×

We use cookies to help make LingQ better. By visiting the site, you agree to our cookie policy.


image

BBC Persian Pargar Podcast, 3. جنگ روانی امریکا و ایران US - Iran media wars (1)

3. جنگ روانی امریکا و ایران US - Iran media wars (1)

-جنگ روانی احساسات را هدف قرار می دهد تا از طریق آن افکار را عوض کند. دولت های امریکا و ایران که درگیر یک جنگ روانی شده اند این را می دانند. این جنگ روانی چه برد و باخت هایی و چه عاقبتی ممکن است داشته باشد؟

سلام. ترامپ می گوید در ایران نان پیدا نمی شود. رهبر ایران می گوید ترامپ حتی ارزش مبادلۀ پیام هم ندارد. احتمالا دونالد ترامپ تصور می کند جنگ اقتصادی با ابزار تحریم ها به همراه اظهارات این چنینی او را به هدفش نزدیک می کند و رهبر ایران هم فکر می کند ترامپ پیش از آنکه به هدفش برسد از گردونه خارج می شده. این وضعیت مردم ایران را به شدت نگران کرده است. شاید به همین دلیل است که جمهوری اسلامی تلاش برای اثرگذاری بر افکار عمومی را شدت بخشیده تا در این جنگ روانی عقب نماند. ولی هدف اصلی هر یک از طرفین ماجرا چیست؟ اگر هدف هر یک از آن ها این است که طرف دیگر کوتاه بیاید به نظر نمی رسد چنین نتیجه ای با این شیوه ها حاصل شود. در برنامۀ این هفته می پرسیم برداشت هر یک از دو مهمان برنامه از جنگ روانی توصیف شده چیست و چه برد و باخت هایی برای طرفین و چه خطراتی در آن می بینند. ویکتوریا طهماسبی استاد دانشگاه در تورنتو در مورد کارزارهای رسانه ای برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی تحقیق کرده و امیر طاهری روزنامه نگار و تحلیل گر سیاسی سیاست های امریکا در خاورمیانه و همین طور سیاست های ایران را از نزدیک دنبال می کند. خیلی خوش آمدید. خانم طهماسبی شما فکر می کنید این جنگ روانی که راجع بهش صحبت کردم در مقدمه این هدفش تاثیر گذاری روی سیاست مدارانه یعنی روی طرف مقابل، حاکمان ایران یا حاکمان امریکا یا هدفش تاثیرگذاری روی افکار عمومیه برای اینکه اینا دو تا چیز متفاوت ان و احتمالا راهکارهای متفاوت می طلبن.

-با سلام به آقای طاهری. ببینید برای اینکه ما درک مشخص و روشنی داشته باشیم که این جنگ رسانه ای چی هست و زمین بازیش به چه صورت تعیین شده و مکانیسم هاش چی هستش اجازه بدین که اگر ممکنه من یه تعریف مختصری از جنگ رسانه ای اینجا خدمت شما بگم و اونم اینه که جنگ رسانه ای یکی از شیوه های جنگ روانی هستش که آمریکا در واقع به وجود آورنده ش هست و بسیار زبانش رو خودش اختراع کرده و معمولا با جنگ اقتصادی و جنگ سیاسی همراه هست و اونجوری که تاریخ به ما نشون می ده پیش زمینۀ جنگ نظامی هستش. د ررابطه با ایران پیش زمینۀ خیلی تاریخ بسیار قدیمی داره مال الان هم نیستش زمان جرج بوش وقتی که هفتاد و پنج میلیون داره تخصیص داده شد به رسانه های فارسیی زبان همون موقع هم این جنگ روانی وجود داشت و از زمانی که در واقع امریکا به این نتیجه رسید که به قول معروف کودتای نظامی در کشورهای مختلف جوابگو نیست برای سیاست خارجیش به قول آقای جرج بوش سعی کرد که ذهن و قلب ها رو تسخیر بکنه و در واقع جنگ روانی یه جنبه داره. سه جنبه ش یکی برای تأثیرگذاری روی افکار عمومی خود مردم امریکاست. یکی علیه دولت متخاصم هستش، اینجا می تونیم بگیم جمهوری اسلامی. و مهم ترین جنبه ش در واقع تاثیرگذاری یا ارعاب یا ناامید کردن یا بی آینده کردن اذهان افکار عمومی ایرانی ها هستش برای همین به نظر ما می گیم جنگ رسانه ای ولی واقعا وقتی که به خصوص الان که شدت گرفته و تنش بسیار زیادی بین امریکا و ایران هستش تقریبا به یک حالت ترور رسانه ای رسیده. خشونتی که هر روز بر سر ایرانی هایی که در ایران زندگی می کنن به هر حال این بمباران رسانه ای واقعا اضطراب عمومی ناامیدی عمومی رو به وجود آورده در بین ایرانی ها که به هر حال کمتر از تحریم اقتصادی ای که امریکا بر علیه مردم ایران اعمال می کنه شاید نباشه.

-شما به نوبت می گید جنگ رسانه ای و جنگ روانی. این دو تا رو یکی می دونید یا یکی از این ها بخشی از دیگریه؟

-جنگ رسانه ای بخشی از جنگ روانی هستش. ببینید مثلا به طور مثال آقای ترامپ خودش تجسم عینی جنگ رسانه ای هستش. یعنی بر خلاف آقای اوباما که با زبان دیپلماسی ترجیح می داد با خاورمیانه و مردم خاورمیانه صحبت کنه آقای ترامپ همون جور که مثلا بهش مثال زدید وقتی می گه که ما آنچنان چیز کردیم این فشار اقتصادی به ایران آوردیم و میگه ایران ولی خب مسلما مردم ایران شاملش میشه که حتی نون ندارن بخورن، این غلو کردن در مورد اینکه مردم ایران حتی نون ندارن بخورن خودش بخشی از این جنگ روانی هستش.

