned down the volume so much,

اصلا خودم نمی دونستم دارم چیکار می کنم و چی میخونم I couldn't hear myself

میدونم صدا رو میوردن پایین، نمی ذاشتن I know they turn the volume down.

بعد استادم هی میگفت بیا جلو، بیا جلوی میکروفن My teacher were saying come closer, closer to microphone,

منم نمی دونستم، تجربه های اولم هم بود که توی ایران به صورت بک وکال خوندم and I didn't know because it was my early performances in Iran, singing as back vocal, but...

ولی اون حسی که آدم باید داشته باشه رو همیشه فکر میکنی the feeling that you have is that somehow you are fading.

- که خب داری یه جورایی پاک میشی دیگه - درسته That's right.

یه سر بریم به اتاق فرمان دوباره برمی گردم در خدمت شما خواهیم بود Let's go to control room and we will be back again.

- خیلی خوش اومدید - همچنان در خدمت گروه هزار آوا هستیم We are still with "Hazar Ava" band.

- ممنون - هنرمندان خوب Great artists.

مرسی Thank you.

توی این چند روز گذشته توی شرایطی که توی ایران هست In the past few days, with the situation in Iran,

توی شرایطی که توی کشورمون هست the situation in our country and...

و خبرهای بد هر روز و هر ساعت توی صفحات اجتماعی and bad news every day and Avery hour in the social media that breaks our heart.

قلب همه‌ی ما رو به درد میاره

یکی دوتا کار یکی دوتا آهنگ خیلی تاثیر گذار بود One or two music tracks was very touching.

یکی اون آهنگ قدیمی "بلا چاو" که ایتالیایی هست One of them was Italian song "Bella Ciao"

چند بار به مدل های مختلف اینو اجراش کردن Different version of it was performed,

یکی دیگه از اجراهاش اجرای شکیب مصدق بود، خواننده افغان One of its versions... was Shakib Mosadegh, Afghan singer,

که این رو دقیقا دو سال قبل از اینکه به وضعیت ما دچار بشن that sang this song two years before they become like us.

خوند

خونده بود در اوج آزادی زمانی که زن و مرد می تونستن که در کنار هم بشین و لذت ببرن In the time of freedom, when man and women could sit beside each other and enjoy it.

حالا شما سه نفر الان اینجا این فرصت خیلی خوبیه که Now that you three are here it's a great chance...

این آهنگ بلا چاو رو حالا نه اون ورژن ولی یه ورژن دیگه یه فرم دیگش رو آماده کنید to sing another version of the "Bella Ciao" for us.

می دونم هم که آماده نیستین می دونم هم که تمرین ندارید ولی خب I know you are not prepared and didn't practice it,

- این کارو برا مردم... - انجام بدید لطفا but do it for the people.

یه ذره سعی می کنیم هزار آواییش کنیم تا جایی که بتونیم We will try to sing it in Havar Ava style

برای همراهی واقعا Let's see how it goes.

پس همراه ما باشید این اجرای فوق العاده شما رو ببینیم So let's hear your incredible performance.

ممنون "Any day of the week with Sina"

مرگ مهسا امینی پس از امتناع از حجاب کامل Mahsa Amini died after refusing to wear hijab.

زنان "ساسکاچووان" کانادا به حمایت از زنان در ایران موهای خود را کوتاه میکنند Saskatchewan women are cutting their hair in support of women in Iran.

بعد از مرگ مهسا امینی تظاهرات زیادی در سراسر دنیا در حال برگزاری است Demonstration are being held around the world after Mahsa Amini's death.

او تحت بازداشت گشت ارشاد که در مورد قوانین حجاب و پوشش زنان است، فوت شد

خاک این گندم تو خیابونه This wheat's soil is in the street.

خوشه‌ی خشم من و تو تشنه‌ی بارونه Cluster of our anger is thirsty for rain.

حق ما کم نیست زانوی غم نیست Our rights is not little it is not a sad hug.

قلب ما که دور از هم نیست Our hearts is not far away from each other.

دنیای تاره این یه آغازه A new world is just a beginning.

پنجره تا رویا بازه The window is open through the dream.

یا همه با هم یا همه تنها All of us together or all of us alone.

اوه، بلا چاو بلا چاو بلا چاو چاو چاو! Bella Ciao, Bella Ciao, Bella Ciao Ciao Ciao

میپریم از خواب یک شب مهتاب We wake up from sleep, one night in moonlight.

ما که بیداریم تا فردا We are all awake until tomorrow.

آخرش زنجیر ظلم عالمگیر At the end the chain, worldwide oppressed

میشکنه با دستای ما Will break with our hands

خاک این گندم تو خیابونه This wheat's soil is in the street.

خوشه‌ی خشم من و تو تشنه‌ی بارونه Cluster of our anger is thirsty for rain.

حق ما کم نیست زانوی غم نیست Our rights is not little it is not a sad hug.

قلب ما که دور از هم نیست Our hearts is not far away from each other.

نیای تاره این یه آغازه A new world is just a beginning.

پنجره تا رویا بازه The window is open through the dream.

یا همه با هم یا همه تنها All of us together or all of us alone.

اوه، بلا چاو بلا چاو بلا چاو چاو چاو! Bella Ciao, Bella Ciao, Bella Ciao Ciao Ciao

میپریم از خواب یه شب مهتاب We wake up from sleep, one night in moonlight.

ما که بیداریم تا فردا We are all awake until tomorrow.

آخرش زنجیر ظلم عالمگیر At the end the chain, worldwide oppressed

میشکنه با دستای ما Will break with our hands

یا همه با هم یا همه تنها All of us together or all of us alone.

اوه، بلا چاو بلا چاو بلا چاو چاو چاو! Bella Ciao, Bella Ciao, Bella Ciao Ciao Ciao

میپریم از خواب یه شب مهتاب We wake up from sleep, one night in moonlight.

ما که بیداریم تا فردا We are all awake until tomorrow.

آخرش زنجیر، ظلم عالمگیر At the end the chain, worldwide oppressed

میشکنه با دستای ما Will break with our hands

بسیار عالی تازه اینو تمرینم نداشتید Very beautiful. You didn't have any practice.

- نه دیگه - دمتون هم گرم، فوق العاده بود - Yes. - Thank you so much. - Thanks. - Well done to you.

لطف دارید incredible

این هزار آوا معنی خاصی داره؟ The name "Hazar Ava" Does it have a special meaning?

به جز حالا اون معنی که از روی کلماتش مشخصه Besides the meaning of it words?

شما حساسیت خاصی هم روی اسمش داشتین - You were very sensitive about the name. - Yes.

معنی خاصی داره بله Yes it has a special meaning.

در زمانی که داشتیم دنبال اسم برای گروهمون می گشتیم When we were looking for a name for our band,

به یاد بلبل هزار افتادیم We remembered Hazar nightingale.

که در واقع تنها گونه ای از بلبل هست که آوازش رو خلق میکنه It is the only species of nightingale that create its own song,

و هیچوقت یک آوازی رو تکرار نمیکنه and never repeat a song.

هر بار یک نغمه جدیدی رو میسازه Every time it create a new song.

فقط در صورتی که آزاد باشه و در بند نباشه Only if it is free and not inside a cage.