×

We use cookies to help make LingQ better. By visiting the site, you agree to our cookie policy.


image

Arantik | Science and Technology, زندگی غولها | قسمت ۱ : ایلان ماسک

زندگی غولها | قسمت ۱ : ایلان ماسک

یه سری ویدیوی جدید شروع کردم به نام زندگی‌نامه‌ی غول‌ها،

نه اون غول‌ها، غول‌های علم و تکنولوژی و این چیزا که ماهی یه دونه

منتشر می‌کنم بعد توی هر قسمت زندگی یدونه از این آدمای بزرگو

سعی میکنم که به صورت خلاصه، توی ده دقیقه توضیح بدم.

خیلی ممنون میشم اگه نظرتونو درباره‌ی این سری بگید،

یا اینکه اگه شخص خاصی هست که دوس دارید درباره‌ی زندگیش

بدونید حتما توی کامنتا بنویسید تا توی قسمتای بعدی براش ویدیو بسازم.

این قسمت می‌خوام درباره‌ی غول موردعلاقه‌ی خودم یعنی ایلان ماسک صحبت کنم.

پس اگه هنوز عضو کانالم نشدید دکمه‌ی سابسکرایب

پایین ویدیو رو بزنید و زنگوله‌ی کنارشم فعال کنید.

ایلان ماسک با اسم کاملتر Elon Reeve Musk

متولد جون 1971 هست یعنی الان تقریبا 50 سالشه.

محل تولدشم شهر Pretoria هست که پایتخت کشور آفریقای جنوبیه.

پدرش Errol Musk مهندس الکترومکانیکه و متولد آفریقای جنوبیه.

مادرشم یه مدل کاناداییه به نام Maye Musk .

ایلان ماسک یه برادر داره به نام Kimbal Musk که یه سال از

خودش کوچیکتره و یه کارآفرین و رستوران‌دار حرفه‌ایه.

یه خواهرم داره به نام Tosca Musk که هم کارگردان و تهیه‌کننده‌ی فیلمه هم کارآفرینه.

انگار خانوادگی آدمای موفقین.

ده سالش که بوده پدرمادرش از هم جدا میشن.

توی همین سن اولین کامپیوترشو می‌خره (Commodore VIC 20) و

یواش‌یواش به برنامه‌نویسی هم علاقه پیدا میکنه.

تو سن ۱۲ سالگی یه بازی کامپیوتری می‌نویسه به نام

Blaster که میفروشش و 500 دلار میزنه به جیب.

سال 1989 بعد از اینکه دبیرستانشو تموم میکنه

از طریق فامیلای مادریش مهاجرت می‌کنه به کانادا.

یه یه سالی کارای مختلف انجام میداده تا اینکه

توی دانشگاه کویینز (Queen's University) اونتاریو Ontario قبول میشه.

اما دو سال بعد منصرف میشه و تصمیم میگیره مهاجرت کنه به آمریکا.

توی آمریکا از دانشگاه پنسیلوانیا بورس تحصیلی

میگیره و مدرک کارشناسی فیزیک میگیره.

بعدش دوباره وارد رشته‌ی علوم اقتصادی میشه و لیسانس اونم میگیره.

البته خودش نظرش اینه که مدرک تحصیلی خیلی

اهمیتی نداره و بیشتر علاقه و مهارت و اینجور چیزا مهمه.

اما شروع کارش از 24 سالگی بود.

سال 1995 با برادرش یه شرکت نرم‌افزاری تاسیس کرد به نام Zip2 .

یه نرم‌افزار ساختن که خدمات راهنمای شهری آنلاین ارائه می‌کرد به

به روزنامه‌ها، یعنی یه چیزی مشابه گوگل مپ الان بود.

چهار سال روش وقت گذاشتن و توسعه‌ش دادن و ایلان ماسکم

تونست با چند تا از روزنامه‌های معروف آمریکا قرارداد همکاری ببنده.

تا اینکه سال 1999 شرکت کامپیوتری Compaq ، zip2 رو به قیمت

307 میلیون دلار خرید تا از امکاناتش توی موتور جستجوی خودش استفاده کنه.

