×

We use cookies to help make LingQ better. By visiting the site, you agree to our cookie policy.


image

School of proficiency, چین چگونه ثروتمند ترین کشور دنیا شد؟ 2

چین چگونه ثروتمند ترین کشور دنیا شد؟ 2

سلام دوستان امیدوارم که خوب باشید

با بخش دوم چین در خدمتتون هستم

که چین چطوری این قدر سرمایه دار شد

در بخش قبلی سلسله های متفاوتی را بررسی کردیم

در این ویدیو می خواهیم از سلسله سانگ تا اوایل سلسله مینگ را بررسی کنیم

و بعد یک ذره هم از سلسله مینگ بهتون بگوییم

و اتفاقاتی که افتاد

یاد بگیریم

توی زندگی شخصیمون از تجارب چینی ها استفاده کنیم

یا در زندگی اجتماعیمون از اینها استفاده کنیم

راهی را که آنها رفتند و بریم

موفق می شویم

عملا حالا این سری می بینیم

چینی ها خیلی با تقلید از کشورهای مختلف به اینجا رسیدند

شاهکار کپی در دنیا ولی خب ما حالا میتوانیم از آنها استفاده کنیم به یک جایی برسیم

چرا که نه ؟

اولا که می دونیم مشهورترین تجار در طول تاریخ چینی ها بودند

پشتوانه راه ابریشم حالا چه راه خاکی ابریشم و چه راهی آبی

ابریشم یک راه آبی هم دارد

حالا چیزی که میخواستم بدانید این است که

راه آبی ابریشم هم وجود دارد که راه بسیار و حتی مهم تر از راه خاکی بوده است

در خیلی از زمانهای تاریخ

نکته ای که وجود دارد

وقتی که این راه ابریشم راه افتاد

شروع کردن مبادله و تجارت جهانی با کشورهای متفاوت

آنها زرنگ بودند

صاحبان قدرت ، نمی گذاشتند مردم عادی با کشورهای خارجی تجاری برقرار کنند

تمام ارتباطات تجاری اعم از دادن قیمت ، مبادله توسط پادشاهان

و توسط مقامات محلی انجام میشد

چرا ؟ چون می گفتند این مردم چین اصلا خارج را که ندیدند

اروپایی را که ندیدند

نمی دانند اینها چه زندگی متمول و خوبی دارند

می آیند مفت مالشان را به اینها می فروشند

اتفاقی که الان در کشور ما برعکسش انجام می شود

آقا متاسفانه چون اعتماد به حکومت و دولت کمتر است

نمی آیند این کار را بکنند

بدنه اصلی صادرات باید توسط نهادهایی تشکیل شود

که قوه مذاکره خوبی داشته باشند

یعنی اگر مثلا پسته رفسنجان میخواهند صادر کنند

زعفران مشهد می خواهد صادر شود

فردی نباید انجام شود . یک نهادی باید این کار را انجام دهد

بسته بندی شکیل ....

چین به این چند هزار سال پیش رسیده

و ما هنوز هم این را نداریم

نکته بعدی که در چین خیلی انجام شد

انجام امور حفاظتی از بازارهاست

حفاظت می کردند دزدی نشود

نمی دونم مغازه را نزنند

جیب یارو را در بازار نزنند

خیلی فضا را امن کرده بودند

برای تجار خارجی که می آیند

متاسفانه در کشور ما این طوری نیست

آن چیزی هم که خودتون می دانید

اتفاقی که افتاد

بعد از آمدن مغولها قضیه جالب شد

قبل از مغولها اینها میخواستند تجارت کنند

راهزن می زد

نمی دونم می رفتند یک کشور دیگری

در آن کشورجیبشان را خالی می کردند

مغولها که آمدند

کلا چنگیز خان مغول بالا تا پایین جاهایی که چینی ها تجارت می کردند

از راه ابریشم تا حتی رسیدن به آفریقا

همه را و هر چه بود کشت

هیچ راهزن دیگری نماند

جنبنده ای روی زمین نگذاشت در آن کشور بماند

هر چه بود کشت ، راهزن ها را هم کشت

در نتیجه امنیت راههای تجاری به وجود آمد

راههای تجاری که امن شد

دیگه تجار راحت این کار را می کردند

خیلی حرف از چنگیز خان مغول است

ولی حرف از نوه اش نیست

خیلی بیشتر از چنگیز خان ... که فقط کشت

خیلی بیشتر از چنگیز خان مغول نوه چنگیزخان بود که توانست سلسله یوآن را در چین تاسیس کند