-آقای طاهری فکر می کنید جمهوری اسلامی تونسته در این کارزار به یه شکلی خنثی کنه یا در واقع کوتاه نیاد و امتیازهایی بگیره در این جنگ روانی؟

-بله اولا باید بگم که جنگ روانی رو امریکایی ها اختراع نکردن بلکه از عهد باستان وجود داشته. اگه توسیدید رو بخونید، تاریخ نویس یونانی، جنگ پلو پونز بین آتن و اسپارت با جنگ روانی شروع شد. بهش می گن گفت و شنود ملیان the melian dialogue که اگه بخونین می دونین. بنابراین می دونین فورا حمله به امریکا و فورا حمله به ترامپ ما رو به جایی نمی رسونه. جنگ روانی تاریخ خیلی زیادی داره. آلمان هیتلری ازش استفاده کرد. بریتانیا در زمان جنگ ازش استفاده کرد. اتحاد شوروی موقعی که وجود داشت استفاده کرد. همه در کتاب گیل گمش، قدیمی ترین کتاب موجود نمونه هایی از جنگ روانی رو می بینین. ولی در حال حاضر به نظر من اونچه اهمیت داره جنگ روانی به اون صورت نیست بلکه جنگ اقتصادی ای است که آقای ترامپ علیه جهوری اسلامی راه انداخته با یک تکنیکی که بهش می گن فشار از نزدیک proximity pressure یعنی یک جوری که استخوناتون بکشنه. جنگ تبلیغاتی زیادی علیه جمهوری اسلامی نیست مثلا ایالات متحده چندین رادیوی فارسی زبون رو کنترل می کنه ولی اینا هیچ کدوم یه جنگ روانی یا کارزار رسانه ای علیه جمهوری اسلامی راه نینداخته ان. و بعضیاشون دو طرف رو یعنی هم جمهوری اسلامی رو منعکس می کنن هم نظر آقای ترامپ رو. مطبوعات امریکا به طور کلی به جز نیویورک پست و وال استریت ژورنال سمپاتی دارن نسبت به جمهوری اسلامی و بیشتر نظریات جمهوری اسلامی رو منعکس می کنن بنابراین دو طرف با هم مساوی نیستن در حالی که وسایل ارتباط جمعی در ایران نمی تونن نظریات امریکا رو منعکس بکنن. از اینکه بگذریم این جنگ یک جنگ نامساوی هستش برای اینکه اتفاقاتی که داره میفته برای ایالات متحده خرجی نداره، طوریشون نمی شه فقط اعلام می کنن که اگه می خواین با ایران و جمهوری اسلامی معامله بکنین با ما نمی تونین معامله کنین، ولی برای جمهوری اسلامی خرج داره. دو هفته پیش چهار هزار پروژه رو اینا متوقف کردن. یعنی مسئله این نیست که ایرانی ها نون ندارن. نون دارن و می دونی ایران فقط یازده درصد از نیازهای کشاورزیش رو وارد می کنه بر خلاف نظر آقای ترامپ بنابراین کسی گرسنه و اینا هنوز نیست و تا شش ماه هم

-فکر می کنید چرا ترامپ این رو می گه؟

-هدف ترامپ اعلام شده، تغییر روش جمهوری اسلامی هست در دوازده مورد که از طرف آقای پومپئو اعلام شده و نکتۀ جالب اینجا هست که بیشتر این کارها رو جمهوری اسلامی داره می کنه الان ولی می خواد یواشکی بکنه نمی خواد آبروش بره. منتها ترامپ اصرار داره که من باید بیارمتون وسط زیر دوربین تحقیرتون بکنم بزنم تو سرتون. این گرفتاری بزرگیه

-خب اینجا اون سوالی که از خانم طهماسبی پرسیدم رو از شما می خوام بپرسم به این ترتیب. شما فکر می کنید که این جنگ روانی هدفش تاثیر روی دستگاه حاکم در ایرانه یا اینکه روی افمار عمومی در ایران کار می کنه؟

-نه روی دستگاه حاکم در ایران داره کار می کنه می دونید چون که تودل مردم ایران کاری نمی تونن بکنن برای اینکه انتخابات آزادی در کار نیست، احزابی وجود ندارن

-یعنی مردم هنزینه ش رو می دن؟

-بله صد درصد. یعنی فشاری که هست منتقل می شه به مردم ایران. در حال حاضر می دونید مثلا جمهوری اسلامی خرج هایی رو که کم کرده ده درصد از کمکش رو به حزب الله و حماس و اینا رو کم کرده، یه مقداری از بودجه های نظامی و امنیتی رو کاهش داده ولی فشار اصلی روی مردم ایرانه یعنی مردم زیر فشار هستن برای اینکه رهبران جمهوری اسلامی یک کارایی رو که آقای ترامپ بهشون گفته بکنن و دارن هم تا اندازه ای می کنن

-از نظر شما این جنگ روانی از جانب امریکا جواب داده تا حد زیاد

-همیشه این طوری بودی، می دونید موقع جنگ تانکرها یادتونه زمان آقای خمینی نوشیدن جام زهر، یعنی جمهوری اسلامی همیشه تا آخرین یعنی تا ساعت یازده و نیم مقاومت می کنه بعد اون استخونه که شروع کرد به صدا دادن تسلیم می شه ولی گرفتاری با ترامپ این است که بر خلاف روسای جمهوری پیشین امریکا حاضر نیست که این کاره یواشکی بشه. جمهوری اسلامی هم نمی خواد آبروش بره

-ببینید البته من کاملا با آقای طاهری موافقم که این جنگ روانیه نه رسانه ای و خب همیشه بوده و از یونان باستان هم شروع شده ولی جنگ رسانه ای با این انقلاب اطلاعاتی که اتفاق افتاده همه گیر شده و به نظر من اینجا خیلی مهم هستش که دقت کنیم