ایلان ماسک 7 درصد از سهام zip2 رو داشت که باعث شد از این

فروش 22 میلیون دلار کاسب بشه و حسابی پولدار بشه.

اما دقیقاً تفاوت از همین جا شروع میشه، ایلان ماسک به جای اینکه

این پولو صرف خونه و ماشین گرون‌قیمت یا لباسای آنچنانی و

تفریحات و اینجور چیزا بکنه، سرمایه‌گذاری کرد روی کار بعدیش.

همون سال یعنی 1999 شرکت x.com رو تاسیس کرد که

یه سرویس‌دهنده‌ی مالی بود که خدمات پرداخت‌ ایمیلی انجام میداد.

یه سال بعد، x.com با یه شرکت دیگه به نام کانفینیتی که اونم کارش

پرداخت‌های ایمیلی بود، ترکیب شد و شرکت معروف PayPal به وجود اومد.

که تا همین الانم یه حجم بزرگی از نقل و انتقالای

پولو توی اینترنت همین PayPal داره انجام میده.

۲ سال بعد ebay, شرکت PayPal رو به قیمت 1.5 میلیارد دلار

خرید که از این پول 165 میلیون دلارش به ایلان ماسک رسید.

سال 2000 با یه نویسنده‌ی کانادایی به نام

جنیفر جاستین ویلسون آشنا شد و باهاش ازدواج کرد.

نتیجه‌ی این ازدواج، ۵ تا پسر بود، یه دوقلو و یه سه‌قلو.

ازدواجشون فقط ۸ سال دووم آورد و سال ۲۰۰۸ از هم جدا شدن.

بعد از فروش پی‌پل، ایلان ماسک خیلی زود

سومین شرکتشو تاسیس کرد، یعنی اسپیس‌ایکس.

این دفعه رفت سراغ کارای مربوط به اکتشافات فضایی.

هدف عجیبی که برای خودش مشخص کرده بود این بود که

بتونه هزینه‌های سفرای فضایی رو اونقدر پایین بیاره که مردم بتونن

سفر کنن به مریخ و اونجا کلونی‌های انسانی تشکیل بدن.

اما خیلی زود متوجه شد که قیمت راکت‌هایی که شرکتای بزرگ

میساختن خیلی زیاد بود و میشد با یه قیمتی چند برابر کمتر، اینکارو انجام داد.

این شد که خودش دست به کار شد و با وجود رقیبای خیلی گنده‌ای

که داشت و مشکلات خیلی بزرگی که سر راهش بود شروع به ساختن موشک کرد.

با راکت فالکون 1 شروع کرد که ساختش ۴ سال طول کشید.

توی این مدت چندصدمیلیون دلار از سرمایه‌های شخصیشو خرج این قضیه کرد.

سه پرواز اول این راکت شکست خورد ولی ایلان ماسک

تسلیم نشد و مشکلاتی که وجود داشت رو برطرف کرد،

تا اینکه در نهایت پرواز چهارم موفقیت‌آمیز بود.

ناسا که این موفقیت رو دید تحت‌تاثیر قرار گرفت و این باعث شد که

یه قرارداد ۱.6 میلیارد دلاری با اسپیس‌ایکس ببنده.

ایلان ماسک به کارش ادامه داد و راکت‌ها و فضاپیماهای پیشرفته تری هم درست کرد.

طبق حرف خودش هدفش از همه‌ی اینکارا اینه که انسانو بتونه

با یه روشی که هم ارزون باشه تا حد ممکن هم کارآمد باشه به مریخ بفرسته.

برای همین رفت سراغ استفاده از موشکای چندبارمصرف که هم

میتونن شلیک بشن و هم میتونن به صورت عمودی فرود بیان.

بعد از کلی شکست، بالاخره سال 2015 راکت فالکون 9 تونست

فرود موفقیت آمیز داشته باشه که همین باعث شد که

اسپیس‌ایکس بتونه تمام رقیباشو از دور خارج کنه.

چند سال بعدم تونست با موفقیت انسان بفرسته به ایستگاه فضایی

که اولین شرکت خصوصی بود که تونسته بود همچین کار بزرگی انجام بده.