و این سلسله شد بزرگترین امپراطوری تاریخ دنیا

برخلاف این که ما ایرانیها فکر میکنیم ایران بزرگترین امپراطوری تاریخ دنیا بوده

نوه چنگیز خان مغول بزرگترین امپراطوری تاریخ دنیا را داشت

چه از نظر وسعت چه از نظر سرمایه

از نظر مالی و چه از نظر تجارت

تا به حال کشور ما از نظر تجاری بزرگترین کشور دنیا

در کل طول تاریخ حتی در زمان کوروش نشده

و این بزرگترین ضعف این کشور است

ما این همه در زمان کوروش کشور فتح کردیم

این همه در زمانهای مختلف کارهای گنده کردیم

عواید تجاری صفر

یعنی مردم ما فقط دنبال چرت و پرت بودند

تا حالا دنبال تجارت و کسب و این که در دنیا اتفاقی باشد ، نبودند

چینی ها حتی در زمان چنگیز خان مغول

که آدم می کشتند

حواسشون به تجارت و پول در اوردن هم بود

چون می دانستند اگر این نباشد آدم کشتنی هم وجود ندارد

حالا نکته مناسبی که چنگیز خان داشت و کلا سیستم نوه اش

خیلی جالب بود

آمد چی کار کرد ؟

آمد پایگاههای اسب درست کرد

که حالا در زمان کوروش حالت چاپار داشت

اینها نامه می بردند

یه ذره چینی ها عقلشون بیشتر بود

گفتند اینها منبع خوب تجاری هستند

پایگاههای بیست مایلی ، پنجاه مایلی درست کردند

از این پایگاه تا آن پایگاه

این بیست مایلی ها و پنجاه میلی ها برای امنیت بود

ولی دیگر امنیتی درکار نبود

همه از این مغولها می ترسیدند

شروع کردند از این اسبها برای تجارت استفاده کردند

بار را می گذاشتند و انتقالها سریع شد

در نتیجه چون جنس سریع می رسید

پول هم سریع برمیگشت

در نتیجه اقتصاد چین شروع کرد به پیشرفت کردن

می خواهیم برویم جلوتر

میخواهم بروم وام بگیرم از کتاب مارکوپولو

می دانید که مارکوپولو سه تا برادر بودند

هر سه تا هم جهانگرد بودند

ولی این داداش کوچیکه

خیلی معروف شد

آن دو تا بنده های خدا کشورهای بیشتری دیده بودند

و تجربه داشتند ولی داداش کوچکه زرنگتر بود

زرنگتر بود و نگارشش بهتر بود

نوشت و مارکوپولوی سوم برادر سوم ، خیلی معروف تر شد

مارکوپولو بیست و چهار سال در چین زندگی کرد

و لقبی که به قوبلای خان نوه چنگیز خان بود

که سلسله درست کرد

لقبی که داده بود بزرگ ارباب اربابان بود

و توی خاطراتش نوشته بزرگترین حاکم و بزرگترین حکومتی که من در عمرم

و در طول زمانی که زندگی کردم ، دیدم

همین کوبلای خان بوده

می دانید که بزرگترین واردات و صادرات تاریخ در زمان کوبلای خان چنگیز خان مغول بوده

دلیلش هم این است که

خیلی از چین ، خیلی از کشورهای ثروتمند کلی چیزهایی می آوردند

برای کوبلای خان

برای مغولان

و خیلی واردات و صادرات سنگینی داشتند

از نظر ثروت هم که ثروتمندترین بودند

از نظر جغرافیا هم که اصلا حکومتشان تا آفریقا پیش رفته بود

یک وسعتی اندازه آفریقای الان را تصور کنید

به اندازه آن حکومت داشتند

بریم سراغ راه ابریشم دریایی

توی چین زرنگی که کردند

رفتند سراغ تجارت دریایی

یعنی آمدند در سلسله تانگ

کمیسیون تجارت دریایی را شکل دادند

این برای اولین بار بود در دنیا

که این کمیسیون تجارت دریایی کارش این بود که

تجاری که در دریا فعالیت میکنند

حمایت کنید

تجارت دریایی را حمایت کنید

و کلی به اینها حال بدهد

حالا کنار این یک سری راهب بودند در چین

اینها دنبال خدا بودند

یک سری اختراعات می کردند

که به خدا برسند

یکیش مثلا قطب نمای مغناطیسی بود

یکیش مثلا صنعت سرامیک سازی بود

صنعت سرامیک سازی بود به خاطر خاک رسشون

و یکیش هم صنعت ابریشم بود

و یکیش هم صنعت ابریشم بود

و یکیش هم ساخت باروت بود

این چند تا صنعت را عموما توسط تجار و راهبه های چینی در کنار همدیگر رشد می دادند

باروت و قطب نما را راهبه های چینی ....