-شما راجع به این مرحلۀ جدیدش صحبت می کنید

-بله بله جنگ رسانه ای ببینید جنگ رسانه ای که حالا همۀ دولت ها هم انجام می دن ولی به هیچ وجه جنگ رسانه ای که امریکا انجام می ده از نظر قدرت برابر نیست با جنگ رسانه ای که ایران داره انجام می ده و اگر شد حالا بعدا توضیح می دم. ولی ببینین این ها از ظرفیت ها و توان مدیای قوی که همون رادیو وتلویزیون و سینما هستش و مدیای جدید که سوشال نت ورک ها هستن استفاده می کنن که در واقع یک اکوسیستم رسانه ای به وجود میارن که همه رو تقویت و حمایت می کنه پیام ها از طریق برجسته کردن بعضی اخبار و به حاشیه روندن بعضی خبرهای دیگه و در واقع وزنی که به یه سری اخبار داده می شه در واقع به قول معروف حاشیه روندن بعضی اخبارها این ها یک ما بهش می گیم اتاق پژواک یه echo chamber درست میشه که هر تمام

-که این پیام ها از جانب امریکا رو فکر می کنید مرتب تکرار می کنه و

-بمباران رسانه ای که بر علیه مردم... و من این رو می خواد اینجا تاکید کنم که خیلی تعجب می کنم این کارزار رسانه ای امریکا بر علیه دولت ایران نیستش با دولت ایران از طریق تحریم اقتصادی فشارهای دیپلماتیک و سیاسی بسیار می تونه فشار بیاره از طریق مذاکراتی که پشت پرده هستش. این جننگ رسانه ای بر علیه ملت ایران هستش.

-منظورتون از برعلیه چه هست؟ برای اینکه ممکنه به یه شکلی آقای طاهری موافقت کنه بگه برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی در ایران هست، افکار ملت ایران هست. این فرق می کنه با توصیفش به عنوان یک کارزار روانی و رسانه ای بر علیه ملت ایران. این دو تا یکی نیستن.

-بله درسته. و برای همین ما می گیم جنگ رسانه ای. نمی گیم تأثیرگذاری روی افکار عمومی یا manufacturing concept که به طور مثال آقای چامسکی ازش استفاده می کرد. بذارین من یک مثال خیلی ساده بزنم. وقتی که فیلم بدون دخترم هرگز درست شد این فیلم روی یک واقعۀ کاملا واقعی یعنی یک اتفاق واقعی این داستان ساخته شد

-برای اون دسته از بیننده هایی که به خاطر ندارن به خصوص نسل جوان این فیلم راجع به یک زن امریکاییه که

-بتی محمودی

-که فرزندش رو از ایران برداشت و برد برای اینکه گفت شوهرم می خواست مار و در ایران نگه داره به یک معنا زندانی کنه

-خب، این واقعیت داشت خب؟ ولی آیا همۀ مردهای مسلمان زناشون رو دختراشون رو به گروگان می گیرن؟ نه.

3. جنگ روانی امریکا و ایران US - Iran media wars (1) 3. Psychologischer Krieg zwischen Amerika und dem Iran Medienkriege zwischen den USA und dem Iran (1) 3\. US-Iran psychological war US - Iran media wars (1) 3. Guerra psicologica tra America e Iran Guerre mediatiche USA-Iran (1) 3. Psykologiskt krig mellan Amerika och Iran USA - Irans mediakrig (1)

-جنگ روانی احساسات را هدف قرار می دهد تا از طریق آن افکار را عوض کند. - Psychological warfare targets emotions through which to change thoughts. دولت های امریکا و ایران که درگیر یک جنگ روانی شده اند این را می دانند. US and Iranian governments that have been involved in a psychological warfare know this. این جنگ روانی چه برد و باخت هایی و چه عاقبتی ممکن است داشته باشد؟ What is the outcome of this psychological warfare and what may be its consequences? Wat zijn de winsten en verliezen van deze psychologische oorlog en wat kunnen de gevolgen zijn?

سلام. Hi. ترامپ می گوید در ایران نان پیدا نمی شود. Trump says there is no bread in Iran. Trump zegt dat er geen brood is in Iran. رهبر ایران می گوید ترامپ حتی ارزش مبادلۀ پیام هم ندارد. The Iranian leader says Trump is not even worth the message exchange. De Iraanse leider zegt dat Trump het niet eens waard is om berichten voor uit te wisselen. احتمالا دونالد ترامپ تصور می کند جنگ اقتصادی با ابزار تحریم ها به همراه اظهارات این چنینی او را به هدفش نزدیک می کند و رهبر ایران هم فکر می کند ترامپ پیش از آنکه به هدفش برسد از گردونه خارج می شده. Donald Trump is likely to think that the economic war with sanctions instruments, along with such statements, will bring him closer to his goal, and Iran also thinks Trump will get out of the wheel before he reaches his goal. این وضعیت مردم ایران را به شدت نگران کرده است. This has deeply concerned the Iranian people. شاید به همین دلیل است که جمهوری اسلامی تلاش برای اثرگذاری بر افکار عمومی را شدت بخشیده تا در این جنگ روانی عقب نماند. This is probably why the Islamic Republic has stepped up its efforts to influence public opinion in order not to fall behind in this psychological war. Misschien is dit de reden waarom de Islamitische Republiek haar inspanningen heeft geïntensiveerd om de publieke opinie te beïnvloeden, zodat ze niet achterblijft in deze psychologische oorlog. ولی هدف اصلی هر یک از طرفین ماجرا چیست؟ اگر هدف هر یک از آن ها این است که طرف دیگر کوتاه بیاید به نظر نمی رسد چنین نتیجه ای با این شیوه ها حاصل شود. But what is the main purpose of each side of the story? If the goal of each of them is to make the other side short, it does not seem to be the case. Maar wat is het belangrijkste doel van elke kant van het verhaal? Als het doel van elk van hen is om de andere kant in te korten, lijkt een dergelijk resultaat met deze methoden niet te worden bereikt. در برنامۀ این هفته می پرسیم برداشت هر یک از دو مهمان برنامه از جنگ روانی توصیف شده چیست و چه برد و باخت هایی برای طرفین و چه خطراتی در آن می بینند. In this week's program, we ask what each of the two guests' perceptions of the psychological warfare described are and what the consequences for the parties are and what the risks are. ویکتوریا طهماسبی استاد دانشگاه در تورنتو در مورد کارزارهای رسانه ای برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی تحقیق کرده و امیر طاهری روزنامه نگار و تحلیل گر سیاسی سیاست های امریکا در خاورمیانه و همین طور سیاست های ایران را از نزدیک دنبال می کند. Victoria Tahmasebi, a University of Toronto professor, has been researching media campaigns to influence public opinion, and Amir Taheri, a journalist and political analyst, is closely following US policies in the Middle East and Iran. خیلی خوش آمدید. Welcome. خانم طهماسبی شما فکر می کنید این جنگ روانی که راجع بهش صحبت کردم در مقدمه این هدفش تاثیر گذاری روی سیاست مدارانه یعنی روی طرف مقابل، حاکمان ایران یا حاکمان امریکا یا هدفش تاثیرگذاری روی افکار عمومیه برای اینکه اینا دو تا چیز متفاوت ان و احتمالا راهکارهای متفاوت می طلبن. Miss Tahmasebi Do you think this mental war I talked about in the introduction aims to influence politicization, that is, the Iranian or American rulers or to influence public opinion because these are two different things and possibly solutions They want different things. Mevrouw Tahmasebi, denkt u dat deze psychologische oorlogvoering waar ik het over had in de inleiding van dit doel is om de politieke, dat wil zeggen de andere kant, de heersers van Iran of de heersers van de Verenigde Staten te beïnvloeden, of dat het doel ervan is om de publieke opinie te beïnvloeden omdat dit twee verschillende dingen zijn en mogelijk oplossingen.Ze willen anders zijn.