. یکی دیگه از پروژه‌های شرکت اسپیس‌ایکس، اینترنت ماهواره‌ای استارلینک

هست که میخواد با فرستادن چند هزار ماهواره به مدار زمین، اینترنت

پرسرعتی ارائه کنه که از هرجای کره‌ی زمین بشه بهش وصل شد.

این طرح هم از چند ماه پیش توی آمریکا راه‌اندازی شده و یه ویدیوی

کامل براش ساختم که لینکشو این بالا میذارم پیشنهاد میکنم ببینیدش.

اوضاع تقریباً آروم بود تا اینکه سپتامبر 2017 توی یه برنامه‌ی

پادکست اینترنتی یه کار عجیبی انجام داد که یه کم به ضررش تموم شد.

ایلان ماسک توی این برنامه که به صورت عمومی پخش شد ماریجوانا

یا همون گل کشید که این کارش باعث شد ناسا از دستش عصبانی بشه و

اعلام کنه که میخواد توی قراردادایی که با اسپیس‌ایکس بسته تجدیدنظر کنه.

غیر از این، باعث شد سهام شرکت تسلا هم 10 درصد سقوط کنه.

اما بریم سراغ یکی دیگه از کارای بزرگ ایلان ماسک یعنی شرکت تسلا موتورز.

سال 2003 دو نفر به نام Martin Eberhard و Marc Tarpenning

شرکت تسلاموتورز رو تاسیس کردن.

ایده‌شون این بود که با تولید وسایل نقلیه‌ی الکتریکی،

بتونن مردم رو از استفاده ازسوخت های فسیلی مثل بنزین نجات بدن.

ایلان ماسک هم که از طرفدارای اینجور ایده‌ها بود،

سال 2004 هفتادمیلیون دلار پول وارد این شرکت کرد و شریکشون شد.

خودشم به عنوان مدیر اجرایی و طراح محصول مشغول کار شد.

اولین خودروی الکتریکی‌شونو سال 2007 تولید کردن به نام Tesla Roadster .

اما یه سری مشکلاتی پیش اومد که باعث شد پروژه اونطوری که می‌خواستن پیش نره.

ایلان ماسک یسری از آدمای مهم شرکت، از جمله همون Eberhard که از موسسای

شرکت بود رو اخراج کرد و تعدیل نیرو کرد و یه سری تغییرات دیگه هم انجام داد.

سهام شرکت نرم‌افزاری Everdream هم 120

میلیون دلار فروخت و همشو تزریق کرد به تسلاموتورز.

از چند جای دیگه هم تونست کلی سرمایه جذب کنه.

همین مدیریت عالی ایلان ماسک تونست شرکت تسلاموتورز رو

تبدیل کنه به یکی از شرکت‌های چندمیلیارد دلاری آمریکا.

صحبت درباره‌ی ماشینای تسلا خودش یه بحث بزرگیه که

اگه دوس داشتید توی کامنتا بنویسید تا یه ویدیوی جدا براش بسازم.

سال 2006 به دوتا از پسرخاله‌هاش Lyndon Rive (لیندِن) و Peter Rive کمک کرد تا

شرکت سولارسیتی رو تاسیس کنن و خودشم شد بزرگترین سرمایه‌گذار و سهامدارش.

سولارسیتی الان بزرگترین ارائه‌کننده‌ی انرژی خورشیدی توی آمریکاست که برای خونه‌ها و

شرکت‌ها و خود دولت آمریکا پنل‌های انرژی خورشیدی میسازه.

همین شرکت سولارسیتی هم الان جزو شرکتای چندمیلیارددلاری آمریکاست.

یکی دیگه از ایده‌های انقلابی ایلان ماسک،

پروژه‌ی Hyperloop هست که سال 2013 ارائه‌ش کرد.

ایده‌ی این طرح که مربوط به حمل و نقله اینه که یسری تونل‌هایی بین دو نقطه

مثلاً دوتا شهر کشیده میشه بعد داخل این تونل‌ها یه کپسول‌هایی رفت وآمد

میکنن که این کپسولا با انرژی الکترومغناطیسی، معلق نگه داشته شدن.