که اصلا اون موقع قطب نما کاربردش در چین قبل از تجارت دریایی در فنگ شویی بود

چرت و پرت هایی که الان می آیند به شما می گویند

راجع به فنگ شویی شما بروید در تاریخ چین بخوانید

یک دهم اینهایی که اینها می زنند

درست نیست

اراجیف محض است

پیکیج می فروشند .... فنگ شویی ... اینها جوک است

شما بروید بخوانید

خیلی فرق میکند

یک سری قطب نما درست کردند

می چرخیده به قطب شمال ، اینها فکر میکردند

قطبی که این نشان می دهد قطب انرژی جهان است

و یک باروت ، باروت هم چون انفجار داشت

اینها فکر میکردند خدا از دل این آتش می آید بیرون

یک اعتقادات قدیمی داشتند

اینها چه کمکی به صنعت دریاسازی کرد

و صنعت کمیسیون تجارت دریایی کرد ؟

یک چیز

باروت روی کشتی ها سوار میشد

اینها راهزنان که حمله می کردند

می زدند و راهزنان را می کشتند

قطب نما هم کمک میکرد که اینها مسیرشان را پیدا کنند

بعد اینها جلو رفتند یک دفعه صنعت ستاره شناسی گسترش پیدا کرد

یک سری بودند صنعت ستاره شناسی را خوب یاد گرفتند

علمش را خوب یادگرفتند

با استفاده از ستاره شناسی رخدادهای آینده را پیش بینی می کردند

می آمدند می گفتند اوکی

ربط این ستاره ها این طوری میشود

و این خیلی به دریانوردها کمک میکرد

چون می توانستند بفهمند کی طوفانی است

کی بارونی است و کی چه اتفاقاتی می تواند بیفتد

و همین روند باعث شد که سرمایه گذاری در ناوگان دریایی شکل بگیرد

که این سرمایه گذاری در ناوگان دریایی باعث شد شرکتهای دریانوردی شکل بگیرد

که می امدند و سرمایه گذاری می کردند

یک ستاره شناس می اورد

یک کسی که دریا را خوب بلد بود

می آورد و یک کسی که درکار نظامی بود می آورد

و بعد چند تا کشتی می گرفت

این میشد صنعت

بعد اینها تجارت میکردند

تجارت ابریشم و سرامیک ، چین خاک رس فوق العاده داشت

داشت این کار را میکرد

ما در کشورمون نه می دونیم چی باید صادر کنیم

چه مزایایی کشورمون دارد که بتوانیم کارهای صادراتی انجام دهیم

نه وضعیت دریایی خوبی داریم

کشتیهامون که بیمه نمی شوند

کشتیهایی هم که در کار دریایی داریم کشتی های ضعیف است

یعنی عملا چیزی که چینی ها چند هزار سال پیش داشتند

ما الان در عصر حاضر نداریم

اگر اینها درست نشود ما از نظر تجاری خیلی ضعیف خواهیم بود

همین ها باعث شد در سلسله تانگ بندر گوآنجو

شکل بگیرد که این بندربزرگترین بندر تجاری در آن زمان بود

یعنی همین صنعت دریانوردی را تو شرکت های کشتیرانی و کمیسیون دریایی

باعث شد صنعت چین قوی شود و یکی از دلایل پولدار شدن چینی ها

همین صنعت دریانوردی بود

و با کمک کوبلای خان چن تبدیل شده بود به امن ترین و بهترین کشور برای مسافرت

نه دزدی می شد

ابن بطوطه درخاطراتش می نویسد

من زمانی که در چین زندگی می کردم

به راحتی وسایلم را می گذاشتم توی خونه و می رفتم بیرون

هیچ اتفاقی نمی افتاد

در سایر کشورها دزدی به شدت زیاد بود

و نکته یک باگ بزرگ چین که ابن بطوطه در تاریخی که نوشته اشاره کرده

چینی ها همه چیزشان خوب و ثروتمند

ولی دروغ و نیرنگ در چینی ها بسیار بالا بود

این دروغ و نیرنگ تا سالها با چینی ها بود تا زمان ما

که ما و چند میلیون نفر را کشت

چین به این حالت رسید که الان دروغ در چین ریشه کن شد

ولی می گوید آن زمان بوده

که ابن بطوطه جالب است

و میخواهم بگویم که اینها از اسلامی هم که رفته آنجا درست استفاده کردند

ابن بطوطه می نویسد که زمانی که ما به چین می رفتیم

دروغ زیاد بود ولی در جماعتی که در آنجا مسلمان بودند

و اسلام وارد آنجا شده

خیلی همه چیز اوکی بود

خیلی همه چیز بدون مشکل بود

خب این جالب است دیگر

که اینها ابن بطوطه می گوید کل چینی ها دروغ می گویند

جمعیت اسلامیشون آدمهای سالم تر و درست تری بودند

اینها آدمهایی بودند که سیر وسلوک کنفوسیوس بودند

و در زمانی هم که اسلام آمد

آدمهای این طرفی کمتر دروغ می گفتند