-با سلام به آقای طاهری. - Hello, Mr. Taheri. ببینید برای اینکه ما درک مشخص و روشنی داشته باشیم که این جنگ رسانه ای چی هست و زمین بازیش به چه صورت تعیین شده و مکانیسم هاش چی هستش اجازه بدین که اگر ممکنه من یه تعریف مختصری از جنگ رسانه ای اینجا خدمت شما بگم و اونم اینه که جنگ رسانه ای یکی از شیوه های جنگ روانی هستش که آمریکا در واقع به وجود آورنده ش هست و بسیار زبانش رو خودش اختراع کرده و معمولا با جنگ اقتصادی و جنگ سیاسی همراه هست و اونجوری که تاریخ به ما نشون می ده پیش زمینۀ جنگ نظامی هستش. Look, for us to have a clear understanding of what this media war is and how its playing field is set and what its mechanisms are. Let me tell you, if I may, a brief definition of media warfare here and there. That media war is one of the forms of psychological warfare that America actually created and invented much of itself, usually associated with economic warfare and political warfare, as history shows us in the context of military warfare. is. Kijk, om ons een duidelijk beeld te geven van wat deze mediaoorlog is en hoe het speelveld wordt bepaald en wat de mechanismen ervan zijn, wil ik je hier een korte definitie geven van mediaoorlog, en dat is het dan. is een van de methoden van psychologische oorlogsvoering die de Verenigde Staten feitelijk hebben gecreëerd en uitgevonden, veel van hun eigen taal, en wordt meestal geassocieerd met economische oorlogvoering en politieke oorlogvoering, en zoals de geschiedenis ons laat zien, is de achtergrond van militaire oorlogvoering. د ررابطه با ایران پیش زمینۀ خیلی تاریخ بسیار قدیمی داره مال الان هم نیستش زمان جرج بوش وقتی که هفتاد و پنج میلیون داره تخصیص داده شد به رسانه های فارسیی زبان همون موقع هم این جنگ روانی وجود داشت و از زمانی که در واقع امریکا به این نتیجه رسید که به قول معروف کودتای نظامی در کشورهای مختلف جوابگو نیست برای سیاست خارجیش به قول آقای جرج بوش سعی کرد که ذهن و قلب ها رو تسخیر بکنه و در واقع جنگ روانی یه جنبه داره. Relations with Iran have a very long history in the forefront, not now. George W. Bush's time when seventy-five million was allotted to the Persian-language media at the same time as the psychological warfare, and since the US in fact It turned out that he was not accountable for the famous coup d'etat in various countries. For his foreign policy, Mr. Bush tried to conquer the mind and heart, and in fact, psychological warfare has an aspect. In het geval van Iran heeft het een zeer oude geschiedenis. Het behoort niet tot de tijd van George W. Bush. Er werd geconcludeerd dat, zoals het beroemde gezegde luidt, militaire staatsgrepen in verschillende landen niet verantwoordelijk zijn voor hun buitenlands beleid. سه جنبه ش یکی برای تأثیرگذاری روی افکار عمومی خود مردم امریکاست. There are three aspects to influencing American public opinion. یکی علیه دولت متخاصم هستش، اینجا می تونیم بگیم جمهوری اسلامی. One is against the hostile government, here we can say the Islamic Republic. De ene staat vijandig tegenover de regering, hier kunnen we zeggen de Islamitische Republiek. و مهم ترین جنبه ش در واقع تاثیرگذاری یا ارعاب یا ناامید کردن یا بی آینده کردن اذهان افکار عمومی ایرانی ها هستش برای همین به نظر ما می گیم جنگ رسانه ای ولی واقعا وقتی که به خصوص الان که شدت گرفته و تنش بسیار زیادی بین امریکا و ایران هستش تقریبا به یک حالت ترور رسانه ای رسیده. And the most important thing is actually influencing or intimidating or disappointing or frustrating the minds of Iranian public opinion. So we think media warfare but really when it is so intense and so tense between America and Iran is almost a state of media assassination. خشونتی که هر روز بر سر ایرانی هایی که در ایران زندگی می کنن به هر حال این بمباران رسانه ای واقعا اضطراب عمومی ناامیدی عمومی رو به وجود آورده در بین ایرانی ها که به هر حال کمتر از تحریم اقتصادی ای که امریکا بر علیه مردم ایران اعمال می کنه شاید نباشه. The violence that is happening every day to the Iranians living in Iran, however, this media bombardment has really created a general anxiety of public despair among the Iranians, who are in any case less than the economic sanctions imposed by the US on the Iranian people. Maybe not.