فشار هوای داخل لوله‌ها هم خیلی کمه تا از اصطکاک جلوگیری بشه.

داخل هر کپسول تقریبا 20 30 نفر جا میشن و با سرعت

1200 کیلومتر بر ساعت حرکت می‌کنن که از سرعت هواپیماهای بویینگ هم بیشتره.

این پروژه هنوز اجرا نشده اما سال 2015 یه طرح آزمایشی ازش ساختن.

طبق چیزی که ایلان‌ماسک گفته برای تولید انرژیش قراره از

پنل‌های خورشیدی سولارسیتی استفاده بشه که خود ایلان ماسک بزرگترین سهامدارشه.

از تکنولوژیهای شرکت اسپیس‌ایکس هم که

توی قسمت های دیگش مثل اون کپسولا و تونلشو این چیزا استفاده میشه.

پس می‌بینید که تمام کارها و سرمایه‌گذاری‌هایی که ایلان ماسک انجام داده بی‌هدف نبودن،

انگار همه‌شون با هم در نهایت برای رسیدن به اون اهداف اصلی کنار هم چیده میشن.

به خاطر همینه که توی اون ویدیوی مربوط به اینترنت ماهواره‌ای که لینکش اینجاست

گفتم که خیلی‌ها معتقدن که این اینترنت ماهواره‌ای در اصل یجور منابع درآمد

برای کار اصلی ایلان ماسک، یعنی آرزوی اصلیش که همون فرستادن انسان‌ها به مریخه.

ایلان ماسک و چند تا سرمایه‌گذار دیگه، سال 2015

OpenAI رو تاسیس کردن که یه شرکت هوش مصنوعیه.

هدفشم توسعه‌ی هوش مصنوعی بی‌ضرر و متن‌باز یا همون open source.

ایلان ماسک هم مثل استفن هاوکینگ خدا بیامرز

یکمی نسبت به آینده‌ی هوش مصنوعی بدبینه و

نظرش اینه که نباید بذاریم از کنترل ما خارج بشه.

درباره‌ی طرز فکر ایلان‌ماسک نسبت به آینده‌ی هوش مصنوعی

یه ویدیو دارم که لینکشو این بالا میذارم پیشنهاد میکنم حتما ببینیدش.

سال بعدی یعنی 2016 هم شرکت نیورالینک (Neuralink) رو تاسیس میکنه

ایلان ماسک که همونجور که از اسمش مشخصه در زمینه‌ی فناوری عصبی کار می‌کنه.

شرکت نیورالینک تراشه‌هایی تولید می‌کنه که برای ارتباط بین

مغز و کامپیوتر استفاده میشن و توی مغز کاشته میشن.

همین 2020 بود که خبرش مثل بمب ترکید که یه تراشه کار گذاشتن

توی مغز یه خوک و تونستن سیگنال‌های مغزیشو بفرستن به یه کامپیوتر.

خب اینم خلاصه‌ی زندگی غول این قسمتمون بود، البته تا امروز.

چون این نابغه‌ی عجیب به نظر میاد که حالاحالاها کارش

تموم نشده و برنامه‌های بزرگی تو سرش هست.

الان فکر می‌کنم بعد از جف بزوس دومین فرد پولدار جهانه

که جزو ده شخصیت برتر جهان هم هست.

ایلان ماسک یه حرف جالبی داره که میگه: اگه یه کاری خیلی مهمه،

بهتره انجامش بدی، حتی اگه شانسی برای موفقیت نداری.

اگه دوس دارید این سری ویدیوها ادامه پیدا کنه و

برای بقیه‌ی آدمای بزرگ هم ساخته بشه حتما توی کامنتا برام بنویسید.

لایک و سابسکرایب فراموش نشه، و مث همیشه،

بدون ترس، سوال بپرس و دنبال جواب باش.