دروغ اصلی ریشه کن شدنش زمانی بود که مائو به چین آمد

ولی از اسلام اینها در طول تاریخ درست استفاده کردند

نکته ای که وجود داشت از دلایل بسیار مهم قدرتمند شدن چینی ها

این بود که تجارت خراج را باب کردند

و برای اولین بار در دنیا همین تجارت کثیف را دارند

ولی بهشون قدرت می دهد

تجارت خراج یعنی چی؟

اگر کشوری بخواهد به ما وفاداری اش را ثابت کند

باید به ما خراج دهد

اولین بار کره شمالی ، نه کره جنوبی آمد چند راس اسب

کلی غلات ، ابریشم اهدا کرد به پادشاه چین

و گفت من به شما متعهدم

به شما مدیونم

و آمد زیر بلیط چین قرار گرفت

الان هم این را دارند

قرارداد ایران با چین هیچ فرقی مفاد قراردادش با خراج اون موقع چینی ها نمی کند

نفت ما را در ازای وفاداری گرفتند

و این هم از این نکته


چین چگونه ثروتمند ترین کشور دنیا شد؟ 2 Wie wurde China zum reichsten Land der Welt? 2 How did China become the richest country in the world? 2

سلام دوستان امیدوارم که خوب باشید hello my friend, i hope you're fine

با بخش دوم چین در خدمتتون هستم i'm at your service with second China

که چین چطوری این قدر سرمایه دار شد how dod china become so capital

در بخش قبلی سلسله های متفاوتی را بررسی کردیم in the previous section , we examined different dynasties

در این ویدیو می خواهیم از سلسله سانگ تا اوایل سلسله مینگ را بررسی کنیم in this video , we want to examine the Song dynasty to thr early Ming dynasty

و بعد یک ذره هم از سلسله مینگ بهتون بگوییم and then let me tell you a little bit about Ming dynasty

و اتفاقاتی که افتاد and learn from what happened

یاد بگیریم

توی زندگی شخصیمون از تجارب چینی ها استفاده کنیم we use Chinese experiences in our personal lives

یا در زندگی اجتماعیمون از اینها استفاده کنیم or use them in our social life

راهی را که آنها رفتند و بریم let's go the way they went

موفق می شویم we succeed

عملا حالا این سری می بینیم because you see this series in practice ,

چینی ها خیلی با تقلید از کشورهای مختلف به اینجا رسیدند the chinese came here imitating different countries

شاهکار کپی در دنیا ولی خب ما حالا میتوانیم از آنها استفاده کنیم به یک جایی برسیم copy masterpiece in the world now we can use them & get somwhere

چرا که نه ؟ why not

اولا که می دونیم مشهورترین تجار در طول تاریخ چینی ها بودند the most famous merchants throughout history were the chinese

پشتوانه راه ابریشم حالا چه راه خاکی ابریشم و چه راهی آبی with the support of the silk Road what a dirt road & what a water way

ابریشم یک راه آبی هم دارد because the silk also has a blue road

حالا چیزی که میخواستم بدانید این است که what i wanted to know was that there is a blue silk road

راه آبی ابریشم هم وجود دارد که راه بسیار و حتی مهم تر از راه خاکی بوده است

در خیلی از زمانهای تاریخ

نکته ای که وجود دارد the point is , when the silk road came into being

وقتی که این راه ابریشم راه افتاد

شروع کردن مبادله و تجارت جهانی با کشورهای متفاوت they began to trade & trade globally with different countries

آنها زرنگ بودند the point is , they were smart

صاحبان قدرت ، نمی گذاشتند مردم عادی با کشورهای خارجی تجاری برقرار کنند the owner did not allow ordinary people to do business with forign countries

تمام ارتباطات تجاری اعم از دادن قیمت ، مبادله توسط پادشاهان

و توسط مقامات محلی انجام میشد

چرا ؟ چون می گفتند این مردم چین اصلا خارج را که ندیدند

اروپایی را که ندیدند they have not seen the peopple of Europe & Europe

نمی دانند اینها چه زندگی متمول و خوبی دارند they don't know that they have a good & rich life