-شما به نوبت می گید جنگ رسانه ای و جنگ روانی. -You take turns talking media war and psychological war. این دو تا رو یکی می دونید یا یکی از این ها بخشی از دیگریه؟ Do you know these two or are they part of the other?

-جنگ رسانه ای بخشی از جنگ روانی هستش. - Media war is part of psychological warfare. ببینید مثلا به طور مثال آقای ترامپ خودش تجسم عینی جنگ رسانه ای هستش. See, for example, Mr. Trump himself is an objective embodiment of the media war. U ziet bijvoorbeeld dat meneer Trump zelf de objectieve belichaming is van de mediaoorlog. یعنی بر خلاف آقای اوباما که با زبان دیپلماسی ترجیح می داد با خاورمیانه و مردم خاورمیانه صحبت کنه آقای ترامپ همون جور که مثلا بهش مثال زدید وقتی می گه که ما آنچنان چیز کردیم این فشار اقتصادی به ایران آوردیم و میگه ایران ولی خب مسلما مردم ایران شاملش میشه که حتی نون ندارن بخورن، این غلو کردن در مورد اینکه مردم ایران حتی نون ندارن بخورن خودش بخشی از این جنگ روانی هستش. Mit anderen Worten, im Gegensatz zu Herrn Obama, der es vorzog, in der Sprache der Diplomatie mit dem Nahen Osten und den Menschen im Nahen Osten zu sprechen, brachte Herr Trump dies, als er das Beispiel gab, als er sagte, dass wir so viel getan haben wirtschaftlicher Druck auf den Iran und sagt Iran, aber natürlich das iranische Volk. Es beinhaltet nicht einmal Brot zu essen, diese Übertreibung, dass das iranische Volk nicht einmal Brot isst, ist Teil dieses psychologischen Krieges. That is, unlike Mr. Obama, who preferred to speak diplomatically with the Middle East and the people of the Middle East. That includes not even eating bread, the exaggeration that the Iranian people don't even eat bread is part of this psychological war. Met andere woorden, in tegenstelling tot de heer Obama, die er de voorkeur aan gaf in de taal van de diplomatie tot het Midden-Oosten en de mensen van het Midden-Oosten te spreken, bracht de heer Trump, zoals hij het voorbeeld gaf toen hij zei dat we zoveel hebben gedaan, dit economische druk op Iran en zegt Iran, maar natuurlijk het Iraanse volk Het omvat niet eens het eten van brood, deze overdrijving dat het Iraanse volk niet eens brood eet maakt deel uit van deze psychologische oorlog.

-آقای طاهری فکر می کنید جمهوری اسلامی تونسته در این کارزار به یه شکلی خنثی کنه یا در واقع کوتاه نیاد و امتیازهایی بگیره در این جنگ روانی؟ - Herr Taheri, glauben Sie, dass die Islamische Republik diese Kampagne auf irgendeine Weise neutralisieren konnte, oder ist sie nicht tatsächlich zu kurz gekommen und hat in diesem psychologischen Krieg Punkte gesammelt? - Mr. Taheri Do you think the Islamic Republic has been able to neutralize this campaign or in fact give up some points in this psychological war? - Meneer Taheri, denkt u dat de Islamitische Republiek deze campagne op de een of andere manier heeft kunnen neutraliseren, of is het niet echt mislukt en heeft het geen punten behaald in deze psychologische oorlog?