زندگی غولها | قسمت ۱ : ایلان ماسک Das Leben der Giganten Teil 1: Elon Musk The life of giants Part 1: Elon Musk La vida de los gigantes. Parte 1: Elon Musk La vie des géants Partie 1 : Elon Musk La vita dei giganti Parte 1: Elon Musk Życie gigantów Część 1: Elon Musk A vida dos gigantes Parte 1: Elon Musk

یه سری ویدیوی جدید شروع کردم به نام زندگی‌نامه‌ی غول‌ها،

نه اون غول‌ها، غول‌های علم و تکنولوژی و این چیزا که ماهی یه دونه Not those giants, giants of science and technology and these things that are one a month

منتشر می‌کنم بعد توی هر قسمت زندگی یدونه از این آدمای بزرگو I will publish about these great people in every part of life

سعی میکنم که به صورت خلاصه، توی ده دقیقه توضیح بدم. I will try to explain briefly in ten minutes.

خیلی ممنون میشم اگه نظرتونو درباره‌ی این سری بگید، I would be very grateful if you could tell me your opinion about this series.

یا اینکه اگه شخص خاصی هست که دوس دارید درباره‌ی زندگیش Or if there is a special person you like about his life

بدونید حتما توی کامنتا بنویسید تا توی قسمتای بعدی براش ویدیو بسازم. Be sure to write in the comments so that I can make a video for it in the next episode.

این قسمت می‌خوام درباره‌ی غول موردعلاقه‌ی خودم یعنی ایلان ماسک صحبت کنم.

پس اگه هنوز عضو کانالم نشدید دکمه‌ی سابسکرایب So, if you are not yet a member of my channel, click the subscribe button

پایین ویدیو رو بزنید و زنگوله‌ی کنارشم فعال کنید. Click on the bottom of the video and activate the bell next to me.

ایلان ماسک با اسم کاملتر Elon Reeve Musk

متولد جون 1971 هست یعنی الان تقریبا 50 سالشه.

محل تولدشم شهر Pretoria هست که پایتخت کشور آفریقای جنوبیه. My place of birth is Pretoria, which is the capital of South Africa.

پدرش Errol Musk مهندس الکترومکانیکه و متولد آفریقای جنوبیه.

مادرشم یه مدل کاناداییه به نام Maye Musk .

ایلان ماسک یه برادر داره به نام Kimbal Musk که یه سال از

خودش کوچیکتره و یه کارآفرین و رستوران‌دار حرفه‌ایه.

یه خواهرم داره به نام Tosca Musk که هم کارگردان و تهیه‌کننده‌ی فیلمه هم کارآفرینه.

انگار خانوادگی آدمای موفقین.

ده سالش که بوده پدرمادرش از هم جدا میشن.

توی همین سن اولین کامپیوترشو می‌خره (Commodore VIC 20) و

یواش‌یواش به برنامه‌نویسی هم علاقه پیدا میکنه.

تو سن ۱۲ سالگی یه بازی کامپیوتری می‌نویسه به نام

Blaster که میفروشش و 500 دلار میزنه به جیب.

سال 1989 بعد از اینکه دبیرستانشو تموم میکنه

از طریق فامیلای مادریش مهاجرت می‌کنه به کانادا.

یه یه سالی کارای مختلف انجام میداده تا اینکه

توی دانشگاه کویینز (Queen's University) اونتاریو Ontario قبول میشه.

اما دو سال بعد منصرف میشه و تصمیم میگیره مهاجرت کنه به آمریکا.

توی آمریکا از دانشگاه پنسیلوانیا بورس تحصیلی

میگیره و مدرک کارشناسی فیزیک میگیره.

بعدش دوباره وارد رشته‌ی علوم اقتصادی میشه و لیسانس اونم میگیره.

البته خودش نظرش اینه که مدرک تحصیلی خیلی

اهمیتی نداره و بیشتر علاقه و مهارت و اینجور چیزا مهمه.

اما شروع کارش از 24 سالگی بود.

سال 1995 با برادرش یه شرکت نرم‌افزاری تاسیس کرد به نام Zip2 .

یه نرم‌افزار ساختن که خدمات راهنمای شهری آنلاین ارائه می‌کرد به

به روزنامه‌ها، یعنی یه چیزی مشابه گوگل مپ الان بود.

چهار سال روش وقت گذاشتن و توسعه‌ش دادن و ایلان ماسکم

تونست با چند تا از روزنامه‌های معروف آمریکا قرارداد همکاری ببنده.