می آیند مفت مالشان را به اینها می فروشند they sell their wealth to them for free

اتفاقی که الان در کشور ما برعکسش انجام می شود the opposite is happening in our country now

آقا متاسفانه چون اعتماد به حکومت و دولت کمتر است unfortunately , because there is less trust in the government & the state

نمی آیند این کار را بکنند they do not come to do this

بدنه اصلی صادرات باید توسط نهادهایی تشکیل شود the main body of experts should be formed by institutions

که قوه مذاکره خوبی داشته باشند to have good bargaining power

یعنی اگر مثلا پسته رفسنجان میخواهند صادر کنند that is , if Rafsanjan pistachio wants to be exported

زعفران مشهد می خواهد صادر شود Mashhad saffron wants to be exported

فردی نباید انجام شود . یک نهادی باید این کار را انجام دهد no one should do this an institution must do this

بسته بندی شکیل .... have a stylish packaging

چین به این چند هزار سال پیش رسیده china achieved this thousands of years ago

و ما هنوز هم این را نداریم and we don't have this yet

نکته بعدی که در چین خیلی انجام شد the next thing that was done a lot in china

انجام امور حفاظتی از بازارهاست doing market protection

حفاظت می کردند دزدی نشود they guarded against theft

نمی دونم مغازه را نزنند thieves don't attack shops

جیب یارو را در بازار نزنند thiseves pockets in the market should not steal from people

خیلی فضا را امن کرده بودند they made the community very safefor foreign traders

برای تجار خارجی که می آیند

متاسفانه در کشور ما این طوری نیست unfortunateley , this is not the case in our country now

آن چیزی هم که خودتون می دانید something you also know

اتفاقی که افتاد after the arrival of the mongols , the issue became interesting

بعد از آمدن مغولها قضیه جالب شد

قبل از مغولها اینها میخواستند تجارت کنند before the mongols , they wanted to trade

راهزن می زد the bandits were coming

نمی دونم می رفتند یک کشور دیگری they were to other countries & the thieves emptied their pockets

در آن کشورجیبشان را خالی می کردند

مغولها که آمدند when the mongols came , Genghis khan

کلا چنگیز خان مغول بالا تا پایین جاهایی که چینی ها تجارت می کردند north to south where the chinese traded

از راه ابریشم تا حتی رسیدن به آفریقا from the silk Road to even Africa

همه را و هر چه بود کشت killed everyone

هیچ راهزن دیگری نماند there were no robbers left

جنبنده ای روی زمین نگذاشت در آن کشور بماند he did not allow any living to remain on earth in that country

هر چه بود کشت ، راهزن ها را هم کشت

در نتیجه امنیت راههای تجاری به وجود آمد

راههای تجاری که امن شد trade routes that became safe

دیگه تجار راحت این کار را می کردند other merchants did this easily

خیلی حرف از چنگیز خان مغول است there is a lot of talk about Genghis khan the mongol

ولی حرف از نوه اش نیست but it is not about his grandson

خیلی بیشتر از چنگیز خان ... که فقط کشت Genghis khan just killed

خیلی بیشتر از چنگیز خان مغول نوه چنگیزخان بود که توانست سلسله یوآن را در چین تاسیس کند much more than him, Gengis khan's grandson was able to establish the Yuan Dynasty in china

و این سلسله شد بزرگترین امپراطوری تاریخ دنیا & this dynasty became the largest empire in the history of the world

برخلاف این که ما ایرانیها فکر میکنیم ایران بزرگترین امپراطوری تاریخ دنیا بوده that is, unlike us , who think that Iran was the largest empire in the history of the world

نوه چنگیز خان مغول بزرگترین امپراطوری تاریخ دنیا را داشت the grandson of Genghis khan the mongol had the largest empire

چه از نظر وسعت چه از نظر سرمایه whether in terms of size , whether in terms of capital , in terms of finances & in terma of trade

از نظر مالی و چه از نظر تجارت

تا به حال کشور ما از نظر تجاری بزرگترین کشور دنیا

در کل طول تاریخ حتی در زمان کوروش نشده

و این بزرگترین ضعف این کشور است

ما این همه در زمان کوروش کشور فتح کردیم we conquered all this in the time of Cyrus

این همه در زمانهای مختلف کارهای گنده کردیم we all did great things at different timed

عواید تجاری صفر commercial revenue was zero

یعنی مردم ما فقط دنبال چرت و پرت بودند our people have not been looking for business

تا حالا دنبال تجارت و کسب و این که در دنیا اتفاقی باشد ، نبودند but the chinese were the oposite

چینی ها حتی در زمان چنگیز خان مغول the chinese even thought of making money under Genghis khan

