Caramell — Telefon
کارامل|تلفن
Caramell band|phone
کارامل — تلفن
Numret du har ringt kan tyvärr inte nås för tillfället, var vänlig och försök senare.
شماره|تو|داری|زنگ زده|میتواند|متاسفانه|نه|رسیدن|برای|لحظه|بود|لطفا|و|تلاش کن|بعدا
number|||called||unfortunately||be reached|to|at the moment||please||try|later
شمارهای که شما تماس گرفتهاید متأسفانه در حال حاضر در دسترس نیست، لطفاً بعداً تلاش کنید.
Det känns som ett år eller två sen vi sågs
آن|احساس میشود|مانند|یک|سال|یا|دو|پیش|ما|دیدیم
|feels like||||||ago||met
احساس میکنم یک یا دو سال است که ما همدیگر را ندیدهایم.
Jag minns hur du var, du doftade då
من|به یاد میآورم|چگونه|تو|بودی||عطر میزدی|آن زمان
|remember|||||smelled like|back then
I remember how you were, you smelled then
یادمه چطور بودی، بوی خوبی میدادی.
Det känns som du är min livslångevän
آن|احساس میشود|مانند|تو|هستی|من|دوست عمرم
|feels|||||lifelong friend
I feel like you are my lifelong friend.
احساس میکنم تو بهترین دوست عمرم هستی
Jag minns hur du känns, du ser på mig än
من|به یاد میآورم|چگونه|تو|احساس میشود|تو|میبینی|به|من|هنوز
|||||||||than
I remember how you feel, you're still looking at me.
یادمه چطور حس میکنی، هنوز به من نگاه میکنی
Men hur jag än försöker att
اما|چگونه|من|هنوز|تلاش میکنم|که
||||I try to|
But no matter how I try to
اما هر چقدر هم که سعی کنم
Att komma ihåg ditt mjuka skratt
که|آمدن|به یاد|خندهات|نرم|خنده
||to remember||soft|laughter
Remembering your soft laughter
که خنده نرم تو را به یاد بیاورم
Så kan jag ej förstå
بنابراین|میتوانم|من|نه|بفهمم
|||cannot|understand this
پس نمیتوانم درک کنم
Vad du sade till mig då
چه|تو|گفتی|به|من|آن زمان
||said|||then
چه چیزی به من گفتی آن زمان
Jag väntar på dig vid min telefon
من|منتظرم|برای|تو|کنار|تلفن|تلفن
|waiting|||at||
من در تلفنام منتظر تو هستم
Du känns så nära men långt härifrån
تو|احساس میکنی|اینقدر|نزدیک|اما|دور|از اینجا
|feels||close||far away|here
تو خیلی نزدیک به نظر میرسی اما از اینجا خیلی دوری
Du viskar till mig i din telefon
تو|نجوا میکنی|به|من|در|تلفن|تلفن
|whispering||||your|
تو در تلفنات به من پچپچ میکنی
Du känns så nära men långt, långt härifrån
تو|احساس میکنی|اینقدر|نزدیک|اما|دور|دور|از اینجا
|||||far away||
تو خیلی نزدیک به نظر میرسی اما خیلی، خیلی دور از اینجا هستی
Hallå?
سلام
Hello?
الو؟
Hallå?
سلام
الو؟
Är det någon där?
آیا|آن|کسی|آنجا
|||there
آیا کسی آنجا هست؟
Jag ringer på din mobiltelefon
من|زنگ میزنم|به|تلفن همراهت|
|call|||mobile phone
من به تلفن همراهت زنگ میزنم
Vet ej var du är men hoppas ändå
میدانم|نه|کجا|تو|هستی|اما|امیدوارم|با این حال
Don't know||||||hope|still
نمیدانم کجایی اما امیدوارم
Det svarar ibland en mekanisk röst
آن|جواب میدهد|گاهی|یک|مکانیکی|صدا
|answers|sometimes||mechanical|voice
گاهی یک صدای مکانیکی جواب میدهد
(Numret du har ringt kan tyvärr inte nås...)
شماره|تو|داری|زنگ زده|میتواند|متاسفانه|نه|برسد
|||||||be reached
(شمارهای که شما گرفتهاید متأسفانه در دسترس نیست...)