تا اینکه سال 1999 شرکت کامپیوتری Compaq ، zip2 رو به قیمت

307 میلیون دلار خرید تا از امکاناتش توی موتور جستجوی خودش استفاده کنه.

ایلان ماسک 7 درصد از سهام zip2 رو داشت که باعث شد از این

فروش 22 میلیون دلار کاسب بشه و حسابی پولدار بشه.

اما دقیقاً تفاوت از همین جا شروع میشه، ایلان ماسک به جای اینکه

این پولو صرف خونه و ماشین گرون‌قیمت یا لباسای آنچنانی و

تفریحات و اینجور چیزا بکنه، سرمایه‌گذاری کرد روی کار بعدیش.

همون سال یعنی 1999 شرکت x.com رو تاسیس کرد که

یه سرویس‌دهنده‌ی مالی بود که خدمات پرداخت‌ ایمیلی انجام میداد.

یه سال بعد، x.com با یه شرکت دیگه به نام کانفینیتی که اونم کارش

پرداخت‌های ایمیلی بود، ترکیب شد و شرکت معروف PayPal به وجود اومد.

که تا همین الانم یه حجم بزرگی از نقل و انتقالای

پولو توی اینترنت همین PayPal داره انجام میده.

۲ سال بعد ebay, شرکت PayPal رو به قیمت 1.5 میلیارد دلار

خرید که از این پول 165 میلیون دلارش به ایلان ماسک رسید.

سال 2000 با یه نویسنده‌ی کانادایی به نام

جنیفر جاستین ویلسون آشنا شد و باهاش ازدواج کرد.

نتیجه‌ی این ازدواج، ۵ تا پسر بود، یه دوقلو و یه سه‌قلو.

ازدواجشون فقط ۸ سال دووم آورد و سال ۲۰۰۸ از هم جدا شدن.

بعد از فروش پی‌پل، ایلان ماسک خیلی زود

سومین شرکتشو تاسیس کرد، یعنی اسپیس‌ایکس.

این دفعه رفت سراغ کارای مربوط به اکتشافات فضایی.

هدف عجیبی که برای خودش مشخص کرده بود این بود که

بتونه هزینه‌های سفرای فضایی رو اونقدر پایین بیاره که مردم بتونن

سفر کنن به مریخ و اونجا کلونی‌های انسانی تشکیل بدن.

اما خیلی زود متوجه شد که قیمت راکت‌هایی که شرکتای بزرگ

میساختن خیلی زیاد بود و میشد با یه قیمتی چند برابر کمتر، اینکارو انجام داد.

این شد که خودش دست به کار شد و با وجود رقیبای خیلی گنده‌ای

که داشت و مشکلات خیلی بزرگی که سر راهش بود شروع به ساختن موشک کرد.

با راکت فالکون 1 شروع کرد که ساختش ۴ سال طول کشید.

توی این مدت چندصدمیلیون دلار از سرمایه‌های شخصیشو خرج این قضیه کرد.

سه پرواز اول این راکت شکست خورد ولی ایلان ماسک

تسلیم نشد و مشکلاتی که وجود داشت رو برطرف کرد،

تا اینکه در نهایت پرواز چهارم موفقیت‌آمیز بود.

ناسا که این موفقیت رو دید تحت‌تاثیر قرار گرفت و این باعث شد که

یه قرارداد ۱.6 میلیارد دلاری با اسپیس‌ایکس ببنده.

ایلان ماسک به کارش ادامه داد و راکت‌ها و فضاپیماهای پیشرفته تری هم درست کرد.

طبق حرف خودش هدفش از همه‌ی اینکارا اینه که انسانو بتونه

با یه روشی که هم ارزون باشه تا حد ممکن هم کارآمد باشه به مریخ بفرسته.

برای همین رفت سراغ استفاده از موشکای چندبارمصرف که هم

میتونن شلیک بشن و هم میتونن به صورت عمودی فرود بیان.

بعد از کلی شکست، بالاخره سال 2015 راکت فالکون 9 تونست

فرود موفقیت آمیز داشته باشه که همین باعث شد که

اسپیس‌ایکس بتونه تمام رقیباشو از دور خارج کنه.