که آدم می کشتند

حواسشون به تجارت و پول در اوردن هم بود

چون می دانستند اگر این نباشد آدم کشتنی هم وجود ندارد there is no one to kill

حالا نکته مناسبی که چنگیز خان داشت و کلا سیستم نوه اش the good thing that Genghis & his grandson system

خیلی جالب بود it was interesting

آمد چی کار کرد ؟ he built horse bases

آمد پایگاههای اسب درست کرد

که حالا در زمان کوروش حالت چاپار داشت in the time of Cyrus , we had these in the form of chaparr

اینها نامه می بردند the chinese had more wisdom , they took letters

یه ذره چینی ها عقلشون بیشتر بود

گفتند اینها منبع خوب تجاری هستند

پایگاههای بیست مایلی ، پنجاه مایلی درست کردند they built 20 mile & 50 mile bases

از این پایگاه تا آن پایگاه from bases to bases,from bases to bases

این بیست مایلی ها و پنجاه میلی ها برای امنیت بود bases 20 miles, 50 miles

ولی دیگر امنیتی درکار نبود it was for security , but there was no more security

همه از این مغولها می ترسیدند the mongols were afraid

شروع کردند از این اسبها برای تجارت استفاده کردند they used horses for trade

بار را می گذاشتند و انتقالها سریع شد they appeared on the clouds many times & the transfers became fast

در نتیجه چون جنس سریع می رسید as a result , because goods arrived fast

پول هم سریع برمیگشت the money came back fast

در نتیجه اقتصاد چین شروع کرد به پیشرفت کردن as a result , china's economy began to grow

می خواهیم برویم جلوتر let's go ahead & borrow from Marco polo's book

میخواهم بروم وام بگیرم از کتاب مارکوپولو

می دانید که مارکوپولو سه تا برادر بودند you know that the Polos were three brothers

هر سه تا هم جهانگرد بودند all three were tourists

ولی این داداش کوچیکه but the younger brother became very famous

خیلی معروف شد

آن دو تا بنده های خدا کشورهای بیشتری دیده بودند the other two who has seen more countries

و تجربه داشتند ولی داداش کوچکه زرنگتر بود and they had more experience

زرنگتر بود و نگارشش بهتر بود he wrote better & he writes

نوشت و مارکوپولوی سوم برادر سوم ، خیلی معروف تر شد Marco polo , the third brother , became much more famous

مارکوپولو بیست و چهار سال در چین زندگی کرد Marco polo lived in China for 24years

و لقبی که به قوبلای خان نوه چنگیز خان بود And the title he gave to Kublai Khan , the grandson of Genghis khan

که سلسله درست کرد

لقبی که داده بود بزرگ ارباب اربابان بود he was a great lord of the lords

و توی خاطراتش نوشته بزرگترین حاکم و بزرگترین حکومتی که من در عمرم

و در طول زمانی که زندگی کردم ، دیدم

همین کوبلای خان بوده

می دانید که بزرگترین واردات و صادرات تاریخ در زمان کوبلای خان چنگیز خان مغول بوده you know that the largest import & export of history took place during the time of Kublai khan & Genghis khan the mongol

دلیلش هم این است که because they brought a lot of goods to Kublai Khan from rich countries

خیلی از چین ، خیلی از کشورهای ثروتمند کلی چیزهایی می آوردند

برای کوبلای خان

برای مغولان

و خیلی واردات و صادرات سنگینی داشتند they had heavy imports & exports

از نظر ثروت هم که ثروتمندترین بودند they were also the richest in terms of wealth

از نظر جغرافیا هم که اصلا حکومتشان تا آفریقا پیش رفته بود geografically , their rule extended as far as Africa

یک وسعتی اندازه آفریقای الان را تصور کنید consider an area the size of Africa

به اندازه آن حکومت داشتند the size of that land ruled

بریم سراغ راه ابریشم دریایی let's go to the sea silk road

توی چین زرنگی که کردند the chinese clevery went for maritime trade

رفتند سراغ تجارت دریایی

یعنی آمدند در سلسله تانگ that is , they formed the Maritime trade commission in the Tang dynasty

کمیسیون تجارت دریایی را شکل دادند

این برای اولین بار بود در دنیا

که این کمیسیون تجارت دریایی کارش این بود که the job of maritime trade commission was to deal with merchants operating at sea

تجاری که در دریا فعالیت میکنند

حمایت کنید it supports them

تجارت دریایی را حمایت کنید support maritime trade & help them

و کلی به اینها حال بدهد

حالا کنار این یک سری راهب بودند در چین next to this were a series of monks in china