-بله اولا باید بگم که جنگ روانی رو امریکایی ها اختراع نکردن بلکه از عهد باستان وجود داشته. - Ja, zunächst muss ich sagen, dass die psychologische Kriegsführung nicht von den Amerikanern erfunden wurde, sondern seit der Antike existiert. - First of all I have to say that the Americans did not invent psychological warfare but existed in ancient times. اگه توسیدید رو بخونید، تاریخ نویس یونانی، جنگ پلو پونز بین آتن و اسپارت با جنگ روانی شروع شد. If you read Thucydides, the Greek historian, the battle of Peloponnesus between Athens and Sparta, began with a psychological war. بهش می گن گفت و شنود ملیان the melian dialogue که اگه بخونین می دونین. Es heißt Melian-Dialog, den Sie kennen, wenn Sie ihn lesen. It's called the melian dialogue melodies that you know if you read. بنابراین می دونین فورا حمله به امریکا و فورا حمله به ترامپ ما رو به جایی نمی رسونه. Sie wissen also, ein sofortiger Angriff auf Amerika und ein sofortiger Angriff auf Trump bringen uns nicht weiter. So you know that attacking America immediately and attacking Trump will not get us anywhere. Dus weet je, Amerika onmiddellijk aanvallen en Trump onmiddellijk aanvallen, zal ons nergens brengen. جنگ روانی تاریخ خیلی زیادی داره. Psychological warfare has a long history. آلمان هیتلری ازش استفاده کرد. Hitler's Germany used it. بریتانیا در زمان جنگ ازش استفاده کرد. The British used it during the war. اتحاد شوروی موقعی که وجود داشت استفاده کرد. The Soviet Union used it when it existed. همه در کتاب گیل گمش، قدیمی ترین کتاب موجود نمونه هایی از جنگ روانی رو می بینین. Everyone in Gil Gomes's book, the oldest available book, looks at examples of psychological warfare. ولی در حال حاضر به نظر من اونچه اهمیت داره جنگ روانی به اون صورت نیست بلکه جنگ اقتصادی ای است که آقای ترامپ علیه جهوری اسلامی راه انداخته با یک تکنیکی که بهش می گن فشار از نزدیک proximity pressure یعنی یک جوری که استخوناتون بکشنه. Aber im Moment denke ich, dass es nicht auf die psychologische Kriegsführung ankommt, sondern auf die wirtschaftliche Kriegsführung, die Herr Trump mit einer Technik namens Näherungsdruck gegen die Islamische Republik geführt hat, eine Möglichkeit, sich die Knochen zu schneiden. But now, in my opinion, what matters is not psychological warfare, but the economic warfare that Mr. Trump has waged against Islamic extremism with a technique called proximity pressure - a way to kill your bones. Maar voor nu denk ik dat het niet de psychologische oorlogvoering is, maar de economische oorlogvoering die de heer Trump heeft gevoerd tegen de Islamitische Republiek met een techniek die nabijheidsdruk wordt genoemd, een manier om je botten te snijden. جنگ تبلیغاتی زیادی علیه جمهوری اسلامی نیست مثلا ایالات متحده چندین رادیوی فارسی زبون رو کنترل می کنه ولی اینا هیچ کدوم یه جنگ روانی یا کارزار رسانه ای علیه جمهوری اسلامی راه نینداخته ان. Es gibt nicht viel Propagandakrieg gegen die Islamische Republik. Zum Beispiel kontrollieren die Vereinigten Staaten mehrere persischsprachige Radiosender, aber keiner von ihnen hat einen psychologischen Krieg oder eine Medienkampagne gegen die Islamische Republik geführt. There is not much propaganda war against the Islamic Republic, for example, the United States controls several Persian-language radio stations, but this has not led to any psychological war or media campaign against the Islamic Republic. Er is niet veel propagandaoorlog tegen de Islamitische Republiek: de Verenigde Staten hebben bijvoorbeeld verschillende Perzischtalige radiostations in handen, maar geen van hen heeft een psychologische oorlog of mediacampagne gevoerd tegen de Islamitische Republiek. و بعضیاشون دو طرف رو یعنی هم جمهوری اسلامی رو منعکس می کنن هم نظر آقای ترامپ رو. And some of them reflect both the Islamic Republic and Mr. Trump's views. مطبوعات امریکا به طور کلی به جز نیویورک پست و وال استریت ژورنال سمپاتی دارن نسبت به جمهوری اسلامی و بیشتر نظریات جمهوری اسلامی رو منعکس می کنن بنابراین دو طرف با هم مساوی نیستن در حالی که وسایل ارتباط جمعی در ایران نمی تونن نظریات امریکا رو منعکس بکنن. The American press generally reflects the Islamic Republic and most of the Islamic Republic's views except the New York Post and the Wall Street Journal so the two sides are not equal while the mass media in Iran cannot reflect the American views. . De Amerikaanse pers in het algemeen, met uitzondering van de New York Post en de Wall Street Journal, heeft sympathie voor de Islamitische Republiek en weerspiegelt het meest de standpunten van de Islamitische Republiek, dus de twee partijen zijn niet gelijk, terwijl de media in Iran kunnen weerspiegelen niet de standpunten van de Verenigde Staten. از اینکه بگذریم این جنگ یک جنگ نامساوی هستش برای اینکه اتفاقاتی که داره میفته برای ایالات متحده خرجی نداره، طوریشون نمی شه فقط اعلام می کنن که اگه می خواین با ایران و جمهوری اسلامی معامله بکنین با ما نمی تونین معامله کنین، ولی برای جمهوری اسلامی خرج داره. To go through this war is an unequal war because what is happening is not going to cost the United States just to declare that if you want to trade with Iran and the Islamic Republic you cannot trade with us, but for the Islamic Republic It costs. Bovendien is deze oorlog een ongelijke oorlog, want wat er gebeurt, kost de Verenigde Staten niets. دو هفته پیش چهار هزار پروژه رو اینا متوقف کردن. They stopped four thousand projects two weeks ago. یعنی مسئله این نیست که ایرانی ها نون ندارن. That doesn't mean the Iranians don't have bread. نون دارن و می دونی ایران فقط یازده درصد از نیازهای کشاورزیش رو وارد می کنه بر خلاف نظر آقای ترامپ بنابراین کسی گرسنه و اینا هنوز نیست و تا شش ماه هم Nun Darren and you know Iran is only supplying 11% of its agricultural needs, unlike Mr Trump, so no one is hungry and they are not there yet, and for up to six months Ze hebben brood en je weet dat Iran slechts 11% van zijn landbouwbehoeften importeert, in tegenstelling tot de mening van de heer Trump, dus niemand heeft honger en dit is nog niet het geval, en wel voor maximaal zes maanden.

-فکر می کنید چرا ترامپ این رو می گه؟ - Why do you think Trump is saying this?

-هدف ترامپ اعلام شده، تغییر روش جمهوری اسلامی هست در دوازده مورد که از طرف آقای پومپئو اعلام شده و نکتۀ جالب اینجا هست که بیشتر این کارها رو جمهوری اسلامی داره می کنه الان ولی می خواد یواشکی بکنه نمی خواد آبروش بره. - The purpose announced by Trump is to change the Islamic Republic's approach in the twelve cases announced by Mr. Pompeo, and the interesting thing here is that most of it is doing the Islamic Republic right now, but it wants to steadfastly not boast. - Het aangekondigde doel van Trump is om de weg van de Islamitische Republiek te veranderen in de twaalf gevallen die door de heer Pompeo zijn aangekondigd, en het interessante punt is dat de Islamitische Republiek de meeste van deze dingen nu doet, maar het in het geheim wil doen, het doet niet te schande willen worden. منتها ترامپ اصرار داره که من باید بیارمتون وسط زیر دوربین تحقیرتون بکنم بزنم تو سرتون. But Trump insists that I have to humiliate you under the camera and hit you in the head. Trump staat er echter op dat ik je midden in de camera moet halen en je moet vernederen. این گرفتاری بزرگیه That's a big deal Dit is een groot probleem

-خب اینجا اون سوالی که از خانم طهماسبی پرسیدم رو از شما می خوام بپرسم به این ترتیب. - Well here's the question I asked Ms. Tahmasebi to ask you this way. - Nou, hier is de vraag die ik aan mevrouw Tahmasebi heb gesteld, ik wil je op deze manier stellen. شما فکر می کنید که این جنگ روانی هدفش تاثیر روی دستگاه حاکم در ایرانه یا اینکه روی افمار عمومی در ایران کار می کنه؟ Do you think this psychological warfare is intended to have an impact on the Iranian ruling system or on the Iranian public opinion? Denk je dat deze psychologische oorlog bedoeld is om het heersende regime in Iran te beïnvloeden of om de publieke opinie in Iran te beïnvloeden?