چند سال بعدم تونست با موفقیت انسان بفرسته به ایستگاه فضایی

که اولین شرکت خصوصی بود که تونسته بود همچین کار بزرگی انجام بده.

. یکی دیگه از پروژه‌های شرکت اسپیس‌ایکس، اینترنت ماهواره‌ای استارلینک

هست که میخواد با فرستادن چند هزار ماهواره به مدار زمین، اینترنت

پرسرعتی ارائه کنه که از هرجای کره‌ی زمین بشه بهش وصل شد.

این طرح هم از چند ماه پیش توی آمریکا راه‌اندازی شده و یه ویدیوی

کامل براش ساختم که لینکشو این بالا میذارم پیشنهاد میکنم ببینیدش.

اوضاع تقریباً آروم بود تا اینکه سپتامبر 2017 توی یه برنامه‌ی

پادکست اینترنتی یه کار عجیبی انجام داد که یه کم به ضررش تموم شد.

ایلان ماسک توی این برنامه که به صورت عمومی پخش شد ماریجوانا

یا همون گل کشید که این کارش باعث شد ناسا از دستش عصبانی بشه و

اعلام کنه که میخواد توی قراردادایی که با اسپیس‌ایکس بسته تجدیدنظر کنه.

غیر از این، باعث شد سهام شرکت تسلا هم 10 درصد سقوط کنه.

اما بریم سراغ یکی دیگه از کارای بزرگ ایلان ماسک یعنی شرکت تسلا موتورز.

سال 2003 دو نفر به نام Martin Eberhard و Marc Tarpenning

شرکت تسلاموتورز رو تاسیس کردن.

ایده‌شون این بود که با تولید وسایل نقلیه‌ی الکتریکی،

بتونن مردم رو از استفاده ازسوخت های فسیلی مثل بنزین نجات بدن.

ایلان ماسک هم که از طرفدارای اینجور ایده‌ها بود،

سال 2004 هفتادمیلیون دلار پول وارد این شرکت کرد و شریکشون شد.

خودشم به عنوان مدیر اجرایی و طراح محصول مشغول کار شد.

اولین خودروی الکتریکی‌شونو سال 2007 تولید کردن به نام Tesla Roadster .

اما یه سری مشکلاتی پیش اومد که باعث شد پروژه اونطوری که می‌خواستن پیش نره.

ایلان ماسک یسری از آدمای مهم شرکت، از جمله همون Eberhard که از موسسای

شرکت بود رو اخراج کرد و تعدیل نیرو کرد و یه سری تغییرات دیگه هم انجام داد.

سهام شرکت نرم‌افزاری Everdream هم 120

میلیون دلار فروخت و همشو تزریق کرد به تسلاموتورز.

از چند جای دیگه هم تونست کلی سرمایه جذب کنه.

همین مدیریت عالی ایلان ماسک تونست شرکت تسلاموتورز رو

تبدیل کنه به یکی از شرکت‌های چندمیلیارد دلاری آمریکا.

صحبت درباره‌ی ماشینای تسلا خودش یه بحث بزرگیه که

اگه دوس داشتید توی کامنتا بنویسید تا یه ویدیوی جدا براش بسازم.

سال 2006 به دوتا از پسرخاله‌هاش Lyndon Rive (لیندِن) و Peter Rive کمک کرد تا

شرکت سولارسیتی رو تاسیس کنن و خودشم شد بزرگترین سرمایه‌گذار و سهامدارش.

سولارسیتی الان بزرگترین ارائه‌کننده‌ی انرژی خورشیدی توی آمریکاست که برای خونه‌ها و

شرکت‌ها و خود دولت آمریکا پنل‌های انرژی خورشیدی میسازه.

همین شرکت سولارسیتی هم الان جزو شرکتای چندمیلیارددلاری آمریکاست.

یکی دیگه از ایده‌های انقلابی ایلان ماسک،

پروژه‌ی Hyperloop هست که سال 2013 ارائه‌ش کرد.