اینها دنبال خدا بودند they were looking for God

یک سری اختراعات می کردند he invented a series to reach God

که به خدا برسند

یکیش مثلا قطب نمای مغناطیسی بود one of them was a magnetic compass

یکیش مثلا صنعت سرامیک سازی بود one of them was the ceramics industry

صنعت سرامیک سازی بود به خاطر خاک رسشون the ceramic industry was because of their clay

و یکیش هم صنعت ابریشم بود and one was the silk industry

و یکیش هم صنعت ابریشم بود

و یکیش هم ساخت باروت بود

این چند تا صنعت را عموما توسط تجار و راهبه های چینی در کنار همدیگر رشد می دادند these few industries were generally developed together by chinese merchants & nuns

باروت و قطب نما را راهبه های چینی .... Especially the gunpowder and the compass held by the chinese nuns

که اصلا اون موقع قطب نما کاربردش در چین قبل از تجارت دریایی در فنگ شویی بود at that time , the compass was used in Feng shui before the maritime trade

چرت و پرت هایی که الان می آیند به شما می گویند false talk about feng shui

راجع به فنگ شویی شما بروید در تاریخ چین بخوانید

یک دهم اینهایی که اینها می زنند

درست نیست these are gossip

اراجیف محض است

پیکیج می فروشند .... فنگ شویی ... اینها جوک است selling packages to get rich & feng shui is a joke

شما بروید بخوانید you read , you realize the difference

خیلی فرق میکند

یک سری قطب نما درست کردند

می چرخیده به قطب شمال ، اینها فکر میکردند

قطبی که این نشان می دهد قطب انرژی جهان است

و یک باروت ، باروت هم چون انفجار داشت because gunpowder exploded

اینها فکر میکردند خدا از دل این آتش می آید بیرون they thought God would come out of this fire

یک اعتقادات قدیمی داشتند they had old beliefs

اینها چه کمکی به صنعت دریاسازی کرد how did these help the miritime industry & the miritime trade commission?

و صنعت کمیسیون تجارت دریایی کرد ؟

یک چیز one aid , gunpowder was mounted on ships , and these when the bandits attacked

باروت روی کشتی ها سوار میشد

اینها راهزنان که حمله می کردند

می زدند و راهزنان را می کشتند they killed the bandits

قطب نما هم کمک میکرد که اینها مسیرشان را پیدا کنند the compass also helped them find their way

بعد اینها جلو رفتند یک دفعه صنعت ستاره شناسی گسترش پیدا کرد suddenly , the astronomical industry expended

یک سری بودند صنعت ستاره شناسی را خوب یاد گرفتند there were some who learned the astronomy industry well

علمش را خوب یادگرفتند they learned astronomy well

با استفاده از ستاره شناسی رخدادهای آینده را پیش بینی می کردند using astronomy , they predict future events

می آمدند می گفتند اوکی they predicted what conditions would be in relation to the placement of the stars

ربط این ستاره ها این طوری میشود

و این خیلی به دریانوردها کمک میکرد

چون می توانستند بفهمند کی طوفانی است when it is rainning

کی بارونی است و کی چه اتفاقاتی می تواند بیفتد and what can happen

و همین روند باعث شد که سرمایه گذاری در ناوگان دریایی شکل بگیرد and this process led to the formation of investment in the navy

که این سرمایه گذاری در ناوگان دریایی باعث شد شرکتهای دریانوردی شکل بگیرد this investment in the navy led to the formation of marine industry companies in that time

که می امدند و سرمایه گذاری می کردند someone was investing

یک ستاره شناس می اورد he brings an astronomer

یک کسی که دریا را خوب بلد بود he brings a person who knew the sea well

می آورد و یک کسی که درکار نظامی بود می آورد he brings in a military man who knows about fortifications

و بعد چند تا کشتی می گرفت then he would take a few ships & this would become an industry

این میشد صنعت

بعد اینها تجارت میکردند and they traded

تجارت ابریشم و سرامیک ، چین خاک رس فوق العاده داشت

داشت این کار را میکرد

ما در کشورمون نه می دونیم چی باید صادر کنیم in our country ,we do not know what to export

چه مزایایی کشورمون دارد که بتوانیم کارهای صادراتی انجام دهیم what are the advantages of our country for export work ?