-نه روی دستگاه حاکم در ایران داره کار می کنه می دونید چون که تودل مردم ایران کاری نمی تونن بکنن برای اینکه انتخابات آزادی در کار نیست، احزابی وجود ندارن -It's working on the ruling system in Iran. You know, because there are no parties in Iran that can do nothing because there are no free elections, there are no parties. - Nee, het werkt aan het heersende systeem in Iran, weet je, want het Iraanse volk kan niets doen omdat er geen vrije verkiezingen zijn, er zijn geen partijen.

-یعنی مردم هنزینه ش رو می دن؟ - Do you mean that people know how expensive it is? - Je bedoelt dat mensen weten wat het kost?

-بله صد درصد. - Yes, one hundred percent. یعنی فشاری که هست منتقل می شه به مردم ایران. This means that the pressure is on the Iranian people. Dat wil zeggen, de bestaande druk wordt doorgegeven aan het Iraanse volk. در حال حاضر می دونید مثلا جمهوری اسلامی خرج هایی رو که کم کرده ده درصد از کمکش رو به حزب الله و حماس و اینا رو کم کرده، یه مقداری از بودجه  های نظامی و امنیتی رو کاهش داده ولی فشار اصلی روی مردم ایرانه یعنی مردم زیر فشار هستن برای اینکه رهبران جمهوری اسلامی یک کارایی رو که آقای ترامپ بهشون گفته بکنن و دارن هم تا اندازه ای می کنن Now you know, for example, the Islamic Republic has cut spending by 10 percent on its aid to Hezbollah and Hamas and so on, cut some of its military and security budgets, but the main pressure on the Iranian people, the people below. The pressure is on the leaders of the Islamic Republic to do something that Mr. Trump has said and is doing to some extent. Nu weet je bijvoorbeeld dat de Islamitische Republiek haar uitgaven met tien procent van haar hulp aan Hezbollah en Hamas enzovoort heeft verminderd, een aantal militaire en veiligheidsbudgetten heeft verlaagd, maar de belangrijkste druk op het Iraanse volk is de mensen hieronder. is druk op de leiders van de Islamitische Republiek om iets te doen dat de heer Trump hen heeft verteld, en ze doen het tot op zekere hoogte.

-از نظر شما این جنگ روانی از جانب امریکا جواب داده تا حد زیاد In your opinion, this psychological warfare from the United States has largely worked - Naar uw mening is deze psychologische oorlog grotendeels beantwoord door de Verenigde Staten

-همیشه این طوری بودی، می دونید موقع جنگ تانکرها یادتونه زمان آقای خمینی نوشیدن جام زهر، یعنی جمهوری اسلامی همیشه تا آخرین یعنی تا ساعت یازده و نیم مقاومت می کنه بعد اون استخونه که شروع کرد به صدا دادن تسلیم می شه ولی گرفتاری با ترامپ این است که بر خلاف روسای جمهوری پیشین امریکا حاضر نیست که این کاره یواشکی بشه. -You have always been like that, you know, during the tanker war, you remember Mr. Khomeini's drinking of the poison cup, the Islamic Republic always resisting until the last hour, at eleven and a half hours, after the bone that started shouting but getting trapped This is unlike the former US presidents who are unwilling to do this stealthily. - Je bent altijd zo geweest, weet je, tijdens de tankeroorlog, weet je nog dat meneer Khomeini de beker met vergif dronk, dat wil zeggen, de Islamitische Republiek verzet zich altijd tot het laatst, dat wil zeggen tot elf en een half. is dat hij, in tegenstelling tot eerdere Amerikaanse presidenten, dit niet wil laten gebeuren. جمهوری اسلامی هم نمی خواد آبروش بره The Islamic Republic does not want to boast De Islamitische Republiek wil ook niet te schande worden gemaakt

-ببینید البته من کاملا با آقای طاهری موافقم که این جنگ روانیه نه رسانه ای و خب همیشه بوده و از یونان باستان هم شروع شده ولی جنگ رسانه ای با این انقلاب اطلاعاتی که اتفاق افتاده همه گیر شده و به نظر من اینجا خیلی مهم هستش که دقت کنیم -I see, of course, I fully agree with Mr. Taheri that this war was not Rouen and not always media and it started in ancient Greece, but the media war is over with this revolution of information that has taken place and I think it is very important here that Be careful U ziet, natuurlijk ben ik het volledig met meneer Taheri eens dat deze psychologische oorlogsvoering geen mediaoorlog was, en dat is het altijd geweest, en het begon in het oude Griekenland, maar de mediaoorlog heeft zich verspreid met deze informatierevolutie, en ik denk dat het is hier heel belangrijk dat Laten we voorzichtig zijn

-شما راجع به این مرحلۀ جدیدش صحبت می کنید -You are talking about this new phase - Je hebt het over deze nieuwe fase

-بله بله جنگ رسانه ای  ببینید جنگ رسانه ای که حالا همۀ دولت ها هم انجام می دن ولی به هیچ وجه جنگ رسانه ای که امریکا انجام می ده از نظر قدرت برابر نیست با جنگ رسانه ای که ایران داره انجام می ده و اگر شد حالا بعدا توضیح می دم. -Yes Yes Media Warfare The media warfare is now waged by all governments but by no means is the media warfare waged by the United States equal to the power of the media warfare Iran is having and if it did now I'll explain later. Ja, ja, kijk naar de media-oorlog die de media-oorlog nu door alle regeringen wordt gevoerd, maar op geen enkele manier is de media-oorlog die de Verenigde Staten voeren gelijk aan de media-oorlog die Iran voert, en als dat zo is, nu zal ik het later uitleggen. ولی ببینین این ها از ظرفیت ها و توان مدیای قوی که همون رادیو وتلویزیون و سینما هستش و مدیای جدید که سوشال نت ورک ها هستن استفاده می کنن که در واقع یک اکوسیستم رسانه ای به وجود میارن که همه رو تقویت و حمایت می کنه پیام ها از طریق برجسته کردن بعضی اخبار و به حاشیه روندن بعضی خبرهای دیگه و در واقع وزنی که به یه سری اخبار داده می شه در واقع به قول معروف حاشیه روندن بعضی اخبارها این ها یک ما بهش می گیم اتاق پژواک یه echo chamber درست میشه که هر تمام But let's see, they are using the powerful media capabilities and capabilities of radio and television and cinema and the new media that are social networking that actually create a media ecosystem that fosters and protects everyone's messages. By highlighting some news and marginalizing some other news and actually giving weight to some news, in fact, as we famously marginalize some news, these are the one we call the echo chamber that makes any entire Maar zie je, ze gebruiken de krachtige mediamogelijkheden die radio, televisie en bioscoop zijn, en de nieuwe media, die sociale netwerken zijn, die in feite een media-ecosysteem creëren dat alle berichten versterkt en ondersteunt. nieuws, en in feite het gewicht dat wordt toegekend aan een reeks nieuws, in feite, zoals het beroemde gezegde luidt, wat nieuws marginaliseert, dit zijn wat we een echokamer noemen.