Det känns då så tomt, ger inte nån tröst
آن|احساس میشود|پس|اینقدر|خالی|میدهد|نه|هیچ|تسلی
||||feels so empty|gives||some|comfort or solace
این احساس خالی بودن میکند، هیچ تسکینی نمیدهد
Men hur jag än försöker att
اما|چطور|من|حتی|تلاش میکنم|که
اما هر چقدر هم که سعی میکنم که
Att komma ihåg ditt mjuka skratt
که|آمدن|به یاد|خندهات|نرم|خنده
به یاد بیاورم خنده نرم تو را
Så kan jag ej förstå
بنابراین|میتوانم|من|نه|بفهمم
پس نمیتوانم درک کنم
Vad du sade till mig då
چه|تو|گفتی|به|من|آن زمان
چه چیزی به من گفتی آن زمان
Jag väntar på dig vid min telefon
من|منتظر هستم|بر|تو|کنار|تلفن|تلفن
من در تلفنام منتظر تو هستم
Du känns så nära men långt härifrån
تو|احساس میکنی|اینقدر|نزدیک|اما|دور|از اینجا
تو خیلی نزدیک به نظر میرسی اما از اینجا خیلی دوری
Du viskar till mig i din telefon
تو|پچ پچ میکنی|به|من|در|تلفن|تلفن
تو در تلفنات به من پچپچ میکنی
Du känns så nära men långt, långt härifrån
تو|احساس میکنی|اینقدر|نزدیک|اما|دور|دور|از اینجا
تو خیلی نزدیک به نظر میرسی اما خیلی، خیلی دور از اینجا هستی
Hallå?
سلام
الو؟
Hallå?
سلام
الو؟
Är det någon där?
آیا|آن|کسی|آنجا
آیا کسی آنجا هست؟
Numret du har ringt kan tyvärr inte nås för tillfället, var vänlig och försök senare.
شماره|تو|داری|زنگ زده|میتواند|متاسفانه|نمیتواند|برسد|برای|حال|بود|لطفا|و|تلاش کن|بعدا
شمارهای که شما تماس گرفتهاید در حال حاضر در دسترس نیست، لطفاً بعداً تلاش کنید.
Men hur jag än försöker att
اما|چطور|من|هر|تلاش میکنم|که
اما هر طور که سعی میکنم که
Att komma ihåg ditt mjuka skratt
که|آمدن|به یاد|خندهات|نرم|خنده
به یاد بیاورم خنده نرم تو
Så kan jag ej förstå
بنابراین|میتوانم|من|نه|بفهمم
پس نمیتوانم درک کنم
Vad du sade till mig då
چه|تو|گفتی|به|من|آن زمان
چه چیزی به من گفتی آن زمان
Jag väntar på dig vid min telefon
من|منتظرم|برای|تو|کنار|تلفن|تلفن
من در تلفنام منتظر تو هستم
Du känns så nära men långt härifrån
تو|احساس میکنی|اینقدر|نزدیک|اما|دور|از اینجا
تو خیلی نزدیک به نظر میرسی اما از اینجا خیلی دوری
Du viskar till mig i din telefon
تو|نجوا میکنی|به|من|در|تلفن|تلفن
تو در تلفنات به من پچپچ میکنی
Du känns så nära men långt, långt härifrån
تو|احساس میکنی|اینقدر|نزدیک|اما|دور|دور|از اینجا
تو خیلی نزدیک به نظر میرسی اما خیلی، خیلی دور از اینجا هستی
Jag väntar på dig vid min telefon
من|منتظر میمانم|برای|تو|کنار|تلفن|تلفن
من در کنار تلفنام منتظرت هستم
Du känns så nära men långt härifrån
تو|احساس میکنی|اینقدر|نزدیک|اما|دور|از اینجا
تو خیلی نزدیک به نظر میرسی اما از اینجا دور هستی
Du viskar till mig i din telefon
تو|پچ پچ میکنی|به|من|در|تلفن|تلفن
تو در گوشیات به من پچپچ میکنی
Du känns så nära men långt, långt härifrån.
تو|احساس میکنی|اینقدر|نزدیک|اما|دور|دور|از اینجا
تو خیلی نزدیک به نظر میرسی اما خیلی، خیلی دور از اینجا.
Vid min telefon
کنار|تلفن|تلفن
کنار گوشیام
Hallå?
سلام
الو؟
Är det någon där?
آیا|آن|کسی|آنجا
آیا کسی آنجا هست؟
Vid min telefon
کنار|تلفن من|
در کنار تلفن من
PAR_TRANS:gpt-4o-mini=2.75 PAR_CWT:AvJ9dfk5=2.74
fa:AvJ9dfk5
openai.2025-02-07
ai_request(all=26 err=0.00%) translation(all=50 err=0.00%) cwt(all=311 err=0.96%)