نه وضعیت دریایی خوبی داریم no , we have a good maritime situation

کشتیهامون که بیمه نمی شوند our ships that are not insured

کشتیهایی هم که در کار دریایی داریم کشتی های ضعیف است we have weak ships at sea

یعنی عملا چیزی که چینی ها چند هزار سال پیش داشتند that is , what the chinese had a few thousand years ago , we don't have now

ما الان در عصر حاضر نداریم

اگر اینها درست نشود ما از نظر تجاری خیلی ضعیف خواهیم بود we will be very , very weak

همین ها باعث شد در سلسله تانگ بندر گوآنجو thses cases led to the information of the part of Guangzhou in the Tang Dynasty

شکل بگیرد که این بندربزرگترین بندر تجاری در آن زمان بود it was the largest commercial port at the time

یعنی همین صنعت دریانوردی را تو شرکت های کشتیرانی و کمیسیون دریایی

باعث شد صنعت چین قوی شود و یکی از دلایل پولدار شدن چینی ها so one of the reasons the chinese get rich

همین صنعت دریانوردی بود this has been the maritime industry

و با کمک کوبلای خان چن تبدیل شده بود به امن ترین و بهترین کشور برای مسافرت and with the help pf kublai khan , china had become the safest & best country for travelers

نه دزدی می شد there was no theft in china

ابن بطوطه درخاطراتش می نویسد

من زمانی که در چین زندگی می کردم

به راحتی وسایلم را می گذاشتم توی خونه و می رفتم بیرون i would easily leave my belongings at home & go out

هیچ اتفاقی نمی افتاد i put the things in my pocket & nothing happened

در سایر کشورها دزدی به شدت زیاد بود if in other countries theft was very high

و نکته یک باگ بزرگ چین که ابن بطوطه در تاریخی که نوشته اشاره کرده the point is , China has big bug Ibn battuta mentions this point in the history he wrote

چینی ها همه چیزشان خوب و ثروتمند he says everything chinese is good

ولی دروغ و نیرنگ در چینی ها بسیار بالا بود but lies & deception were rampant in china

این دروغ و نیرنگ تا سالها با چینی ها بود تا زمان ما this lie & deception was with the chinese for years until MAO

که ما و چند میلیون نفر را کشت MAO killed several million people

چین به این حالت رسید که الان دروغ در چین ریشه کن شد china has reached a point where lies are now being eradicated in china

ولی می گوید آن زمان بوده but he says it was at that time

که ابن بطوطه جالب است Ibn Battuta is interesting

و میخواهم بگویم که اینها از اسلامی هم که رفته آنجا درست استفاده کردند i want to say that they also used the ISLAM that went there correctly

ابن بطوطه می نویسد که زمانی که ما به چین می رفتیم Ibn battuta writes : when we went to china , there were many lies

دروغ زیاد بود ولی در جماعتی که در آنجا مسلمان بودند but in a community where they were muslims

و اسلام وارد آنجا شده and islam has entered there

خیلی همه چیز اوکی بود everything was very smooth & good

خیلی همه چیز بدون مشکل بود

خب این جالب است دیگر

که اینها ابن بطوطه می گوید کل چینی ها دروغ می گویند Ibn Battuta says that all chines lie

جمعیت اسلامیشون آدمهای سالم تر و درست تری بودند their islamic population was much healthier & more correct

اینها آدمهایی بودند که سیر وسلوک کنفوسیوس بودند there were people who followes the path of confucius

و در زمانی هم که اسلام آمد even when Islam came, they lied less like Muslims

آدمهای این طرفی کمتر دروغ می گفتند

دروغ اصلی ریشه کن شدنش زمانی بود که مائو به چین آمد when MAO came , the lie was eradicated

ولی از اسلام اینها در طول تاریخ درست استفاده کردند but they also used islam correctly

نکته ای که وجود داشت از دلایل بسیار مهم قدرتمند شدن چینی ها one of the reasons the chinese became powerful was that

این بود که تجارت خراج را باب کردند they started the tribute trade

و برای اولین بار در دنیا همین تجارت کثیف را دارند they already have a dirty business

ولی بهشون قدرت می دهد in our opinion , it is dirty , but it has made them strong

تجارت خراج یعنی چی؟ what does tribute trading mean?

اگر کشوری بخواهد به ما وفاداری اش را ثابت کند if a country wants to prove its loyalty to us

باید به ما خراج دهد he must pay tribute to us

اولین بار کره شمالی ، نه کره جنوبی آمد چند راس اسب

کلی غلات ، ابریشم اهدا کرد به پادشاه چین

و گفت من به شما متعهدم he says i owe you

به شما مدیونم

و آمد زیر بلیط چین قرار گرفت And went under chinese rule

الان هم این را دارند the provisions of Iran's contract with china

قرارداد ایران با چین هیچ فرقی مفاد قراردادش با خراج اون موقع چینی ها نمی کند are no different from the chinese tribute of that time

نفت ما را در ازای وفاداری گرفتند they took our oil in exchange for loyalty

و این هم از این نکته the tribute trade also helped the chinese to prosper