ایده‌ی این طرح که مربوط به حمل و نقله اینه که یسری تونل‌هایی بین دو نقطه

مثلاً دوتا شهر کشیده میشه بعد داخل این تونل‌ها یه کپسول‌هایی رفت وآمد

میکنن که این کپسولا با انرژی الکترومغناطیسی، معلق نگه داشته شدن.

فشار هوای داخل لوله‌ها هم خیلی کمه تا از اصطکاک جلوگیری بشه.

داخل هر کپسول تقریبا 20 30 نفر جا میشن و با سرعت

1200 کیلومتر بر ساعت حرکت می‌کنن که از سرعت هواپیماهای بویینگ هم بیشتره.

این پروژه هنوز اجرا نشده اما سال 2015 یه طرح آزمایشی ازش ساختن.

طبق چیزی که ایلان‌ماسک گفته برای تولید انرژیش قراره از

پنل‌های خورشیدی سولارسیتی استفاده بشه که خود ایلان ماسک بزرگترین سهامدارشه.

از تکنولوژیهای شرکت اسپیس‌ایکس هم که

توی قسمت های دیگش مثل اون کپسولا و تونلشو این چیزا استفاده میشه.

پس می‌بینید که تمام کارها و سرمایه‌گذاری‌هایی که ایلان ماسک انجام داده بی‌هدف نبودن،

انگار همه‌شون با هم در نهایت برای رسیدن به اون اهداف اصلی کنار هم چیده میشن.

به خاطر همینه که توی اون ویدیوی مربوط به اینترنت ماهواره‌ای که لینکش اینجاست

گفتم که خیلی‌ها معتقدن که این اینترنت ماهواره‌ای در اصل یجور منابع درآمد

برای کار اصلی ایلان ماسک، یعنی آرزوی اصلیش که همون فرستادن انسان‌ها به مریخه.

ایلان ماسک و چند تا سرمایه‌گذار دیگه، سال 2015

OpenAI رو تاسیس کردن که یه شرکت هوش مصنوعیه.

هدفشم توسعه‌ی هوش مصنوعی بی‌ضرر و متن‌باز یا همون open source.

ایلان ماسک هم مثل استفن هاوکینگ خدا بیامرز

یکمی نسبت به آینده‌ی هوش مصنوعی بدبینه و

نظرش اینه که نباید بذاریم از کنترل ما خارج بشه.

درباره‌ی طرز فکر ایلان‌ماسک نسبت به آینده‌ی هوش مصنوعی

یه ویدیو دارم که لینکشو این بالا میذارم پیشنهاد میکنم حتما ببینیدش.

سال بعدی یعنی 2016 هم شرکت نیورالینک (Neuralink) رو تاسیس میکنه

ایلان ماسک که همونجور که از اسمش مشخصه در زمینه‌ی فناوری عصبی کار می‌کنه.

شرکت نیورالینک تراشه‌هایی تولید می‌کنه که برای ارتباط بین

مغز و کامپیوتر استفاده میشن و توی مغز کاشته میشن.

همین 2020 بود که خبرش مثل بمب ترکید که یه تراشه کار گذاشتن

توی مغز یه خوک و تونستن سیگنال‌های مغزیشو بفرستن به یه کامپیوتر.

خب اینم خلاصه‌ی زندگی غول این قسمتمون بود، البته تا امروز.

چون این نابغه‌ی عجیب به نظر میاد که حالاحالاها کارش

تموم نشده و برنامه‌های بزرگی تو سرش هست.

الان فکر می‌کنم بعد از جف بزوس دومین فرد پولدار جهانه

که جزو ده شخصیت برتر جهان هم هست.

ایلان ماسک یه حرف جالبی داره که میگه: اگه یه کاری خیلی مهمه،

بهتره انجامش بدی، حتی اگه شانسی برای موفقیت نداری.

اگه دوس دارید این سری ویدیوها ادامه پیدا کنه و

برای بقیه‌ی آدمای بزرگ هم ساخته بشه حتما توی کامنتا برام بنویسید.

لایک و سابسکرایب فراموش نشه، و مث همیشه،

بدون ترس، سوال بپرس و دنبال جواب باش.