-که این پیام ها از جانب امریکا رو فکر می کنید مرتب تکرار می کنه و - Repeatedly repeating these messages that you think of America Dat je denkt dat deze berichten uit de Verenigde Staten keer op keer worden herhaald

-بمباران رسانه ای که بر علیه مردم... و من این رو می خواد اینجا تاکید کنم که خیلی تعجب می کنم این کارزار رسانه ای امریکا بر علیه دولت ایران نیستش با دولت ایران از طریق تحریم اقتصادی فشارهای دیپلماتیک و سیاسی بسیار می تونه فشار بیاره از طریق مذاکراتی که پشت پرده هستش. - The media bombing against the people ... And I want to emphasize here that I am very surprised that this is not a US media campaign against the Iranian government. Come on through the negotiations behind the scenes. - Mediabombardementen tegen de mensen ... en ik wil hier benadrukken dat ik zeer verbaasd ben dat dit niet de Amerikaanse mediacampagne tegen de Iraanse regering is. Met de Iraanse regering kan door diplomatieke sancties, diplomatieke en politieke druk veel Breng het door de onderhandelingen achter de schermen. این جننگ رسانه ای بر علیه ملت ایران هستش. This is a media outlet against the Iranian people. Dit is een media-oorlog tegen de Iraanse natie.

-منظورتون از برعلیه چه هست؟ برای اینکه ممکنه به یه شکلی آقای طاهری موافقت کنه بگه برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی در ایران هست، افکار ملت ایران هست. - What do you mean by that? In order for Mr. Taheri to somehow agree that there is an Iranian public opinion to influence Iranian public opinion. Wat bedoel je met tegen? Om de heer Taheri het er op een of andere manier mee eens te zijn dat hij er is om de publieke opinie in Iran te beïnvloeden, is het de mening van het Iraanse volk. این فرق می کنه با توصیفش به عنوان یک کارزار روانی و رسانه ای بر  علیه ملت ایران. This is different from describing it as a psychological and media campaign against the Iranian people. Dit is iets anders dan het te beschrijven als een psychologische en mediacampagne tegen de Iraanse natie. این دو تا یکی نیستن. These two are not one. Deze twee zijn niet één.

-بله درسته. -Yes that's right. -Ja dat klopt. و برای همین ما می گیم جنگ رسانه ای. And that's why we say media war. En daarom noemen we het mediaoorlog. نمی گیم تأثیرگذاری روی افکار عمومی یا manufacturing concept که به طور مثال آقای چامسکی ازش استفاده می کرد. We are not saying to influence the public opinion or the manufacturing concept that Mr. Chomsky used, for example. We hebben het niet over de invloed op de publieke opinie of het fabricageconcept dat bijvoorbeeld de heer Chomsky gebruikte. بذارین من یک مثال خیلی ساده بزنم. Lassen Sie mich ein sehr einfaches Beispiel geben. Let me give you a very simple example. Laat ik een heel eenvoudig voorbeeld geven. وقتی که فیلم بدون دخترم هرگز درست شد این فیلم روی یک واقعۀ کاملا واقعی یعنی یک اتفاق واقعی این داستان ساخته شد Als der Film nie ohne meine Tochter gedreht wurde, basierte er auf einem sehr realen Ereignis, einem realen Ereignis in der Geschichte When the movie was never made without my daughter, it was made on a very real fact, a true event. Toen de film nooit zonder mijn dochter werd gemaakt, was hij gebaseerd op een zeer reële gebeurtenis, een echte gebeurtenis in het verhaal

-برای اون دسته از بیننده هایی که به خاطر ندارن به خصوص نسل جوان این فیلم راجع به یک زن امریکاییه که - Für diejenigen Zuschauer, die sich nicht erinnern, insbesondere die junge Generation, handelt dieser Film von einer Amerikanerin, die -For those viewers who don't remember especially the younger generation of this film about an American woman who - Voor die kijkers die het zich niet herinneren, vooral de jongere generatie, deze film gaat over een Amerikaanse vrouw die

-بتی محمودی - Betty Mahmoudi - Betty Mahmoudi

-که فرزندش رو از ایران برداشت و برد برای اینکه گفت شوهرم می خواست مار و در ایران نگه داره به یک معنا زندانی کنه - die ihr Kind aus dem Iran nahm und es nahm, weil sie sagte, mein Mann wolle eine Schlange behalten und sie in gewissem Sinne im Iran behalten. - who took her son from Iran and took her to jail for saying that my husband wanted to keep the snake in Iran. - die haar kind uit Iran meenam en het meenam omdat ze zei dat mijn man een slang in Iran wilde houden en het in zekere zin opsluiten

-خب، این واقعیت داشت خب؟ ولی آیا همۀ مردهای مسلمان زناشون رو دختراشون رو به گروگان می گیرن؟ نه. - Nun, das stimmte, oder? Aber nehmen alle muslimischen Männer ihre Frauen und Töchter als Geiseln? Nicht. - Well, that was true. But do all Muslim men take their daughter hostage? Not.